ز برق این تحیر آب شد آیینهٔ دلها
که ره تا محمل لیلیست بیرونگرد محملها
کجا راحت، چه آسودن که از نایابی مطلب
به پای جستجو چون آبله خون گشت منزلها
چه دنیا و چه عقبا، سد راه تست ای غافل
بیا بگذر که از بهر گذشتنهاست حایلها
درین مزرع چه لازم خرمنآرای هوس بودن
دلی باید به دست آری همین تخم است حاصلها
به دشت انتظارت از بیاض چشم مشتاقان
سفیدی کرد آخر راه از خود رفتن دلها
دماغی میرسانم از شکست شیشهٔ رنگی
به خون رفته پرواز دگر دارند بسملها
ز پاس آبروی احتیاج ما مشو غافل
به بازار کرم گوهرفروشانند سایلها
ندارد صید حسن از دامگاه عشق، آزادی
همان یک حلقهٔ آغوش مجنون است محملها
ما و من اثبات حق در گوش میآید
نوای طرفهای دارد شکست رنگ باطلها
خزان گلشن امکان بهار واجبی دارد
تراوش میکند حق از شکست رنگ باطلها
زبان شمع فهمیدم، ندارد غیر ازین حرفی
که گر در خود توان آتش زدن مفت است محفلها
تسلسل اینقدر در دور بیربطی نمیباشد
گرو از سبحه برد امروز برهم خوردن دلها
کنار عافیت گم بود در بحر طلب بیدل
شکست از موج ما گل کرد بیرون ریخت ساحلها
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تمایلات و احساسات عمیق انسانی میپردازد و با نقدی بر دنیای مادی، بر اهمیت جستجوی حقیقت و معنای زندگی تأکید میکند. شاعر به زیبایی تحیر و شگفتی انسانها را در برابر زندگی توصیف کرده و یادآور میشود که برای رسیدن به اهداف والا، باید از موانع عبور کرد. همچنین، به ضرورت تغییر و تحول در درون خود، و نقش عشق در آزادی انسانها اشاره میکند. در نهایت، شاعر بر اهمیت درک عمیق و تلاش برای رهایی از دنیای فانی تأکید میکند و بر جستجو برای حقیقت و زیباییهای معنوی تأکید دارد.
هوش مصنوعی: به خاطر شگفتی ناشی از زیبایی، دلها مانند آینهای شفاف و روشن شدهاند. از آنجا که راه به سمت لیلی (معشوق) باز است، نیاز است تا از موانع و مشکلات راه دوری گزینیم.
هوش مصنوعی: کجا میتوان راحت بود و چه نیازی به آسودگی است وقتی که در جستجوی چیزی ناموجود به مانند درد آبله، راهها و منزلها به خون میافتند؟
هوش مصنوعی: دنیا و آخرت هر دو موانع و چالشهایی دارند که تو را به سوی مقصدی میبرد. اگر غافل نمانی و از این موانع عبور کنی، میتوانی به هدفهای بالاتر دستیابی.
هوش مصنوعی: در این زمین، چه نیازی به جمعآوری محصول است، وقتی که باید دلی را به دست آورد که همین تخم، نتیجه میدهد.
هوش مصنوعی: در دشت انتظار تو، چشمان مشتاقان به سفیدی درآمدند و در نهایت دلهایشان از خود بیخود شدند.
هوش مصنوعی: به یک روش، به جلوه و زیباییای اشاره میکند که از تکههای شکسته شیشههای رنگی به وجود میآید. حالا، با وجود اینکه پرواز و آزادی توامان وجود دارند، زخمیها و کسانی که در حال مبارزهاند، همچنان امیدوارند که به سمت پرواز و آزادی بروند.
هوش مصنوعی: از آبرو و نیاز ما غافل نشو، چون در بازار بخشندگی، با سخاوتمندان روبرو هستیم که نیازمندان را کمک میکنند.
هوش مصنوعی: حسن در دام عشق نمیتواند آزاد باشد، زیرا تنها راه آزادی او همان یک حلقه آغوشی است که مجنون برایش فراهم کرده است.
هوش مصنوعی: ما در تلاشیم که حق را اثبات کنیم و صدای زیبایی را میشنویم که به شکست رنگهای نادرست اشاره دارد.
هوش مصنوعی: فصل پاییز در گلستان امکان بهار به شکل ضروری جلوهگری میکند و حقیقت از میان شکست رنگهای دروغین و نادرست، خود را نمایان میسازد.
هوش مصنوعی: شمع به من فهماند که حرف دیگری ندارد جز این که اگر خود را بسوزاند، میتواند محفلهای زیادی را روشن کند.
هوش مصنوعی: تکرار و دوری که در اینجا وجود دارد، بیدلیل نیست؛ امروز به خاطر برداشتن دانههای تسبیح، دلها به هم ریختهاند.
هوش مصنوعی: در جستجوی آرامش، بیدل در دریای خواستهها گم شده بود. اما از شکاف موجها، او با دستاوردش دوباره به ساحل برگشت و به زندگیاش معنا و زیبایی بخشید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْ کَأسَاً و ناوِلْها
که عشق آسان نُمود اوّل ولی افتاد مشکلها
به بویِ نافهای کآخر صبا زان طُرّه بُگشاید
ز تابِ جَعدِ مشکینش چه خون افتاد در دلها
مرا در منزلِ جانان چه امنِ عیش، چون هر دَم
[...]
به امیدی که بگشاید ز لعل یار مشکلها
خیال آن لب میگون چه خون افتاده در دلها
مخسب ای دیده چون نرگس به خوشخوابی و مخموری
که شبخیزان همه رفتند و بربستند محملها
دلا در دامن پیر مغان زن دست و همت خواه
[...]
بیا ای از خط سبزت هزاران داغ بر دلها
مرو کز اشک مشتاقان به خون آغشته منزلها
به تقصیر وفا عیبم مکن، کز آب چشم من
هنوز اندر رهت تخم وفا میروید از گلها
گر از گردون ملالی باشدت، بر عشق املا کن
[...]
تجلی الراح من کاس تصفی الروح فاقبلها
که می بخشد صفای می فروغ خلوت دلها
انلنی جرعة منها ارحنی ساعة عنی
که ماند از ظلمت هستی درون پرده مشکلها
به جان شو ساکن کعبه بیابان چند پیمایی
[...]
رُموز العشق کانت مشکلا بالکاس حللها
که آن یاقوت محلولت نماید حل مشکلها
سوی دیر مغان بخرام تا بینی دوصد محفل
سراسر ز آفتاب می فروزان شمع محفلها
دل و می هردو روشن شد نمیدانم که تاب می
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.