گنجور

 
اشراق بیرجندی

بر در صومعه هر بوالهوسی می آید

کی چو من رند قدح نوش کسی می آید

جان به لب آمده ای کاش که جانان برسد

بر سر من که هنوزم نفسی می آید

مرغ دل در قفس سینه من چند طپد

بشنو نالهٔ او کز قفسی می آید

خاکروب در میخانه از آنم که در آن

هردم از مغبچگان تازه رسی می آید

شمع رخسار تو چون مشعل طور افروزد

صد چو موسی به امید قبسی می آید

بی پر و بال زدن شهره آفاق شدن

کار عنقاست نه از هرمگسی می آید

عنبرافشان شده چون زلف بتان باد صبا

مگر از جانب معشوق کسی می آید

از جهان دست بیفشان و در این بحر ببین

کشتی چرخ به چشم تو خسی می آید

محمل بار گذشت و نرسیدیم اشراق

پس چه حاصل که صدای جرسی می آید

 
 
 
جدول قرآن کریم
حافظ

مژده ای دل که مسیحا نفسی می‌آید

که ز انفاس خوشش بوی کسی می‌آید

از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش

زده‌ام فالی و فریادرسی می‌آید

زآتش وادی ایمن نه منم خُرّم و بس

[...]

جامی

باز ازین راه صدای جرسی می‌آید

گویی از منزل معشوق کسی می‌آید

دم صبح از نفس باد صبا مُشکین شد

همدمی می‌رسد و هم‌نفسی می‌آید

چشم بد دور ز شاخ شجر وادی طور

[...]

شیخ بهایی

مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید

که زانفاس خوشش بوی کسی می آید

صائب

دعوی عشق ز هر بوالهوسی می‌آید

دست بر سر زدن از هر مگسی می‌آید

اوست غواص که گوهر به کف آرد، ورنه

سِیْرِ این بحر ز هر خار و خسی می‌آید

از دل خسته من گر خبری می‌گیری

[...]

فیض کاشانی

مژده ای دل که مسیحانفسی می‌‏آید

که ز انفاس خوشش بوی کسی می‌‏آید

از غم هجر مکن ناله و فریاد که من

زده‌‏ام فالی و فریادرسی می‌‏آید

کس ندانست که منزلگه آن دوست کجاست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از فیض کاشانی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه