گنجور

 
بیدل دهلوی

ای گرد تکاپوی سراغ نو نشان‌ها

وامانده اندیشهٔ راه تو گمان‌ها

حیرت نگه شوخی حسن تو نظرها

خامش نفس عرض ثنای تو زبان‌ها

اشکی‌ست ز چشم تر مجنون تو جیحون

لختی ز دل عاشق شیدای تو کان‌ها

در کُنْهِ تو آگاهی و غفلت همه معذور

دریا ز میان غافل و ساحل ز کران‌ها

عمری‌ست که نه چرخ به رنگ گل تصویر

واکرده به خمیازه بوی تو دهان‌ها

آن کیست شود محرم اظهار و خفایت

آیینهٔ خویشند عیان‌ها و نهان‌ها

بر اوج غنایت نرسد هیچ کمندی

بیهوده رسن تاب خیالند فغان‌ها

آنجا که فنا نشئهٔ اسرار تو دارد

پیمانه‌کش جوش بهار است خزان‌ها

هر سبزه درین دشت شد انگشت شهادت

تا از گل خودروی تو دادند نشان‌ها

از شوق تمنای تو در سینهٔ صحرا

همچون دل بی‌تاب تپان ریگ روان‌ها

جز ناله به بازار تو دیگر چه فروشیم

اینست متاع جگر خسته دکان‌ها

بیدل ره حمد از تو به صد مرحله دور است

خاموش که آوارهٔ وهمند بیان‌ها

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
اهلی شیرازی

از بس که خورم بر جگر از طعنه سنان‌ها

خون شد جگر ریش من از زخم زبان‌ها

دانی که چه بس تیر نهان خورده‌ام از تو

پیش آی که تا باز دهم با تو نشان‌ها

من با تو چه گویم که زمانی که تو آیی

[...]

اسیری لاهیجی

ای عشق تو آتش زده در خرمن جان‌ها

وز سوز غمت سوخته دل‌ها و روان‌ها

خون شد دل عشاق ز دست الم عشق

شرح غم عشق تو برونست ز بیان‌ها

از شوق جمال تو دل چرخ پرآتش

[...]

فصیحی هروی

ای شانه‌کش طره نعت تو زبانها

وی دانه‌کش خرمن مدح تو بیانها

صائب تبریزی

کم نیست جگرداری پیران ز جوان‌ها

کار دم شمشیر کند پشت کمان‌ها

مفتاح نهانخانه اسرار، خموشی است

تا چند بگردی چو زبان گرد دهان‌ها؟

گویایی جان‌هاست به گفتار تو موقوف

[...]

بیدل دهلوی

ای آینهٔ حسن تمنای تو جان‌ها

اوراق گلستان ثنای تو زبان‌ها

بی‌زمزمهٔ حمد تو قانون سخن را

افسرده چو خون رگ تار است بیان‌ها

از حسرت گلزار تماشای تو آبست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از بیدل دهلوی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه