و دیگر گروی زره دیو نیو
برون رفت با پور گودرز گیو
به نیزه فراوان برآویختند
همی زهر با خون برآمیختند
سناندار نیزه ز چنگ سوار
فرو ریخت از هول آن کارزار
کمان برگرفتند و تیر خدنگ
یک اندر دگر تاخته چون پلنگ
همی زنده بایست مر گیو را
کز اسب اندر آرد گو نیو را
چنان بسته در پیش خسرو برد
ز ترکان یکی هدیهٔ نو برد
چو گیو اندر آمد گروی از نهیب
کمان شد ز دستش به سوی نشیب
سوی تیغ برد آن زمان دست خویش
دمان گیو نیو اندر آمد به پیش
عمودی بزد بر سر و ترگ اوی
که خون اندر آمد ز تارک به روی
همیدون ز زین دست بگذاردش
گرفتش به بر سخت و بفشاردش
که بر پشت زین مرد بیتوش گشت
ز اسب اندر افتاد و بیهوش گشت
فرود آمد از باره جنگی پلنگ
دو دست از پس پشت بستش چو سنگ
نشست از بر زین و او را به پیش
دوانید و شد تا بر یار خویش
به بالا برآمد درفشی به دست
به نعره همی کوه را کرد پست
به پیروزی شاه ایران زمین
همی خواند بر پهلوان آفرین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بخش از داستان، دیو نیو به همراه پور گودرز گیو از میدان جنگ خارج میشود. در میدان نبرد، سواران با نیزههای خود درگیر میشوند و زهر و خون را با هم میآمیزند. سناندار نیزهای را از دست سوار میاندازد و از هول نبرد میافتد. سپس جنگجویان کمان و تیر را به دست میگیرند و به هم حمله میکنند. گیو، به شدت در خطر است زیرا نیو ممکن است او را از اسب به زمین بیندازد.
پس از آنکه گیو از نبرد آسیب میبیند و کمانش را از دست میدهد، نیو فرصت را غنیمت شمرده به او حمله میکند و با ضربهای بر سرش او را مجروح میکند. گیو از اسب به زمین میافتد و بیهوش میشود. در ادامه، پیروزی بر دیو نیو به زحمت و تلاش انجام میشود و در نهایت، پهلوانان به پیروزی و شجاعت خود نعره میزنند و شاه ایران را ستایش میکنند.
هوش مصنوعی: و دیگر زره دیو نیو از گروه بیرون رفت، همراه با پور گودرز، گیو.
هوش مصنوعی: با نیزههای فراوان به جنگ پرداختند و زهر را با خون درهم آمیختند.
هوش مصنوعی: نیزهای که در دست سوار بود، به خاطر ترس از آن نبرد، از دستش افتاد.
هوش مصنوعی: کمان را برداشتند و تیر را مانند خنجر به سمت هم پرتاب کردند، همچون پلنگی که به شکار میرود.
هوش مصنوعی: باید که گیو را زنده نگه داری، زیرا او میتواند به کمک تو بیاید و از سوارکاران جنگاوری همچون نیو را حمایت کند.
هوش مصنوعی: در برابر خسرو، یکی از ترکها هدیهای تازه آورد که به طور خاص و محترمانه تهیه شده بود.
هوش مصنوعی: وقتی گیو به میدان وارد شد و از صدای رعدآسا و تهدیدآمیز کمان متوجه شد، سلاحش به سمت پایین حرکت کرد.
هوش مصنوعی: در آن زمان، گیو نیو با شهامت و قدرت به سمت تیغ حمله کرد و به جلو آمد.
هوش مصنوعی: شخصی یک ضربه عمودی به سر او زد و خون از بالای سرش بر صورتش ریخت.
هوش مصنوعی: همیدون از این سمت دستش را بر میدارد و او را به سختی در آغوش میکشد و فشار میدهد.
هوش مصنوعی: مردی که بر پشت زین نشسته بود، بدون هیچ توانی از اسب سقوط کرد و بیهوش شد.
هوش مصنوعی: پلنگی که از باره جنگ پایین آمد، دو دستش را به پشتش بست و همچون سنگ ثابت ماند.
هوش مصنوعی: او از زین پایین آمد و به سوی دوستش رفت و به آنجا رسید.
هوش مصنوعی: پرچمی در دست بلند شد و با فریادش کوه را به زیر آورد.
هوش مصنوعی: او به پیروزی پادشاه ایران زمین اشاره میکند و بر پهلوانانی که در این راه تلاش کردهاند، تمجید و ستایش میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.