ای روی دلربای تو باغ و بهار حسن
وی خط مشکبار تو نقش و نگار حسن
در باغ حسن تا گل خود روی تو شکفت
از دل برون نمیرودم خار خار حسن
در کارگاه صنع که تعیین کارها
کردند و شد حواله بروی تو کار حسن
هستند بیقرار چو زلف تو عالمی
تا دیده دید در خم زلفت قرار حسن
گر ماه عارضت بگشاید ز رخ نقاب
دیار کس نشان ندهد در دیار حسن
یوسف برفت و حسن ازین کهنه دیر برد
تو آمدی و شد ز تو نو روزگار حسن
ابن یمین و چشم تو هرگز نمیشوند
خالی دمی ز مستی عشق و خمار حسن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و جذابیت معشوق است. شاعر وصف زیباییهای او را با طبیعت و گلها مقایسه میکند و تأکید دارد که هرجا که زیبایی معشوق حاضر است، شادی و خوشبختی جاری میشود. همچنین، شاعر به عشق و حالتی مستیآور که در نگاه معشوق وجود دارد، اشاره میکند و نشان میدهد که این عشق و زیبایی هیچگاه از ذهنش خارج نمیشود. در مجموع، شعر به تمجید از زیبایی و عشق نسبت به معشوق پرداخته و نشاندهندهی شگفتیهای آن است.
هوش مصنوعی: چهره زیبای تو مانند باغ و بهار است و خط سیاه سرت، نقش و نگار زیبایی را به ذهن میآورد.
هوش مصنوعی: در باغ زیبایی، زمانی که گل وجودت شکوفا شد، من از دل خود رنج و دردی که به خاطر زیباییات احساس میکنم، هرگز رها نمیشوم.
هوش مصنوعی: در کارخانهای که کارها مشخص شد، کار خوب به تو واگذار گردید.
هوش مصنوعی: بسیاری از مردم به خاطر زیباییهای تو در انتظار و بیقرار هستند، چراکه هنگامی که چشمشان به خم زلفهای تو میافتد، تمام آرامش و قرار خود را از دست میدهند.
هوش مصنوعی: اگر ماه روی تو پرده از چهره بردارد، دیگر هیچکس در سرزمین زیبایی نشانی از خود نخواهد گذاشت.
هوش مصنوعی: یوسف رفت و حسن از این مکان باستانی دور شد. تو آمدی و با ورودت، زمان جدیدی برای حسن آغاز شد.
هوش مصنوعی: چشمان تو همیشه پر از شادی و لذت عشق و زیبایی خواهند بود و هرگز خالی نمیمانند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای عشق پروریده تو را درکنارِ حسن
وی رسته سر و قدِّ تو بر جویبارِ حسن
ملکِ جمال بر تو مقرّر شود به حکم
گرپایْ مردِ لطف کنی دستْیارِ حسن
هم عاقبت وصال میّسر شود که شد
[...]
ای روی ماه منظر تو نوبهار حسن
خال و خط تو مرکز حسن و مدار حسن
در چشم پرخمار تو پنهان فسون سحر
در زلف بیقرار تو پیدا قرار حسن
ماهی نتافت همچو تو از برج نیکویی
[...]
دلهای صیقلی بود آیینه دار حسن
آیینه چشم شور بود در دیار حسن
دام بود به طبع هوسناک سازگار
بیگانه پرورست هوای دیار حسن
از عرض ملک نخوت شاهان فزون شود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.