ز من ای دل کف آن نازنین بوس
اگر خود دست ندهد آستین بوس
گر اینم نیست بوسی بر زمین زن
ز من یعنی رسان آنجا زمین بوس
کف پای سگش بوسیدنم بین
ترا هم گر دهد دست این چنین بوس
زنم در باغ بی آن قامت و رخ
بپای سرو و روی یاسمین بوس
دراید مهر از روزن که گیرد
ز پای آن مه خرگه نشین بوس
غلام آنم ای روح الله از جان
که دستش را دهد روح الامین بوس
اگر آن مه فتد در دست فانی
به پایش کار او باشد همین بوس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.