گنجور

 
میرزاده عشقی

بعد ازین بر وطن و بوم و برش باید رید!

به چنین مجلس و بر کر و فرش باید رید!

به حقیقت در عدل، ار در این بام و در است!

به چنین عدل و به دیوار و درش باید رید!

آن که بگرفته از او، تا کمر ایران گه

به مکافات، الی تا کمرش باید رید

پدر ملت ایران، اگر این بی پدر است

به چنین ملت و گور پدرش باید رید

به «مدرس» نتوان کرد جسارت اما

آنقدر هست که بر ریش خرش باید رید

این حرارت که به خود، احمد آذر دارد

تا که خاموش شود بر شررش باید رید

«شفق سرخ » نوشت «آصف کرمانی » مرد

غفرالله کنون بر اثرش باید رید

آن «دهستانی » تحمیلی بی مدرک و لر

بهر این ملک، به نفع و ضررش باید رید

گر ندارد ضرر و نفع «مشیرالدوله »

از نوک پاش، الی فرق سرش باید رید

گر رود «مؤتمن الملک » به مجلس گاهی

احتراما به سر رهگذرش باید رید

 
 
 
sunny dark_mode