از ره کوی تو چون بانگ جرس میآید
جان بر لب شده از بوی تو پس میآید
جذبة شوق چو آهنگ کشش ساز کند
شعله پروازکنان بر سرِ خس میآید
غیر اگر ز آتش دل سوخته باشد، که هنوز
از کباب دل او بوی هوس میآید
بلبل ار یک دو سه روزی به گلستان نرود
به طلبگاری او گل به قفس میآید
از تو فیّاض بود نظم تو بر صفحة دهر
یادگاری که به کار همه کس میآید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر احساس عمیق خود را از عدم خبر از کسی که برایش مهم است، بیان میکند. او در حیرت و ناامیدی به سر میبرد و هرچقدر هم که مسیرهای سختی را طی کرده، همچنان منتظر نتیجه کارش است. شاعر اشاره میکند که ارتباط و دیدار با معشوق تنها تسلی دهنده شوق و آرزوی اوست و بدون دیدار، هیچ چیزی تغییر نخواهد کرد. در نهایت، او از دیگران میخواهد که مانند او با شوق و حرارت به زندگی ادامه دهند، حتی اگر دردی در دل داشته باشند.
هوش مصنوعی: وقتی صدای زنگ جرس از سمت کوی تو میرسد، جانم از شور و شوق به لب میآید و از بوی خوش تو دوباره به زندگی برمیگردم.
هوش مصنوعی: احساس شدت شوق مانند نواختن سازی میباشد که با قدرت خود، آتش عشق را به اوج میبرد و باعث میشود که بر روی علفها به پرواز درآمده و ببافد.
هوش مصنوعی: اگر دل کسی از درد و عشق بسوزد، بویی از آرزو و خواستههای او همچنان به مشام میرسد.
هوش مصنوعی: اگر بلبل چند روزی به گلزار نرود، برای جلب توجه گل، گل به قفس میآید.
هوش مصنوعی: نظم و شعر تو مانند نیازی برای همه است که در طول زمان باقی میماند و به هر کس کمک میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سرخوش از صحبت ارباب هوس می آید
شعله طور ز دلسوزی خس می آید
ناکسی بین که سر از صحبت من می پیچد
سر زلفی که به دست همه کس می آید
ای گل شوخ که در شیشه گلابت کردند
[...]
کاروانی دگر از مصر هوس میآید
مژدهٔ یوسفی از بانگ جرس میآید
طالع شهرت پروانه بلا شد در عشق
ورنه بیتابی او از همهکس میآید
چون صبا بوی سر زلف تو آرد گستاخ
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.