دیدهای داریم محو انتظار مقدمی
یارب این آیینه را زان گل حضور شبنمی
آنکه در یکتاییش وهم دویی را بار نیست
چون کنم یادش مقابل میشوم با عالمی
گریهگو خجلت فروشیهای عرض درد اوست
از عرق در پردههای دیده میدزدم نمی
چشمهٔ خونی دگر دارد بن هر موی من
خاک گردم تا به چندین زخم پاشم مرهمی
چون هلالم دستگاه عاجزی امروز نیست
در عدم بر استخوانها جبهه میدیدم خمی
ای بهار نیستی از قدر خود غافل مباش
هر دو عالم خاک شد تابست نقش آدمی
سنگ اگر گردی شرر خواهد کشیدن محملت
نیست این آسودگیها جز کمینگاه رمی
از گزند امتداد روز و شب غافل مباش
بر سراپای تو پیچیدهست مار ارقمی
مایل قطع وفا تا چند خواهی زیستن
تیغ کین را جز تنک رویی نمیباشد دمی
با کمال عجز بیدل بینیازی جوهریم
در شکست ما کلاه آراییی دارد خمی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این غزل اشاره به حالتی از انتظار و yearning دارد. شاعر در مبحث عشق و فراق، انتظار معشوق را توصیف میکند و از احساسات عمیق خود سخن میگوید. او به یگانگی معشوق اشاره میکند و تأکید میکند که در این یگانگی، حس دوگانگی وجود ندارد. شاعر به گریه و درد دل اشاره کرده و میگوید که این احساسات درونی، او را به شدت آزار میدهند.
او به زخمهای روحی و خونی که از محبت و فراق دارد، میپردازد و با استعارههایی چون هلال، عجز خود را ابراز میکند. در ادامه، او به زودگذری دنیا و وجود آدمی اشاره میکند و نقش او را در این عالم موقتی میداند.
شاعر همچنین به خطر مکر و گزند زمان و جامعه اشاره کرده و هشدار میدهد که غفلت از این مسائل میتواند عواقب خطرناکی به همراه داشته باشد. در نهایت، او با بیان عجز و نیاز به عشق واقعی، به تلاش برای حفظ وفا و رابطه اشاره میکند و میگوید که در این راه تنها نباید ایستایی را تحمل کند.
هوش مصنوعی: ما چشمی داریم که در انتظار آمدن توست، ای خدای بزرگ. این آینه که در دست داریم، نشانهای از گل وجود توست که همچون شبنم، زیبایی و لطافت را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: کسی که در یکتاییاش هیچ تصوری از دوگانگی ندارد، چهطور میتوانم یادش کنم در برابر جهانی از موجودات؟
هوش مصنوعی: گریه کردن نشانهای از شرمندگی و آزار دل اوست، من نمیتوانم اشکهایم را از پشت پردههای چشمانم پنهان کنم.
هوش مصنوعی: چهرهٔ من پر از درد و زخم است و گویا هر خط موی من به نوعی نشاندهندهٔ آن زخمهاست. من حاضر هستم که خاک شوم و از عمق این دردها به دیگران کمک کنم و مرهمی برایشان باشم.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر احساس میکند که مانند یک هلال (ماه) در اوج خود، امروز در وضعیت ناتوانی قرار دارد. او به نقص و کمبودهایی در وجود خود اشاره میکند و به یادآوری میپردازد که در نبود خود، آنچه در گذشته داشته را بر روی استخوانها میبیند، به گونهای که به ضعف و نقص خود پی میبرد.
هوش مصنوعی: ای بهار زندگی، فراموش نکن که چقدر ارزشمندی؛ چرا که هر دو جهان، در نهایت خاک و ماتم است و تنها یادگار انسان، نقش و اثری است که از خود به جا میگذارد.
هوش مصنوعی: اگر سنگی بخواهد جرقهای بزند یا آتش افروزد، نیک میدانی که این آرامشها فقط دامهایی هستند که بر سر راهش قرار دارند.
هوش مصنوعی: در میان روز و شب، مراقب خودت باش، زیرا خطر و آسیبها در همه جای زندگیات وجود دارد و تو را احاطه کردهاند.
هوش مصنوعی: تا چه زمانی میخواهی به زندگی ادامه دهی در حالی که وفاداری را ترک کردهای؟ تنها چیزی که از کینه به جا میماند، حالتی ناچیز و بیاهمیت است.
هوش مصنوعی: با تمام ناتوانی، من بینیازی را در خود مییابم. در شکست ما، یک زینت زیبا وجود دارد که بسیار جذاب است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر نشینم با تو در خلوت به شادی یک دمی
از غبار خود نبیند چشم دل دیگر نمی
حاصل از عالم دمی دانم که گویم با تو راز
اهل دلرا زین دمی خوشتر ز ملک عالمی
ایدل از دلبر مدار امید شادی بهر آنک
[...]
ای مقیمان درت را عالمی در هر دمی
رهروان راه عشقت هر دمی در عالمی
با کمال قدرتت بر عرصه ی ملک قدم
هر تف آتش خلیلی هر کف خاک آدمی
طور سینا با تجلی جمالت ذره ئی
[...]
سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی
چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو
ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی
زیرکی را گفتم این احوال بین خندید و گفت
[...]
گوهر دریای وحدت آدم است، ای آدمی
گر چو آدم سر اسما را بدانی آدمی
زنده باقی شو، ای سی و دو نطق لایزال
حاکم نطقی و نطق عیسی صاحب دمی
گر ببینی صورت خود را به چشم معرفت
[...]
موج زن می بینم از هر دیده طوفان غمی
می رسد در گوشم از هر لب صدای ماتمی
اهل عالم را نمی دانم چه کار افتاده است
اینقدر دانم که در هم رفته کار عالمی
زاشک محتاجان به هر سو سایلی بین غرق خون
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.