شود به طلعت مهدی چو دیدگانم باز
چه شکر گویمت ای کارساز بندهنواز
مرا که گفتن حرفش به جوش میآرد
عجب نباشد اگر از لقا کنم پرواز
خوش آن زمان که اگر پرسمش جواب دهد
وگر خموش شوم او کند سخن آغاز
خوش آن زمان که مرا گوید ای فلان چونی
کند مشافهه به من حدیث گوید باز
روندگان طریقت ره بلا سپرند
که مرد عشق نیندیشد از نشیب و فراز
غم امام نهان به ز مردم ناجنس
که نیست سینه ارباب کینه محرم راز
وصال او چو میسر نمیشود ای فیض
در آتش شعف و شوق او بسوز و بساز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان عشق و اشتیاق به ملاقات با امام مهدی (عج) پرداخته است. شاعر در آن احساس خوشبختی و شکرگزاری خود را نسبت به فرصتی که ممکن است برای دیدار آن حضرت به دست آورد، بیان میکند. او در انتظار لحظهای است که امام به او پاسخ دهد یا خود به گفتگو بپردازد. همچنین، شاعر به سختیها و مشقات راه عشق اشاره میکند و میگوید که در این مسیر، باید هرچند در نبود وصال، با شوق و شعف بسوزد و بسازد. این متن در کل ابراز امیدواری به وصال و عشق به امام مهدی و مشکلاتی که در این مسیر وجود دارد، است.
هوش مصنوعی: وقتی که چهره مهدی را ببینم، چه شکر و سپاسی از تو ای پروردگار و یاریدهندهام به جا آورم.
هوش مصنوعی: اینکه کسی صحبتهایش باعث برانگیخته شدن احساسات من شود، چیز عجیبی نیست اگر به خاطر ملاقاتش به اوج شادی برسم.
هوش مصنوعی: خوشا زمانی که اگر من از او چیزی بپرسم، پاسخ بدهد و اگر من سکوت کنم، او خود شروع به صحبت کند.
هوش مصنوعی: خوشحالم وقتی که کسی به من میگوید حال و احوالم چطور است و در ملاقاتی با من از حال و روز خودش سخن میگوید.
هوش مصنوعی: آنهایی که در مسیر معنوی قدم میزنند، با مشکلات و چالشها روبرو میشوند، اما کسی که عاشق واقعی است، به سختیها و فراز و نشیبهای زندگی فکر نمیکند.
هوش مصنوعی: غم و اندوه امام به دلیل افرادی ناپاک و بینظیر نیست، بلکه از این بابت است که سینه و دل اربابان کینهتوز، جایگاهی برای درک و فهم رازها ندارند.
هوش مصنوعی: وقتی که رسیدن به او ممکن نمیشود، ای فیض، در آتش شوق و اشتیاق به او بسوز و زندگیات را با این احساس ادامه بده.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زمانه اسب و تو رایض، به رای خویشت تاز
زمانه گوی و تو چوگان به رای خویشت باز
اگرچه چنگ نوازان لطیف دست بوند
فدای دست قلم باد دست چنگ نواز
تویی، که جور و بخیلی به تو گرفت نشیب
[...]
اگر چه دیده افعی بخاصیت بجهد
بدانگهی که زمرد بدو بری بفراز
من این ندیدم، دیدم که خواجه دست بداشت
برابر دل من بترکید چشم نیاز
اگر دو دیده افعی بهخاصیت بکند
بدانگهی که زمرد بدو برند فراز،
من این ندیدم و دیدم که میر دست بداشت
برابر دل من بترکید چشم نیاز.
بهشت وار شد از نوبهار گیتی باز
در بهشت بر او کرد چرخ گوئی باز
درم درم شده روی زمین چو پشت پلنگ
شکن شکن شده آب شمر چو سینه باز
سرشگ ابر کند هر فراز را چو نشیب
[...]
چو عزم کاری کردم مرا که دارد باز
رسد به فرجام آن کار کش کنم آغاز
شبی که آز برآرد کنم به همت روز
دری که چرخ ببندد کنم به دانش باز
اگر ندارم گردون نگویدم که بدار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.