گنجور

 
فیض کاشانی

بر دل تنگ ما فضای جهان

تیره شد از کشاکش تن و جان

تن خراست و علف همیخواهد

جان چو عیسی خدایرا جویان

دل ما صورتان بی معنی

در میان دو ضد شده حیران

کار هر روز ما نیاید راست

یا غم جان خوریم یا غم نان

گر بجان میرویم کو پر و بال

ور بتن می تنیم حیف از جان

بخیه بر آن زنیم این بدرد

ور بدوزیم این بدرد آن

گر کم این نهیم کو آن صبر

ور کم آن نهیم وای بر آن

زینغم جانگداز در رنجیم

در بلا مانده‌ایم سر گردان

تا بکی سر نهیم بر زانو

چند پیچیم پای در دامان

چون زید کس بزخم بی مرهم

چون کند کس بدرد بی درمان

مرگ کو تا که وارهیم ز تن

عشق کوتا که بگذریم ز جان

یا مماتی که نیست گردد این

یا حیاتی که جمله گردد آن

ساقیا ساقیا بده قدحی

تا بیابیم زین کشاکش امان

بگذریم از سر مکان و مکین

در نوردیم این زمین و زمان

تا به بینیم عالمی یکدست

جان شده‌ تن در آن و تن هم جان

هر دو با هم یکی شده آنجا

آن بود این و این بود هم آن

عالمی بی تزاحم اضداد

خوش بجنبیم اندر امن و امان

سخنت چون بمأمن انجامید

بس کن ای فیض گفتگو و بمان

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
رودکی

یاد کن: زیرت اندرون تن شوی

تو برو خوار خوابنیده، ستان

جعد مویانت جعد کنده همی

ببریده برون تو پستان

پیر فرتوت گشته بودم سخت

[...]

عنصری

آمد ای شاه دوش ناگاهان

فیلسوفی به نزد من مهمان

پاک چون رای تو زدوده سخن

تیز چون تیغ تو گشاده زبان

گفت با من ز هر دری و شنید

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از عنصری
فرخی سیستانی

جاودان شاد باد شاه جهان

دولت او قوی و بخت جوان

تندرستیش باد و روزبهی

کامکاری و قدرت و امکان

همچو دلها بدو فروخته باد

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از فرخی سیستانی
ناصرخسرو

امهات و نبات با حیوان

بیخ و شاخند و بارشان انسان

بار مانند تخم خویش بود

سر بیابی چو یافتی پایان

چون سخن‌گوی بود آخر کار

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از ناصرخسرو
قطران تبریزی

ای ببالا بلای آزادان

آرزوی دلی و رنج روان

تنم از عشق تو نوان و نزار

دلم از رنج تو نژند و نوان

آرزوی جوان و پیری تو

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه