چه تفاوت است جانا حرم و کنشت ما را
که کشد صنم پرستی به سوی بهشت ما را
گه رند باده نوشم گه پیر میفروشم
چه کنم که باشد اینها همه سرنوشت ما را
چو سرشت دست قدرت گل آدمی به صنعت
همه حیرتم که ساقی ز چه میسرشت ما را
رخ و زلفت ای پری رخ گل و سنبل است دیگر
نه چمن به کار آید نه فضای کشت ما را
نه ره بهشت بویم نه جمال حور جویم
بنمای رخ به اشراق و مده بهشت ما را



با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نه هوای باغ سازد نه کنار کشت ما را
تو به هر کجا که باشی بود آن بهشت ما را
ندهند ره به کویت چه کنم چرا نسوزم
همه گل برند و بر سر بزنند خشت ما را
به گل فسردهٔ ما نرسید ابر رحمت
[...]
تو اگر ز کعبه راندی، و گر از بهشت ما را
غم بنده پرور تو به دری نهشت ما را
چو حدیث راست گویان به همه مذاق تلخیم
به سفینه عزیزان نتوان نوشت ما را
گل و برگ خانه ما همه بلبلان مستند
[...]
غم آتشین عذاران نه چنان برشت ما را
که ز خاک بردماند نفس بهشت ما را
به نیازمندی ما چو نداشت حسن حاجت
به دو دست نازپرور ز چه می سرشت ما را؟
ز نسیم بی نیازی چو به باد داد آخر
[...]
ز حریم کعبه کمتر نبود کنشت ما را
که ز شوق او نمانده، سر خوب و زشت ما را
ز کجا شنیده یارب که غبار کوی یاریم
کند آن کسی که نسبت به گل بهشت ما را
به اسیری ام برد خط چو شوم ز زلف آزاد
[...]
تو اگر به شعله شویی خط سرنوشت، ما را
نشود سترده هرگز غمت از سرشت، ما را
چه کنم اگر نه چون نی، همه راه ناله پویم؟
که جهان به شادمانی نفسی نهشت، ما را
زده در شکنج مجمر به سپند طعن خامی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.