کسی به دعوی مهرش چو صبح صادق شد
که چون جرس دل او با زبان موافق شد
چنین که چشم به روی تو دوخت پنداری
که عکس آینه پیش رخ تو عاشق شد
لباس جلوه رسایی نمود، تا آخر
به سروِ قامتِ رعنای او موافق شد
کسی که صبر به خواری نمود همچو هلال
به یک دو هفته بر اقران خویش فایق شد
هزار شکر که فیّاض بی زبان آخر
چو ابروی تو زبانآور دقایق شد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و دردهای ناشی از جدایی و بی وفایی دوست پرداخته است. شاعر از غم و اندوهی که ناشی از اعتماد به دوست بوده و در عین حال تجربهی خیانت را توصیف میکند. او به بخت بد خود اشاره دارد و به این نکته میپردازد که در تلاشهایش برای تغییر وضعیت، به جایی نرسیده است. همچنین، شرایطی که همه چیز به سرما و خشکی بدل شده را به تصویر میکشد و به تغییرات ناگهانی در روابط انسانی اشاره میکند. در نهایت، بیان میکند که شخصی به خاطر عشق و وفاداری خود آسیب دیده و حالا تنها غبار راه عشق را بر دوش میکشد.
هوش مصنوعی: کسی در ادعای عشق و محبتش مانند صبح روشن و شفاف شد که در این میان، احساسات او با کلماتش همراستا و هماهنگ گشت.
هوش مصنوعی: وقتی که به چشمان تو خیره میشوم، حس میکنم که تصویر در آینه هم به زیبایی تو دل بسته شده است.
هوش مصنوعی: لباس زیبایی خود را نمایان کرد و در نهایت با قد و قامت جذاب او هماهنگ شد.
هوش مصنوعی: کسی که با صبر و استقامت در برابر دشواریها روبرو شد، مانند هلال ماه که بعد از چند روز به اوج خود میرسد، بر دیگران برتری یافت.
هوش مصنوعی: سپاس فراوان که بخشندهای خاموش، در نهایت مانند ابروی تو، به زیبایی رازها را بازگو کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.