|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره اهمیت و بزرگی شخصیتی است که به عنوان نماینده دولت و دین معرفی میشود. شاعر به ستایش نعمتهایی که از این فرد میبارد، میپردازد و باران جود و کرم او را رمز شکوفایی امیدها و خوشبختیها میداند. همچنین، شاعر به زیباییهای زندگی و خوشیهای ناشی از وجود این شخصیت اشاره میکند و میگوید که تنها امید باقیمانده از دولت او، آب گلسرخ است. به طور کلی، شعر حاکی از قدردانی و تمجید از ویژگیهای مثبت این شخصیت میباشد.
هوش مصنوعی: نور و روشنی دولت و دین ما، که در اساس و بنیاد خود به اندازه صد قرآن است، مانند تو، فرزند برجسته و نامدار، قرار دارد.
هوش مصنوعی: باران بخشش و مهربانی تو بر سر درخت امید میبارد و آن را سرزنده و شکوفا میکند.
هوش مصنوعی: امروز کمینه، خدمتگزار شما، با سه دوست خوشخلق به باغ شادی و زیبایی زندگی رفتهام.
هوش مصنوعی: بدون وجود تو، تمامی وسایل و ابزار این دنیا بیارزشاند؛ فقط آب گلهای سرخ به امید خوشبختی از توست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خدایگانرا از چشم زخم ملک چه باک
چو بخت آتش فتح و سپند میآرد
هنوز ماه ز تایید تو همی تابد
هنوز ابر ز انعام تو همی بارد
ز خشکسال حوادث چگونه خشک شود
[...]
که میرود به شفاعت که دوست بازآرد
که عیش خلوت بی او کدورتی دارد
که را مجال سخن گفتن است به حضرت او
مگر نسیم صبا کاین پیام بگزارد
ستیزه بردن با دوستان همین مثلست
[...]
نه بخت با منِ مسکین سری به ره دارد
نه یارم از منِ بی چاره یاد می آرد
بیا و بر ورقِ رویِ زعفرانم بین
که دیده ژاله به رخ بر چو لاله می بارد
مراد حاصل و من غافل و همین باشد
[...]
قدح بدور لیت پر ز خون دلی دارد
غمش میاد کز اینسان دلی بدست آرد
زمینه به جرعه بده آب و نخم عشرت کار
که خواجه آن درود از جهان که میکارد
میان زاهد و رندان ز باده دریاهاست
[...]
به نزد اهل نظر هر که دیدهای دارد
مدام دیده ز روی تو بر نمیدارد
کسی که دیده به دیدار دوست روشن کرد
حدیث طعنهٔ دشمن به گوش مینارد
مرا ز فرقت دلدار مهربان هر دم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.