گنجور

 
فیض کاشانی

مولای من بیا که هواخواه خدمتم

مشتاق بندگی و دعاگوی دولتم‏

زانجا که فیض عام سعادت فروغ تست

بیرون شدن نمای ز ظُلمات حیرتم

هرچند غرق بحر گناهم ز صد جهت

گر تو شفاعتم بکنی ز اهل رحمتم

عرفان خاندان نه به کسب است و اختیار

این موهبت رسید ز میراث فطرتم

من کز وطن سفر نگزیدم به عمر خویش

در شوق دیدن تو هواخواه غربتم

دریا و کوه در ره و من خسته ضعیف

ای حضرت امام مدد ده به همتم

دورم به صورت از در دولتسرای تو

لیکن به جان و دل ز مقیمان حضرتم

فیضا تو را هوای نثار دلست و جان

در این خیالم ار بدهد عمر مهلتم‏

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
حافظ

بازآی ساقیا که هواخواهِ خدمتم

مشتاقِ بندگیّ و دعاگویِ دولتم

زان جا که فیضِ جامِ سعادت فروغِ توست

بیرون شدی نُمای ز ظلماتِ حیرتم

هرچند غرقِ بحرِ گناهم ز صد جهت

[...]

نسیمی

من شاهباز زاده شاه شریعتم

از بهر صید طایر قدس حقیقتم

طاووس باغ انسم و سیمرغ باغ قدس

عنقای برج عزت و شاه شریعتم

لاهوتیم که هم بر ناسوت گشته‌ام

[...]

وحشی بافقی

صبرم نماند و نیست دگر تاب فرقتم

خوش بر سر بهانه نشسته‌ست طاقتم

من مرد حملهٔ سپه هجر نیستم

گیرم که استوار بود پای جرأتم

زندان بی در است کدورتسرای هجر

[...]

فیض کاشانی

مولای من بیا که هواخواه خدمتم

مشتاق بندگی و دعاگوی دولتم‏

زانجا که فیض عام سعادت فروغ تست

بیرون شدن نمای ز ظُلمات حیرتم

هرچند غرق بحر گناهم ز صد جهت

[...]

فیاض لاهیجی

شکر خدا که باز به امداد همّتم

جا داده عشق بر سر کوی ملامتم

پیغمبرم به شرع محبّت، به کتف من

باشد نشان سنگ تو مهر نبوّتم

اظهار شکوه از ستم دوست کافریست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه