لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
بلند اقبال

گوید ار کس زمعجزات مسیح

پیش لعل لب تو هست قبیح

همه عضو تودل برد از دست

کل شی من الملیح ملیح

من به وصف رخ توام اخرص

درهمه قول هایم ار چه فصیح

می کند عمر جاودان به جهان

پیش پایت کسی که گشته ذبیح

بسته ام من ز زلف تو زنار

کرده زاهد ز تربت ار تسبیح

همه اعمال من خطا وغلط

همه افعال توبه جا وصحیح

بسکه کاهیده شدتنم از غم

شده ام پای تا به سر تشریح

نیست حاجت به سیر گلشن وگل

خاک کویت ز بس دهد تفریح

شدم از آن چنین بلند اقبال

که به اغیار دادیم ترجیح

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
سلطان ولد

پس بر این آسمان نرفت مسیح

او ملیح است رفت سوی ملیح

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سلطان ولد
همام تبریزی

آمده سنگ ریزه در تسبیح

در کفش همچو ذاکران فصیح

جامی

ای ز لعل تو زنده نام مسیح

کرده چشمت هزار خون صریح

بینم از خط سبز و خال سیاه

بر همه نیکوان تو را ترجیح

از لبت شور ما خوش است آری

[...]

مشاهدهٔ ۷ مورد هم آهنگ دیگر از جامی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه