گوید ار کس زمعجزات مسیح
پیش لعل لب تو هست قبیح
همه عضو تودل برد از دست
کل شی من الملیح ملیح
من به وصف رخ توام اخرص
درهمه قول هایم ار چه فصیح
می کند عمر جاودان به جهان
پیش پایت کسی که گشته ذبیح
بسته ام من ز زلف تو زنار
کرده زاهد ز تربت ار تسبیح
همه اعمال من خطا وغلط
همه افعال توبه جا وصحیح
بسکه کاهیده شدتنم از غم
شده ام پای تا به سر تشریح
نیست حاجت به سیر گلشن وگل
خاک کویت ز بس دهد تفریح
شدم از آن چنین بلند اقبال
که به اغیار دادیم ترجیح
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و فراق است و بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به محبوبش میباشد. شاعر میگوید اگر کسی معجزات مسیح را بر لعل لب محبوبش مقدم بدارد، برای او ناپسند است. او میگوید که همه وجودش تحت تأثیر محبوب است و نمیتواند به وصف زیباییاش بپردازد. عمر جاودان کسی که در پای او قربانی شده، بیمقدار است. شاعر به این نکته اشاره میکند که او از زلف محبوبش به زنجیر درآمده و زاهدان نیز بر خاک او تسبیح میگویند. او از شدت غم به حال نزار افتاده و نیاز به گشت و گذار در گلستان ندارد؛ زیرا خاک کوی محبوبش به او شادی میدهد. شاعری که اکنون به بلندي مقام رسیده، خود را در ترجیح دادن دیگران نسبت به محبوبش سرزنش میکند.
هوش مصنوعی: اگر کسی به معجزات عیسی اشاره کند، در برابر زیبایی لبهای تو، این کار ناپسند است.
هوش مصنوعی: تمام اعضای من از زیبایی تو به تپش افتادهاند.
هوش مصنوعی: من از زیبایی تو چنان مجذوب هستم که هرگونه سخن گفتن دربارهات برایم دشوار است، حتی اگر بسیار فصیح و روان حرف بزنم.
هوش مصنوعی: کسی که در این دنیا قربانی شده است، عمر ابدی و جاودانی را برای خود به ارمغان میآورد.
هوش مصنوعی: من از زلفت به خود بافتهام، و زاهد به رغم ریاضتهایش، از خاک و تربت تو تسبیح میسازد.
هوش مصنوعی: تمام کارهای من اشتباه و نادرست است، اما همه رفتارهای توبهام درست و صحیح است.
هوش مصنوعی: به خاطر غم و اندوهی که دارم، به شدت نحیف و تحلیل رفتهام و از سر تا پا حس میکنم که تشریح شدم.
هوش مصنوعی: نیازی به گشت و گذار در باغ گل و شکوفه نیست، چون وجود تو سرگرمی و شادی زیادی به من میدهد.
هوش مصنوعی: من به قدری خوششانس شدم که دیگران را به من ترجیح میدهند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زان دل زنده و زبان فصیح
دل یارانش چون وثاق مسیح
پس بر این آسمان نرفت مسیح
او ملیح است رفت سوی ملیح
آمده سنگ ریزه در تسبیح
در کفش همچو ذاکران فصیح
اولین اصل اعتقاد صحیح
به گواهی عقل و نقل صریح
ای ز لعل تو زنده نام مسیح
کرده چشمت هزار خون صریح
بینم از خط سبز و خال سیاه
بر همه نیکوان تو را ترجیح
از لبت شور ما خوش است آری
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.