ساقی حیات بخشد چون باد نوبهاران
چون ابر رخت هستی کش سوی کوهساران
خاطر سخن شنو کن دفتر به می گرو کن
در طور فقر نو کن آئین کامکاران
باد از مسیح دم زد لاله به که علم زد
خوش باد کو قدم زد آنسو به خیل یاران
می کن به می پرستی دیوانگی و مستی
کو شو ز رنگ هستی شرمنده هوشیاران
ز هاد را نشانه در محنت زمانه
از باده مغانه خوش وقت میگساران
بودم به روز خرم وز روزگار بی غم
کو ای رفیق همدم آن روز و روزگاران
فانی بود به شیون کز دور چرخ پر فن
هم دوست گشت دشمن هم جمله دوستداران
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و سرزندگی بهار اشاره میکند و زندگی را به باد نوبهاران تشبیه میکند که جان میدهد. او از مفهوم فقر و شادی سخن میگوید و دعوت میکند تا با نوشیدن می، از مشکلات و غمهای زندگی رهایی یابیم. شاعر به لالهها و دوستان اشاره میکند و به دیوانگی عشق و مستی میپردازد. در نهایت، به گذر زمان و تغییر روابط انسانها اشاره میکند و بیان میکند که دوستانی که زمانی نزدیک بودند، اکنون دشمن شدهاند. شعر به نوعی دعوت به زندگی آزاد و بدون قید و شرط است.
هوش مصنوعی: ای ساقی، تو همچون نسیم بهاری زندگی میبخشی و همچون ابر، وجود تو ما را به سوی کوهها میکشد.
هوش مصنوعی: به یاد داشته باش که به سخنان خوب گوش دهی و با محبت و شوق دل خود را از دنیای مادی خالی کنی. در راه فقر و سادگی، روش و اصول کسانی را که در کار خود موفق هستند، به کار بگیر.
هوش مصنوعی: باد به مانند مسیح جان تازهای به لاله دمید و روحی نو بخشید. خوشا به حال آن کسی که با قدمهایش به جمع دوستان و یارانش وارد شد.
هوش مصنوعی: دل به خوشگذرانی و مستی بسپار و از هر چه در دنیای مادی است غافل شو، زیرا این رنگ و لعاب دنیا شما را از حقیقت و آگاهی دور میسازد.
هوش مصنوعی: از نشانهای که در زمان سختیها از نوشیدنی مغانه میرسد، خوشبختی میگساران پیدا میشود.
هوش مصنوعی: در روزهای خوش و بیغم زندگی، یاد تو را میکنم، ای دوست همراه، ای یادگار آن روزها و آن دوران.
هوش مصنوعی: این شعر بیان میکند که در نتیجه فانی بودن و ناپایداری دنیا، آنچه که به نظر میرسد دوستان و allies ما هستند، ممکن است به دشمنان تبدیل شوند. در واقع، دلیری و فریاد از این واقعیت تلخ خبر میدهد که تغییرات زندگی گاهی باعث میشود نزدیکترین افراد به ما به دشمنان تبدیل شوند و روابط صمیمی دستخوش تغییرات شوند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای شاه تاجداران وی تاج شهریاران
گردون کامکاری خورشید کامکاران
گر عید روزهداران بر خلق هست فرخ
دیدار توست فرخ بر عید روزهداران
جز تو جلال دولت نامد زپادشاهان
[...]
بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران
کز سنگ گریه خیزد روز وداع یاران
هر کو شراب فرقت روزی چشیده باشد
داند که سخت باشد قطع امیدواران
با ساربان بگویید احوال آب چشمم
[...]
از لطف وحسن یارم در جمع گل عذاران
چون برگلست شبنم چون بر شکوفه باران
در صحبت رقیبان هست آن نگار دایم
شمعی بپیش کوران گنجی بدست ماران
ای جمله بی تو غمگین چون عندلیب بی گل
[...]
اشکی که از ندامت ریزند باده خواران
شیرازه نشاط است چون رشته های باران
ایام خط مگردید غافل ز گلعذاران
کاین سبزه همعنان است با ابر نوبهاران
تخمی است پوچ در خاک، خونی است مرده در پوست
[...]
تفریق جسم و جان است بدرود دوستداران
با آتش جدائی باد است پند یاران
دل دجله دیده دریا برق آه و اشک باران
بگذار تا بگرئیم چون ابر در بهاران
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.