گنجور

 
بیدل دهلوی

در سیرگاه امر تحیر مقدم است

آیینه‌شخص و صورت این‌شخص مبهم است

دنی آه در جگر نه رخ یاردر نظر

در حیرتم‌که زندگی‌ام از چه عالم است

وضع فلک ز ششجهت آواز می‌دهد

کای بیخبر بلند مجین پایه‌ات خم است

عمری زخود روی‌که به فرسودگی رسی

چون خامه لغزشت به زمینهای بی‌نم است

دل را نشان ناوک آفات کرده‌اند

هر دم زدن به خانهٔ آیینه ماتم است

تسلیم راه فقر نخواهد غبارکس

کز نقش پا علم شده‌ای این چه پرچم است

اوج و حضیض قلزم امکان شکافتیم

از آبرو مگو همه جا این‌گهرکم است

با هیچ‌کس نشاید از انسان طرف شدن

شمشیر انتقام ضعیفان تنک‌دم است

گر وارسی به نشئهٔ اقبال بیخودی

رنگ به‌گردش آمده پیمانهٔ جم است

از حیرت حقیقت خلوت‌سرای انس

تا حلقهٔ برون در، آغوش محرم است

بگذشت عمر و اشک‌گرفته‌ست دامنش

بر بال صبر عقده همین‌گرد شبنم است

زین بار انفعال‌که در نام زندگی‌ست

بیدل نگینم آبلهٔ دوش خاتم است

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
سعدی

کان کونی اختیار زیرکان عالم است

مذهبی بس با نوا و حرفه‌ای بس معظم است

‌هر که همچون بونواس اندر لواطه نصب شد

‌از غم نفقات و رنج کدخدایی بی‌غم است

‌مرد صادق جز به گرد کون سیمین کی خزد؟

[...]

ابن یمین

یا رب این باغ ارم یا شادیاخ خرم است

یا رب اصطرخ است این یا چشمه سار زمزم است

عکس شاخ یاسمین بر آب اصطرخش ببین

راست گوئی اطلسی نیکو بگوهر معلم است

هر نسیمی کز ریاض راحت افزایش وزد

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از ابن یمین
سلمان ساوجی

تاج بخش خسروان شاهی کز آب تیغ او

جویبار مملکت پیوسته سبز و خرم است

رای او را زین زر بر پشت صبح اشهب است

قهر او را داغ کین بر ران شام ادهم است

نجم سیار از شهاب تیغ او یک پرتو است

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سلمان ساوجی
خیالی بخارایی

گرچه ماه نو به شوخی بی نظیر عالم است

لیک در خوبی ز ابروی تو بسیاری کم است

گرنه دزد نقد قلب ماست زلف شب روَت

از چه معنی اینچنین آشفته حال و درهم است

گوشهٔ خاطر بپرداز ای دل از سودای جان

[...]

جامی

هر پسر کو از پدر لافد نه از فضل و هنر

فی المثل گر دیده را مردم بود نامردم است

شاخ بی بر گرچه باشد از درخت میوه‌دار

چون نیارد میوه بار اندر شمار هیزم است

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از جامی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه