ششم بیژن گیو و رویین دمان
به زه برنهادند هر دو کمان
چپ و راست گشتند یک با دگر
نبد تیرشان از کمان کارگر
به رومی عمود آنگهی پور گیو
همی گشت با گرد رویین نیو
بر آوردگه بر بر او دست یافت
زمین را بدرید و اندر شتافت
زد از باد بر سرش رومی ستون
فروریخت از ترگ او مغز و خون
به زین پلنگ اندرون جان بداد
ز پیران ویسه بسی کرد یاد
پس از پشت باره درآمد نگون
همه تن پر آهن دهن پر ز خون
ز اسب اندر آمد سبک بیژنا
مر او را به کردار آهرمنا
کمند اندر افگند و بر زین کشید
نبد کس که تیمار رویین کشید
برفت از پی سود مایه به باد
هنوز از جوانیش نابوده شاد
بر اسبش به کردار پیلی ببست
گرفت آنگهی پالهنگش به دست
عنان هیون تگاور بتافت
وز آن جایگه سوی بالا شتافت
به چنگ اندرون شیر پیکر درفش
میان دیبه و رنگ خورده بنفش
چنینست کار جهان فریب
پس هر فرازی نهاده نشیب
وز آن جایگه شد به جای نشان
به نزدیک آن نامور سرکشان
همی گفت پیروزگر باد شاه
همیشه سر پهلوان با کلاه
جهان پیش شاه جهان بنده باد
همیشه دل پهلوان باد شاد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بیتها، بیژن و رویین دمان با کمانهای خود به نبرد میپردازند. تیرهایشان به خوبی کار نمیکند و بیژن به رومیزادهای ضربه میزند که باعث سقوط او میشود و جانش را میگیرد. بیژن، با اینکه تازه جوانی را پشت سر گذاشته، به نبرد ادامه میدهد و در میانهٔ جنگ مانند یک شیر جنگجو عمل میکند. او در نهایت، به نامورانی که در نبرد هستند، نزدیک میشود و پیروزی و شادمانی را آرزو میکند. این شعر نشاندهندهٔ سختیهای جنگ و قدرت پهلوانی است.
هوش مصنوعی: بیژن و گیو، در روزی که به نام رویین مشهور است، هر دو کمان را به زه گذاشتند.
هوش مصنوعی: چپ و راست حرکت کردند و با هم برخورد کردند، اما تیر آنها از کمان نتیجهای نداشت.
هوش مصنوعی: در آن زمان، پور گیو به سمت رومیها میرفت و با دلیری و شجاعت، همچون سدی محکم در برابر دشواریها ایستادگی میکرد و چهرهای چون گردی از زر در برابر دشمنان نشان میداد.
هوش مصنوعی: دستهایش به جایی رسید که زمین را پاره کرد و به سرعت از آنجا دور شد.
هوش مصنوعی: از شدت باد، رومی بر سر او افتاد و ستونش خراب شد و از بدنش مغز و خون ریخت.
هوش مصنوعی: در دل پلنگ، جانش را به خطر انداخت و به یاد پیران ویسه (شخصیتی از داستان) بسیار فکر کرد.
هوش مصنوعی: پس از آنکه چهرهی زشت از پشت پرده بیرون آمد، همهچیز و همهکس تحت تأثیر قرار گرفتند، تنها پر از طاقت و خستگی و دهانها پر از غم و اندوه شدند.
هوش مصنوعی: او از اسب پیاده شد و به آرامی نزدیک آمد، مانند موجودی شگفتانگیز و زیبا.
هوش مصنوعی: شکافتی و دشمن را به دام انداختی، هیچکس نبود که از تو یاری بگیرد و به کمک بیاید.
هوش مصنوعی: به دنبال منفعت رفت و برای این کار، جوانیاش را از دست داد؛ اما هنوز هم از جوانی خود بیخبر و شاداب است.
هوش مصنوعی: او سوار بر اسب خود به مانند یک فیل، با قدرت و استحکام حرکت کرد و سپس زین و افسارش را در دست گرفت.
هوش مصنوعی: سپس افسار اسب را کشید و از آنجا به سمت بالا شتافت.
هوش مصنوعی: در دست، پرچم با شکوهی به خاطر رنگ بنفش و جنس دیبهای که دارد، دیده میشود و به نوعی میتواند نشان از قدرت و عظمت باشد.
هوش مصنوعی: کار دنیا همیشه فریبنده است؛ بنابراین هر اوجی که وجود دارد، پایینی نیز در پی خواهد داشت.
هوش مصنوعی: از آن مکان، جایش به نشانهای از سوی آن سرشناسان نزدیک شد.
هوش مصنوعی: پیروزی و بادشاهد همیشه بر سر پهلوان قرار دارد، همواره به او برکت و قدرت میدهد.
هوش مصنوعی: جهان همیشه به خاطر وجود پادشاه بزرگش را ارج مینهد و دل پهلوانان باید همیشه شاد باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.