در میکده دوش رند قلاش
میگفت به پاکباز اوباش
کز سرّ حقیقتم خبر ده
یک نکته بگو برمز یا فاش
گفتا سخن برهنه خواهی
بشنو تو ز عور مفلس لاش
جز ذات یگانه مجرد
کس نیست در اینسرا تو خوشباش
پیوسته موحد است خود را
پنهان شده لام و الف در الاش
هر کو فانی دروست باقیست
من مات من الهوی فقد عاش
این حرف اگر فقیه فهمد
شاباش زهی فقیه شاباش
چون فیض اگر شوی مجرّد
بس فیض که یابی از سخنهاش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، یک رند (دستفروشی) در میکده به پاکبازان میگوید که حقیقت را از او بپرسند. او بر این نکته تأکید میکند که جز ذات خداوند، هیچ چیز دیگری وجود ندارد و باید از وابستگیهای دنیوی بگذریم. صحبت از عشق و فنا در اینجا مطرح میشود و اشاره میکند که هر کس که به حقیقت برسد، زنده و جاودان خواهد بود. اگر فقیهی به این مطالب پی ببرد، باید به او تبریک گفت. در نهایت، اشاره به فیض و بزرگی خداوند و تأثیر سخن او بر دلهاست.
هوش مصنوعی: دیشب در میکده، فردی بیپروا و سرشار از خوشگذرانی با کلامی صریح در مورد افراد پاکدامن و سادگی آنان صحبت میکرد.
هوش مصنوعی: از عمق حقیقت من چیزی بگو، یا به صورت رازآلود و پنهان بگو یا به شفافیت و واضح.
هوش مصنوعی: گفت اگر میخواهی حقیقت را بشنوی، به سخنان کسی گوش بده که در وضعیتی سخت و خالی از پوشش مادی قرار دارد.
هوش مصنوعی: تنها وجود واقعی و برتر، خدایی است که از همه چیز جدا و متفاوت است. در این دنیا خوش باش و از زندگی لذت ببر.
هوش مصنوعی: همواره کسی که به یگانگی خداوند اعتقاد دارد، خود را در پوشش و پنهان در الفاظ و معانی میبیند.
هوش مصنوعی: هر کسی که در عشق و محبت غرق شود، جاودانه خواهد ماند. کسی که در عشق بمیرد، واقعاً زنده است.
هوش مصنوعی: اگر فقیه به این سخن پی ببرد، باید به او تبریک گفت و او را ستود.
هوش مصنوعی: اگر خود را از وابستگیها آزاد کنی، به اندازهای از فیض و نعمت بهرهمند میشوی که از سخنان و آموزهها هم فراتر میرود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون گشت به عالم این سخن فاش
افتاد ورق به دست اوباش
در بزم قلندران قلاش
بنشین و شراب نوش و خوش باش
تا ذوق می و خمار یابی
باید که شوی تو نیز قلاش
در صومعه چند خود پرستی؟
[...]
ای خواجه تو عاقلانه میباش
چون بیخبری ز شور اوباش
آن چهره که رشک فخر فقرست
با ناخن زشت خویش مخراش
آن بت به خیال درنگنجد
[...]
تاگشت ز گفت و گوی اوباش
بر مادر لیلی این خبر فاش
ما رند و سبوکشیم و قلاش
بگرفته به سر سبوی می فاش
آشفتهٔ ساقیان سرمست
دیوانهٔ شاهدان جماش
در نقش بتان نشان توان یافت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.