دلم فارغ ز قید کفر و دین است
که مقصودم برون از آن و این است
جدا تا ماندهام از آستانش
تو گویی گریهام در آستین است
دو عالم را به یک نظاره دادیم
که سودای نظربازان چنین است
بلای جان من بالا بلندی است
که بر بالاش جای آفرین است
غزالی در کمند آورده بختم
که چین زلف او آشوب چین است
نگاری جستهام زیبا و زیرک
زهی صورت که با معنی قرین است
به لعل او فروشم خاتمی را
که اسم اعظمش نقش نگین است
تماشا کن رخش را تا بدانی
که خورشید از چه خاکسترنشین است
کسی کان لعل و عارض دید گفتا
زهی کوثر که در خلدبرین است
کمان ابرو بتی دارم فروغی
که از هر سو بتان را در کمین است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات عمیق و فرازمینی شاعر اشاره دارد. شاعر از فراتر رفتن از قیودات دین و کفر سخن میگوید و میخواهد به حقیقتی دست یابد که فراتر از این دو مقوله است. او از عشق و زیبایی معشوقش صحبت میکند و توصیفاتی عاشقانه از او دارد. شاعر ابراز میکند که جمال و نگاه معشوقش چنان جذاب است که همگان را مجذوب خود میکند. او همچنین به قدرت و شگفتی معشوق اشاره کرده و با استفاده از تصویرسازیهای زیبا، اشتیاق و عشق خود را به تصویر میکشد. غزل در نهایت به یک نوع راز و نیایش در برابر زیبایی و جذابیتهای فلکی و انسانی اشاره دارد.
هوش مصنوعی: دل من از بندهای ایمان و کفر آزاد شده است، زیرا هدف من چیزی فراتر از این دو است.
هوش مصنوعی: من از او دور شدهام و این فاصله باعث شده که انگار تمام غمهایم را در سکوت و پنهانی در دل نگه داشتهام.
هوش مصنوعی: ما به یک نگاه، دو دنیا را به نمایش گذاشتیم، چرا که این خاصیت کسانی است که به تماشای زیباییها عادت کردهاند.
هوش مصنوعی: عشق و دلبستگی من به حدی رسیده است که بر فراز آن، زیبایی و خوشی وجود دارد.
هوش مصنوعی: من در دام شوق معشوق گرفتار شدهام، چرا که حالت پر پیچ و خم و زیبای موهای او دل مرا به آشوب انداخته است.
هوش مصنوعی: من دختری زیبا و باهوش پیدا کردهام، که چهرهاش به معنای عمیق و جذاب او مربوط میشود.
هوش مصنوعی: من انگشترم را با انگشتری که با لعل او زینت یافته، میفروشم، زیرا نام بزرگ او بر روی نگین آن نقش بسته است.
هوش مصنوعی: به تماشای زیبایی او بنشین، تا بفهمی چطور خورشید از جایی برخاسته که سرشار از خاک و بینظمی است.
هوش مصنوعی: کسی که زیبایی و درخشش را در چهرهی دیگری میبیند، با شگفتی میگوید: چه زیباست! مانند کوثری که در بهشت است.
هوش مصنوعی: من معشوقی دارم که ابروانش مانند کمان است و جذابیت او به حدی است که همه ی محبوبان دیگر را تحت تأثیر قرار میدهد و در پی او هستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به عادت نیز رامین همچنین است
مرو را دوستدار راستین است
چه چاره مر مرا بختم چنین است
ندانم چرخ را با من چه کین است؟
نظامی اکدشی خلوتنشین است
که نیمی سرکه نیمی انگبین است
چو ملکم این چنین زیر نگین است
چه جای ملکت روی زمین است
بتی لاغر میان فربه سرین است
که از سودای او خلقی حزین است
چه گویم از میان او؟ که وصفش
برو ز اندیشهی باریکبین است
قبای حسن شد بر قد او ختم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.