شب هجوم جلوه او در خیالم جا گرفت
آنقدر بالید دل کایینه در صحرا گرفت
ازدل روشن ملایم طینتی را چاره نیست
پنبه خود رایی تواند از سر میناگرفت
سعی گردون از زمین مشکل که بردارد مرا
قطره را ازدست خاک تشنه نتوان واگرفت
در گلستانی که بلبل بود هر برگ گلش
پیکرم را خامشی چون غنچه سرتا پا گرفت
سخت نایاب است مطلب ورنه کوشش کم نبود
احتیاج از ناامیدی رنگ استغنا گرفت
تاکی از اندیشهٔ تمکینگرانجان زیستن
قراهٔ ما را چوگوهر ل در این دپاکرفت
گر بلند افتد چوگردون نشئهٔ وارستگی
میتوان دامان همت از سر دنیا گرفت
در ریاض دهر، ما را سبز کرد آزادگی
بیبریها اینقدر، چون سرو، دست ماگرفت
زبن همه اسباب نومیدی چه برگیردکسی
آنچه میباید گرفتن دست ناگیرا گرفت
عقدهای ازکار ما نگشود سعی نارسا
ناخن تدبیر ما آخر دل ما را گرفت
چشم بند و زور بر دلکنکه در آفاق نیست
آنقدر اوجیکه یک مژگان توان بالاگرفت
تا شود بیدل به نامت سکهٔ آسودگی
خاکساری در نگین باید چو نقش پا گرفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به توصیف حال و احوال خود در شب و تأثیرات روحانی زیبایی میپردازد. او از دل شفاف و روشن خود میگوید که در میان مشکلات و ناامیدیها بارور شده و به آزادی و آزادگی دست پیدا کرده است. همچنین به سختیهای زندگی اشاره میکند و میگوید که گرچه تلاشها ممکن است بیثمر باشند، اما امید و اراده قوی میتواند به انسان کمک کند تا از موانع فراتر برود. در نهایت، شاعر بر اهمیت عزم و اراده تأکید میکند و اشاره میکند که با همت میتوان به آرامش و آسودگی دست یافت.
هوش مصنوعی: در شب، زیبایی او در فکر من نشسته و چنان در دل من رشد کرده که انگار دل مثل یک گل در صحرا شکفته است.
هوش مصنوعی: آدمی با دل روشن و خلوص نیت نمیتواند از ویژگیهای خود دست بردارد؛ او مثل پنبهای است که سر از ظرف بلور (مینا) بیرون میآورد و خود را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: سختی و تلاش دنیا نمیتواند مرا از زمین بلند کند؛ چون نمیتوان از دست خاکی که تشنه است، حتی یک قطره آب را گرفت.
هوش مصنوعی: در باغی که بلبل میخواند، هر برگ گلش مرا به سکوتی عمیق مانند غنچهای درون خود فرو برده است.
هوش مصنوعی: مطلبی که به دنبال آن هستیم خیلی نایاب است، وگرنه تلاش کم نداشتهایم. نیاز ما ناشی از ناامیدی است که به ما حس بینیازی داده است.
هوش مصنوعی: تا چه زمانی باید به اندیشههای تسلیم و اطاعت کننده ادامه دهیم، در حالی که زندگی ما به زیبایی و ارزشهای گرانبها شبیه است.
هوش مصنوعی: اگر اوج بگیری و به درجهای از رهایی و آزادگی برسید، میتوانید از دنیا و زرق و برقهای آن دوری کنید و به بزرگمنشی و همت خود بپردازید.
هوش مصنوعی: در فضای زندگی، آزادگی و بیپروایی ما را مانند درخت سرو سرسبز کرده است و ما را به سوی خود میکشد.
هوش مصنوعی: هر کس که بخواهد، میتواند از تمام دلایل و مشکلاتی که او را ناامید میکند، عبور کند و آنچه را که شایسته است، به دست آورد.
هوش مصنوعی: تلاشهای ناکافی ما نتوانست هیچ مشکلی را حل کند و در نهایت، بیتدبیری ما موجب ناراحتی و نگرانی دلمان شد.
هوش مصنوعی: چشم را ببند و با قدرت بر دل خود تسلط پیدا کن، چرا که در جهان هیچ ارتفاعی وجود ندارد که یک نگاه با ملاحت نتواند آن را به اوج برساند.
هوش مصنوعی: برای اینکه بیدل به آرامش و آسودگی در ارتباط با تو برسد، باید مانند نقش پایی که بر یک نگین حک شده، humble و فروتن باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر که عبرت حاصل از اوضاع دنیا کرد و رفت
یوسف خود را درین بازار پیدا کرد و رفت
توده خاکستر گردون مقام عیش نیست
همچو صبح آیینه را باید مصفا کرد و رفت
در قفس برگ اقامت ساختن بی حاصل است
[...]
زلف ساقی از کف و دامان یار از دست رفت
چارهسازان چارة کاری که کار از دست رفت
نه گلی در گلستان باقی نه برگی در چمن
بلبلان شوری که دامان بهار از دست رفت
بی تو ما بودیم و چشمی در ره امید و بس
[...]
تا سلیمان زمان زندان اسکندر گرفت
کار عالم خاصه ایران رونقی دیگر گرفت
خسرو غازی هلاکوخان که از هر حملهای
پشت صد لشکر شکست و روی صد کشور گرفت
کرد تنها فتح یزد از یاری یزدان ولی
[...]
الغرض آئین بیداد و زبردستی کرفت
زو هزاران سال ایران ذلت و پستی گرفت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.