ابن یمین منم که بآیات بینات
در ملک نظم کرده ام اثبات داوری
در سخن برسته فضل ار بها کنم
گردد عطاردم بدل و دیده مشتری
گر آمدی نبی ز پس مصطفی بخلق
من بودمی بمعجزه شعر و شاعری
اما چو مصطفی در اعجاز مهر کرد
این را کنون چه نام کنم جز که ساحری
لیکن چه سود ازین چو مسیحای وقت را
اکنون نمیخرند بیکجو ز خر خری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: ابن یمین در این شعر به بیان ویژگیهای خود به عنوان شاعر میپردازد و تأکید میکند که با استفاده از آیات و نشانههای روشن، میتواند قضاوت و داوری را در نظم و شعر به تصویر بکشد. او به معجزه شعر و شاعری اشاره میکند و میگوید که اگر پیامبری پس از محمد (ص) بیاید، او هم میتواند به همان اندازه معجزهآسا عمل کند. اما در نهایت، او از تأثیر و اعتبار شاعری خود ناامید است زیرا در زمانه کنونی کسی به شاعران توجهی نمیکند و به نوعی به سردی و بیتوجهی نسبت به هنر خود اشاره میکند.
هوش مصنوعی: من ابن یمین هستم که با نشانههای واضح و روشن، در این سرزمین حکمی را ثابت کردهام.
هوش مصنوعی: اگر در کلام و گفتار خود ، فضیلت و ارزش را در نظر بگیرم، مانند عطار میشوم و چشمانم به مانند مشتری روشن میشود.
هوش مصنوعی: اگر تو در پی محمد (ص) میآمدی، در خلق من معجزه شعر و شاعری میبود.
هوش مصنوعی: اما وقتی که پیامبر اسلام با معجزه خود درخشید، اکنون نمیتوانم این را جز به نام جادوگری بنامم.
هوش مصنوعی: اما چه فایدهای دارد از مسیحای زمان، وقتی که اکنون او را نمیخرند در ازای خرِ بیارزشی؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای اَبر بهمنی که به چشم من اندری
تن زن زمانکی و بیاسای و کم گری
این روز و شب گریستن زاروار چیست
نه چون منی غریب و غم عشق برسری
بر حال من گری که بباید گریستن
[...]
برگ گل سپید به مانند عبقری
برگ گل دو رنگ به کردار جعفری
برگ گل مُوَرَّدِ بشکفتهٔ طری
چون روی دلربای من، آن ماه سعتری
پوشیده مشگ ز ابر سیه چرخ چنبری
کافور بر گرفت ز که باد عنبری
از گل زمین شده چو تذروان هندوی
وز ابر آسمان چو پلنگان بربری
از سنگ خاره گشت گلاب و عرق روان
[...]
ای فال گیر کودک فالم ز روی تو
با روشنایی مه و با سعد مشتری
هستت ز نخ بلورین گوی و در آن بلور
پیدا خیال حسن لطیفی و دلبری
دارند صورت پری اندر بلور و تو
[...]
ای پیشکار تخت تو کیوان و مشتری
ای نجم شرق و غرب ترا گشته مشتری
در جرم عقل طبعی و در جسم عدل جان
بر شخص فضل دستی و بر عرض حق سری
اقبال را به همت بهتر طلیعه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.