که دم زند ز من و مادمی که ما تو نباشی
به این غرور که ماییم از کجا تو نباشی
نفس چو صبح زدن بیحضور مهر نشاید
چه زندگیست کسی را که آشنا تو نباشی
ازل به یاد که باشد، ابد دل که خراشد
که بود و کیست گر آغاز و انتها تو نباشی
غنای موج تلافیگرش بقای محیط است
نکشت عشق کسی را که خونبها تو نباشی
محیط عشق به گوشم جز این خطاب ندارد
که ای حباب چه شد جامهات فنا تو نباشی
مکش خجالت محرومی از غرور تعین
چه من چه او همه با توست اگر تو با تو نباشی
جهان پر است ز گرد عدم سراغی عنقا
تو نیز باش به رنگی که هیچ جا تو نباشی
طمع به ششجهتت بسته راه حاصل مطلب
جهان همه در باز است اگر گدا تو نباشی
بر این بهار چو شبنم خوشست چشم گشودن
دمیکه غیر عرق چیزی از حیا تو نباشی
چنین که قافلهٔ رنگ بر هواست خرامش
به رنگ شمع نگاهی که زیر پا تو نباشی
من و تو بیدل ما را به وهم چند فریبد
منی جز از تو نزیبد تویی چرا تو نباشی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ عشق و حضور معشوق نوشته شده است. شاعر با استفاده از تصاویری زیبا، احساس نیاز و وابستگی به معشوق را به تصویر میکشد. او میگوید زندگی بدون حضور معشوق به چه معناست و چگونه عشق واقعی میتواند وجود انسان را تحت تاثیر قرار دهد. شاعر با تکرار این مفهوم که اگر عشق و زیبایی تو نباشی، همه چیز بیمعناست، بیان میکند که در نبود معشوق، هیچ چیز ارزش و اهمیت ندارد. در کل، شعر به تأکید بر اهمیت عشق و حضور معشوق در زندگی انسان میپردازد.
هوش مصنوعی: هر کس درباره من و کسی که به یاد میآورم صحبت کند، باید بداند که در این خودبزرگبینی که ما داریم، بیوجود تو از کجا آمدهایم.
هوش مصنوعی: اگر نفس انسان مانند صبح باشد، بدون حضور عشق و محبت نمیتواند زندگی کند. زندگی برای کسی معنا ندارد که با محبوب و آشنای خود نباشد.
هوش مصنوعی: اگر ازل را به یاد کسی باشد، ابد را چه کسی آسیب میزند و کیست؟ اگر تو نباشی که آغاز و پایان هستی، پس این چیزها چه معنایی دارند؟
هوش مصنوعی: شکوه و زندگی امواج دریا به خاطر تلافی و نیرویی است که دارند. عشق نمیتواند کسی را نابود کند، مگر آنکه تو بها و ارزش او نباشی.
هوش مصنوعی: در دنیای عشق جز این ندا به من نمیرسد که ای حباب، چه بر سر پوششت آمد؟ اگر تو نباشی، دیگر چه معنایی دارد؟
هوش مصنوعی: خود را از محرومیتها و تنهاییهای خود نرنجان، زیرا غرور و خودبینی ما تنها در کنار تو معنا پیدا میکند؛ چه من و چه او، همه به تو وابستهایم، اگر تو با خودت نباشی، همهچیز بیمعناست.
هوش مصنوعی: جهان پر از چیزهای بیمعنی و بیوجود است، پس تو نیز به گونهای باش که هیچ جا به چشم نیایی و به رنگی درآیی که دیگران نتوانند تو را ببینند.
هوش مصنوعی: اگر به شش سمت خود وابسته نباشی و از طمع بپرهیزی، به آنچه که میخواهی خواهی رسید. تمام درهای دنیا به روی تو باز است، فقط کافی است که خودت را از محدویتها و وابستگیها آزاد کنی.
هوش مصنوعی: در این بهار، مانند شبنم، خوب است که در لحظهای چشم بگشایی که غیر از شرم و حیا چیزی در تو نباشد.
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و شکوه قافلهای اشاره دارد که رنگها را به فضا میپراکند. همچنین به نگاهی اشاره دارد که مانند شمعی در حال درخشیدن است، اما در عین حال میگوید که باید مراقب بود که زیر پا نرود و آسیب نبیند. در واقع، این بیانگر جلوههای زیبا و حساسیتی است که در اطراف وجود دارد.
هوش مصنوعی: دوستی من و تو در چنگال خیال و اندیشهها ما را فریب میدهد. من بدون تو به کسی شبیه نیستم، اما تو چرا در کنارم نیستی؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.