الا ای که دلها نهان میربائی
کجائی کجائی کجائی کجائی
میان من و بزم وصل تو تا کی
جدائی جدائی جدائی جدائی
تو با این لطافت چنین بیمروت
چرائی چرائی چرائی چرائی
که گفتت سراپا وفائی غلط گفت
جفائی جفائی جفائی جفائی
بکام کسی چون نهٔ می نگوئی
کرائی کرائی کرائی کرائی
چه خواهد شدن ایشب هجر اگر تو
سرائی سرائی سرائی سرائی
چه پرسی که فیض از غم ما چه خواهد
رهائی رهائی رهائی رهائی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره احساس دلتنگی و جدایی از معشوق است. شاعر از معشوق خود با ناز و لطافتی توصیف میکند و به عشق و وصالی که در انتظار است، اشاره دارد. او درگیر جدایی و غم است و بارها از معشوق خود میپرسد که چرا با او اینگونه رفتار میکند. این شعر پر است از حسرت و آرزو برای وصال و رهایی از درد جدایی.
هوش مصنوعی: ای کسی که دلهای پنهان را میربایی، کجایی؟ کجا هستی؟
هوش مصنوعی: میان من و محفل وصالت، این جدایی تا کی ادامه خواهد داشت؟
هوش مصنوعی: با این همه نرمی و لطافت، چطور میتوانی اینقدر بیشرم و بیاعتنا باشی؟
هوش مصنوعی: کسی که به تو گفته تمام وجودت وفاداری است، اشتباه میگوید؛ در واقع، تو خیانت را نشان میدهی.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که وقتی کسی را ندارید که با او همصحبت شوید یا از او چیزی بپرسید، احساس تنهایی و ناامیدی میکنید. در واقع، در نبود آن شخص، همه چیز بیمعنا و بیفایده به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: امشب که در جدایی هستیم، سرنوشت چه خواهد شد اگر تو در دل من جا داشته باشی؟
هوش مصنوعی: چه میپرسی که لذت (فیض) از غم ما چه خواهد گرفت؟ ما به شدت نیازمند رهایی هستیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دل من همی داد گفتی گوایی
که باشد مرا روزی ازتو جدایی
بلی هر چه خواهد رسیدن به مردم
بر آن دل دهد هر زمانی گوایی
من این روز را داشتم چشم وزین غم
[...]
نوای تو ای خوب ترک نوآیین
درآورد در کار من بینوایی
رهی گوی خوش، ورنه بر راهوی زن
که هرگز مبادم ز عقشت رهایی
ز وصفت رسیدهست شاعر به شعری
[...]
دلا تا تو اندر هوان و هوائی
نه جفت زمینی نه جفت هوائی
بلا از تو بیند همیشه تن من
بلائی تو یا بر بلا مبتلائی
چرا مهر دستان زنی برگزیدی
[...]
نوا گوی بلبل که بس خوش نوایی
مبادا تو را زین نوا بینوایی
نواهای مرغان دو سه نوع باشد
تو هر دم زنی با نوایی نوایی
گر از عشق گویا شدستی تو چون من
[...]
نماند است در چشم من روشنائی
که افتاد با پیریم آشنائی
ز پیری چرا گشت تاریک چشمم
اگر آشنائی بود روشنائی
بهار جوانی فرو ریزد از هم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.