بیروی تو مژگان چه نگارد به سرانگشت
چشمیستکه باید به در آرد به سرانگشت
چون نی زتنگ مایگی درد به تنگیم
تا چند نفس ناله شمارد به سرانگشت
شادمکه به زحمتکدهٔ عالم تدبیر
بیناخنیام عقده ندارد به سرانگشت
مشق خط بیپا و سرمسبحه شماریست
کاش آبلهای نقطه گذارد به سرانگشت
در طبع جهان حرکت بیخواست خراشید
آن کیست که اندیشه گمارد به سرانگشت
از حاصلگل چیدن این باغ ندیدیم
جز ناخن فرسودهکه دارد به سرانگشت
عمریستکه دررنگ چمن شور شکستیست
کو غنچهکهگلگوش شمارد به سرانگشت
از معنی زنهار من آگاه نگشتی
تا چند چو شمع آینهکارد به سرانگشت
تقلید محال است برد لذت تحقیق
نعمت چو زبان بر نگوارد به سرانگشت
ای بیکسی این بادیهٔ یأس ندارد
خاری که سر آبله خارد به سرانگشت
بیدل ز جهان محو شد آثار مروت
امروز به جز موکهگذارد به سرانگشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و تلخ شاعر میپردازد. او از درد و رنجی که بیمحبوبی به او تحمیل کرده سخن میگوید و اینکه وجودش در عالم بیمعنا شده است. شاعر به تصویرسازی از ناتوانی و بیثمری زندگیاش میپردازد و میگوید که در این مسیر هیچ نتیجهای جز شکست و فرسایش نیافته است. او اشاره دارد که زندگیاش همچون سبحهای بیپایان و بیپایه است و آرزو میکند که ای کاش تغییراتی در اوضاع پیش بیاید. در نهایت، شاعر به یأس و ناامیدی خود اعتراف میکند و از فقدان زیبایی و محبت در زندگیاش مینالد.
هوش مصنوعی: در غیاب تو، مژگان نمیتواند چه بگوید، چرا که چشمی است که باید با انگشت به در آید.
هوش مصنوعی: چون نی از تنگدستی و اندوه مینالد، ما هم به چند و چون این درد فشردهایم و تا کی باید فقط با ناله سر کنیم؟
هوش مصنوعی: من خوشحالم که در دنیای پر زحمت، بدون اینکه به راحتی کارهایم را انجام دهم، در مرکز توجه و کار نیستم و از فشارهای زندگی دورم.
هوش مصنوعی: نوشتن خط برای من مانند بازی با یک ابزار بیهوده است، ای کاش بتوانم چیزی به نوک انگشتم بیفزایم که بر این خطهای بیروح رنگ و بویی بدهد.
هوش مصنوعی: در طبیعت جهان، حرکتی بدون اراده و خواسته وجود دارد. چه کسی است که بتواند با اندیشه و تفکر، بر سر انگشت خود چیزی را به وجود آورد یا بر آن تأثیر بگذارد؟
هوش مصنوعی: از کار کردن در این باغ چیزی جز ناخنهای آسیبدیده نصیبمان نشده که نشان از تلاش و زحمت ماست.
هوش مصنوعی: مدتی است که در حال تماشای رنگ چمن هستی و در تلاشی به دنبال چیزی هستی که مثل غنچهای باشد که به گل تبدیل شده و از آن میتوان با احتیاط یاد کرد.
هوش مصنوعی: تو از حقیقت مراقبتم خبردار نشدهای، تا چه زمانی مانند شمعی در حال ذوب شدن به آرامی در حال خاموشی هستی.
هوش مصنوعی: تقلید نمیتواند جای لذت واقعی از تحقیق و جستجو را بگیرد، همانطور که زبان نمیتواند به خوبی احساسات را با اشارهی انگشت بیان کند.
هوش مصنوعی: ای بیکس، در این راه ناامیدی، هیچ خاری وجود ندارد که دردش غیرقابل تحمل باشد.
هوش مصنوعی: بیدل از دنیای مادی و نشانههای انسانیت محو شده است. امروز چیزی جز علامتهایی از بیتوجهی و سردی احساسات در دنیا باقی نمانده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.