نخستین فریبرز نیو دلیر
ز لشکر برون تاخت بر سان شیر
به نزدیک کلباد ویسه دمان
بیامد به زه برنهاده کمان
همی گشت و تیرش نیامد چو خواست
کشید آن پرنداور از دست راست
برآورد و زد تیغ بر گردنش
به دو نیم شد تا کمرگه تنش
فرود آمد از اسب و بگشاد بند
ز فتراک خویش آن کیانی کمند
ببست از بر باره کلباد را
گشاد از برش بند پولاد را
به بالا برآمد به پیروز نام
خروشی برآورد و بگذارد گام
که سالار ما باد پیروزگر
همه دشمن شاه خستهجگر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، فریبرز نیو دلیر از لشکر خود به میدان نبرد میزند و به سوی دشمنان، که در نزدیک کلباد قرار دارند، میآید. او تیر خود را آماده میکند و در نهایت با زدن تیغ به گردن دشمن، او را به دو نیم میکند. سپس از اسب پیاده شده و بند کلباد را باز کرده و نشان پیروزی میدهد. او با فریاد میگوید که سالار ما، پیروزگر است و همه دشمنان شاه را خسته کرده است.
هوش مصنوعی: فریبرز، دلیر و شجاع، از میان لشکر بیرون آمده و همچون شیر به دشمن حمله کرد.
هوش مصنوعی: به نزد ویسه، کلباد (شخصی در داستان) آمد و کمانی که زه آن را به خوبی کشیده بود، برنهاد.
هوش مصنوعی: او بهدنبال چیزی بود و وقتی که خواست، آن پرنده را از دست راستش گرفت اما تیرش به هدف نرسید.
هوش مصنوعی: او شمشیرش را بالا برد و بر گردن او زد، به طوری که بدنش به دو نیم شد تا کمر.
هوش مصنوعی: او از اسب پیاده شد و بند فتراک خود را باز کرد. آن کیانی (پادشاه) کمند خود را آماده کرد.
هوش مصنوعی: او درب کلیسای بزرگ را بسته و قفل استوار آن را گشوده است.
هوش مصنوعی: خروشی به گوش رسید و فردی پیروز به بالا رفت و گامی برداشت.
هوش مصنوعی: سالار ما، که همیشه پیروزمند است، بر همه دشمنان شاه بیطاقت و ناامید غلبه دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.