نشستهایم به یادت زگریه تنگ در آب
شکستهایم چوگوهر هزار رنگ در آب
همین نه طاقتم ازگریه داغ خودداریست
نشست دست ز تمکینکدام سنگ درآب
در ملایمتی زن ز حاسد ایمن باش
کهشعله را به خس و خارنیست جنگ درآب
کراست بر لب جوآرزوی مطرب ومی
شکسته است نواهای موج چنگ در آب
کشید شعلهٔ دل سرز جیب اشک آخر
محال بود نهفتن دم نهنگ درآب
ز سختجانی خود بیتو در شب هجران
نشسته درعرق خجلتم چوسنگ درآب
زگریه خاک جهان بیتو دادهایم به باد
هنوز چون مژهها میزنیم چنگ درآب
نگشت شعلهٔ حسنتکم از هجوم عرق
چسان جدا شود از برگ لاله رنگ درآب
زمانه موسم توفان نوح را ماند
که غرقه است جهانی ز نام و ننگ درآب
همه غضنفر وقتیم تا به جای خودیم
وگرنه ماهی ساحل بود پلنگ درآب
ز موجگریهٔ من عالمی چمن چوش است
فکندهام به خیالکسی فرنگ در آب
ز انفعالگنه نالهام عرق نفس است
چو موج سست پری میکند خدنگ در آب
به هرچه مینگرم مست وهمپیماییست
فتاده است در ین روزگار بنگ در آب
از این محیطکسی برد آبرو بیدل
که چونگهر نفس خودکرفت تنگ در آب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات عمیق و دردهای ناشی از جدایی و اندوه میپردازد. شاعر در تصویرسازیهای خود، به یاد کسی میافتد که برایش بسیار عزیز است و غم و گریهای که از فقدان او در دل دارد را بیان میکند. او خود را مانند جواهری در آب میبیند که شکسته و غمگین است.
شاعر به طغیان عواطف و هوسهای انسانی اشاره میکند و به حس حسادت و جنگ بین رویاها و واقعیات پرداخته، و بیان میکند که زندگی بدون معشوقش چه سخت و تلخ است. او از شبهای بیخوابی و زجرهای ناشی از تنهایی میگوید و برای بیتابی و نالههایش استعارههایی از طبیعت مانند موجهای آب و شعلههای آتش به کار میبرد.
در نهایت، شاعر به یک دنیا غرق در نام و ننگ اشاره میکند و به نوعی نشان میدهد که در این اوضاع دشوار، تنها کسی میتواند به آرامش برسد که درک عمیقی از خود و دیگران داشته باشد. شعر به طور کلی نگاهی عمیق به غم و اندوه انسان دارد و با تصاویری زیبا، احساسات پیچیدهای را منتقل میکند.
هوش مصنوعی: در اینجا به یاد تو نشستهایم و اشک میریزیم. مثل جواهراتی رنگارنگ که در آب افتادهاند و به خاطر تو، دلمان شکسته است.
هوش مصنوعی: من دیگر توانایی تحمل غم خود را ندارم و از گریه کردن نیز خودداری نمیکنم. حالا که بیاختیار به سوی این وضعیت آمدم، مانند سنگی هستم که در آب نشستهام و احساس بیپناهی میکنم.
هوش مصنوعی: به آرامی با دقت رفتار کن و از بدخواهی دیگران در امان باش؛ چرا که مانند شعله آتش، در دل گیاهان بیارزش و خارهای بیفایده، جنگی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: کسی که در کنار جوی، آرزوی شنیدن آواز خوان و طعم شراب را در سر دارد، نغمههای موسیقی را که مانند امواج در آب میلرزد، درک میکند.
هوش مصنوعی: شعله عشق من از چشمانم مانند اشک به بیرون ریخت و پنهان کردن نفس نهنگ در آب غیرممکن بود.
هوش مصنوعی: در بیتابی و دوری تو، به خاطر رنج و سختی که متحمل میشوم، در این شب تاریک نشستهام و مانند سنگی در آب، احساس ناتوانی و خجالت میکنم.
هوش مصنوعی: از غم فراق تو، خاک این جهان را با گریه به باد میسپاریم. هنوز هم به مانند مژههایی که به آب میزنند، در تلاشیم تا یاد تو را زنده نگه داریم.
هوش مصنوعی: شعلهٔ زیبایی تو هیچگاه از شدت شوق و علاقه کمتر نخواهد شد، همانطور که نمیتوان رنگ برگ لاله را از آب جدا کرد.
هوش مصنوعی: در این دوران مانند زمان توفان نوح است که دنیا در آب نامها و ننگها غرق شده است.
هوش مصنوعی: ما همه در زمان خودمان دلیر و قوی هستیم و اگر در جای خود نباشیم، ممکن است شبیه به یک پلنگ در آب باشیم که خارج از محیط طبیعیاش است.
هوش مصنوعی: آوای گریهام به گونهای است که تمام جهان را تحت تاثیر قرار داده، مانند گلستانی سرسبز. در خیال خود، تو را در آب تصویر کردهام.
هوش مصنوعی: از شدت گناه و تأثیر آن، نالهام همانند عرقی است که از نفس خارج میشود، مانند موجی که به آرامی بر اثر برخورد تیر در آب جابهجا میشود.
هوش مصنوعی: هر چیزی را که میبینم، حالتی از مستی و نشئهگی دارد و در این روزگار، برای اندیشه کردن به خودم میگویم که به آب نگاه کن.
هوش مصنوعی: هیچکس از این فضای تنگ و محدود، شان و اعتبارش را حفظ نکرده است، مگر کسی که در لحظات سختی و تنهایی، مثل گوهر ارزشمند، نفس خود را در آب نشانده و قوی و مقاوم بوده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.