غم فراق چه و حسرت وصال تو چیست
تو خود تویی به کجا رفتهای خیال تو چیست
جهات دهر یک آغوش انس دارد و بس
به جز سیاهی مژگان رَم غزال تو چیست
محیط عشق ندامتگهر نمیباشد
جز این عرق که تو پیدایی انفعال تو چیست
به عالم کُرَوی ششجهت مساوات است
چو آفتاب بقایت چه و زوال تو چیست
به پیچ و تاب چو شمع از خودت برآمدنی است
درین حدیقه دگر ریشهٔ نهال تو چیست
مآل شاه و گدا ناامیدی است اینجا
شکستگی هوسی چینی و سفال تو چیست
گذشت عمر به پرواز وَهم عنقایت
دمی بهخود نرسیدی که زیر بال تو چیست
به روی پرتو مهر از خرام سایه مپرس
تأملی که درین عرصه پایمال تو چیست
جهان مطلقی از فهم خود چه میخواهی
به علم اگر همهگردون شدی کمال تو چیست
نبودی آمدهای نیستی و میآیی
نه ماضیای و نه مستقبلی است حال تو چیست
به وهم چشمه چو آیینه خون مخور بیدل
نمی برون نتراویدهای زلال تو چیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به حسرت و غم ناشی از فراق و تنهایی اشاره دارد. شاعر از معشوقش میپرسد که چرا از او دور شده و در جستجوی درک عمیقتری از عشق و وجود است. او تاکید میکند که عشق واقعی نه تنها لذتبخش نیست بلکه ندامت و درد هم به همراه دارد. در مقابل، وی به بیثباتی زندگی و عدم قدرت در کنترل زمان اشاره میکند و به ناامیدی و عدم تحقق آرزوها میپردازد. شاعر در نهایت به این نتیجه میرسد که وجود انسان شامل حالتی از عدم است و گذر زمان هیچگونه تماسی با حقیقت وجود ندارد.
هوش مصنوعی: غم دوری تو و حسرت برقراری ارتباط با تو چه معنایی دارد؟ تو خودت هستی، پس چرا به کجا رفتهای و یاد تو چه چیزی را تداعی میکند؟
هوش مصنوعی: زمانه فقط یک آغوش دوستانه دارد، و غیر از تیرگی مژگان تو، زیبایی دیگری در زندگی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: محیط عشق باعث پشیمانی نمیشود و تنها چیزی که موجود است این احساس است که تو آن را شناسایی میکنی. حالا به من بگو، دلیل رفتارت چیست؟
هوش مصنوعی: در این جهان، همه چیز به صورت متوازن و در جهات مختلف وجود دارد. همانطور که آفتاب در آسمان همیشه برقرار است، باید از زوال و از دست رفتن نعمتها و شرایط خود آگاه باشیم.
هوش مصنوعی: در زندگی، مانند شمعی هستی که با هر پیچ و تاب، نور خود را به دیگران میبخشد. حالا در این باغ (زندگی) سؤالی که مطرح میشود این است که اساس و ریشه وجود تو در اینجا چیست؟
هوش مصنوعی: در اینجا، نتیجه کار و تلاش افراد، چه ثروتمند و چه فقیر، ناامیدی است. در واقع، نشانهای از عدم موفقیت و شکستی در آرزوها و خواستههای انسانها وجود دارد، که به نوعی میتواند به بیارزشی یا شکست بعضی از چیزها اشاره کند.
هوش مصنوعی: زندگی تو به سرعت گذشت و در این دوندگی هرگز فرصتی نیافتی تا به خود بیایی و بفهمی که زیر بال تو چه چیزهایی قرار دارد.
هوش مصنوعی: به خاطر نوری که از چهرهی خورشید میتابد، از سایهی خود سوال نکن. اندکی تامل کن و ببین که در این فضا چه چیزی زیر پا میرود.
هوش مصنوعی: به جای اینکه بخواهی تمام دنیای اطراف را با علم و دانش خود درک کنی، بهتر است به این فکر کنی که به کمال و فراوانی روحی و معنوی دست یابی. علم به تنهایی کافی نیست و انسان باید به عمق وجود خود و حقیقت هستی برسد.
هوش مصنوعی: وجود تو در حال حاضر نه به گذشته مربوط است و نه به آینده. تنها حال تو چیست؟
هوش مصنوعی: هرگز نباید به خیال و اوهام توجه کرد، زیرا آنها واقعی نیستند. بیدل، تو هنوز از درون خود به حقیقت و زلالی نرسیدهای. پس چه چیزی تو را اینچنین آلوده کرده است؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ملولم از تو نمی پرسیم که حال تو چیست
ملول بهر چه موجب ملال تو چیست
خراب شد ز تو حالم چرا نمی پرسی
چه حالتست ترا مانع سؤال تو چیست
مرا خیال تو و فکر تست در دل زار
[...]
(من):کنون که گشت مبرهن به من که حال تو چیست
به عمر سفله، از این بیش اتصال تو چیست؟
دگر ز ماندن در این جهان، خیال تو چیست
به قول مردم امروزه، ایدآل تو چیست؟
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.