بسکه میجوشد ازین دریای حسرت حب جاه
قطره هم سعی حبابی دارد از شوق کلاه
میرود خلقی بهکام اژدر از افسون جاه
شمع را سرتا قدم در میکشد آخر کلاه
گیرودار محفل امکان طلسم حیرتیست
تا مژه خط میکشد این صفحه میگردد سیاه
گرد صحرا از رم آهو سراغی میدهد
رفتن دل را شکست رنگ میباشد گواه
عالمی در انتظار جلوهات فرسوده است
جوهر آیینه هم میریزد از دیوار کاه
اینقدر جهدم به ذوق نشئهٔ عجز است و بس
همچو پرواز از شکست بال میجویم پناه
نیست غافل معنی آسایش از بیطاقتان
درکمینکاروان خفتهست منزل سر به راه
بسکه پیچ و تاب حسرت در نفس خون کردهام
تیغ جوهردار عریان میکنم در عرض آه
جوهر آیینهای درگرد پیغامم گم است
نالهٔ من میرود جاییکه میگردد نگاه
گر سلامت خواهی از ساز تظلم دم مزن
دادرس در عهد ما سنگ است و مینا دادخواه
این زمان عرض کمال خلق بیتزویر نیست
جوهر آیینه آبی دارد اما زیرکاه
طبع روشن بیدل از بخت سیاهش چاره نیست
تا ابد رنگ کلف نتوان زدود از روی ماه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره حسرت و آرزوهای انسانی در پی کسب مقام و جاه است. شاعر از ناامیدی و تلاشهای بیثمر برای رسیدن به خواستهها صحبت میکند و نشان میدهد که چگونه اشتیاق برای مقام و محبوبیت میتواند انسان را به کام مشکلات و دشواریها بکشاند. او به تصویر کشیدن چهرههای مختلف زندگی میپردازد و با استفاده از تشبیهاتی مانند «شمع» و «تیغ جوهردار»، از عذابات درونی و ناپایداری این جاهطلبیها میگوید. در نهایت، شاعر بیان میکند که جهان پر از درد و رنج است و هیچگاه نمیتوان به راحتی از آن رهایی یافت.
هوش مصنوعی: این بیت به شدت احساساتی را بیان میکند. شاعر از عواطف عمیق خود نسبت به عشق و تمایل به مقام و جاه سخن میگوید. او به گونهای توصیف میکند که در دلش شعلهای از شوق و آرزو میجوشد، همانطور که قطرهای از آب دریا میکوشد تا به سطح بیایید. این تصویر به خوبی نشان میدهد که آن حسرت و اشتیاق، باعث میشود حتی قطرهای کوچک هم تلاش کند تا خود را نشان دهد. در واقع، این تلاش و آرزو نشاندهنده اهمیت عشق و جاه در زندگی شاعر است.
هوش مصنوعی: بسیاری از مردم به خاطر جذابیت و فریبندگی قدرت و مقام، به سمت زندگی مادی و زرق و برق آن میروند، در حالی که این زندگی میتواند خطرناک و ویرانگر باشد. اژدها به عنوان نماد خطر و افسون، نشاندهنده وسوسههایی است که در مسیر زندگی وجود دارد، و شمع نیز نمادی از نور و آگاهی است که در این مسیر، کمکم تحت تأثیر آن نگرانی و وسوسهها قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: در این محفل پرهیاهو، حالتی شگفتانگیز وجود دارد که باعث حیرت و شگفتی میشود. بهطوری که وقتی کسی پلک میزند، این صفحه بهیکباره به رنگ سیاه درمیآید.
هوش مصنوعی: پنجههای آهو در بیابان اثراتی به جا میگذارد که نشاندهندهی دلتنگی و جدایی است. رنگِ جا مانده در این ردپا، گواهی بر احساسات پررنج و سفر دل است.
هوش مصنوعی: شخصی منتظر ظهور و زیبایی تو به شدت خسته و رنجور شده است، حتی ذرات آینه نیز از دیوار کاه در حال فرو ریختن و از شکل درآمدن هستند.
هوش مصنوعی: من تنها تلاشم در این است که از شوقی نشأت گرفته از ناتوانی خود، به پروازی از شکست برسم و به دنبال پناهگاهی میگردم.
هوش مصنوعی: آسایش و آرامش در انتظار کسانی نیست که در کمین کاروانها هستند؛ آنها همیشه در حال آمادهباش و تدارک برای راهاندازی بار و سفرند.
هوش مصنوعی: به خاطر اندوه و حسرتی که در درونم دارم، انگار که عواطف و احساساتم را به سلاحی تیز و برنده تبدیل میکنم و این درد و آه را آشکار میسازم.
هوش مصنوعی: پیغام من در درون یک آیینه پیدا شده و نالهام به جایی میرود که نگاهها در آنجا در حال جستجو هستند.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی از درد و رنج در امان باشی، به ظلم و ستم نپرداز و صدایت را بلند نکن. زیرا در زمان ما، انصاف و عدالت کمیاب است و نیکوکاری و کمک به دیگران در میان مردم وجود ندارد.
هوش مصنوعی: در حال حاضر، زیبایی و کمال افراد بدون هرگونه تزویر و نیرنگ نمایان است. هرچند که مثل یک آینه که ظاهرش آبی است، اما عمق آن تنوعی دیگر دارد و این عمق، حقیقتی پنهان و زیرکانه را در خود نهفته دارد.
هوش مصنوعی: ذاتی پرنور و روشن بیدل نمیتواند بر اثر سرنوشت تلخش چارهای بیابد و تا همیشه هم نخواهد توانست لکه تاریکی را از چهره نورانیاش پاک کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ماه تیرست ای نموده تیره از روی تو ماه
می درین مه لعل روشن گردد ای مه می بخواه
وقت نعمتهاست لیکن نعمتی چون می مدان
جان بدین گفته که من گفتم گواه آید گواه
دل به می تازه ست تازه جان همی شادست شاد
[...]
صدهزاران سال میمون باد جشن مهرماه
بر شهنشاهی که دارد صدهزاران مهر وماه
بندگانش مهر و ماه اند وز فرخ طلعتش
روز ایشان هست فرختر ز جشن مهر ماه
یک تن است او از عدد وز نصرت و تایید هست
[...]
در سعادت همچنین آسوده بادی سال و ماه
از بزرگان و ز بزرگی مر ترا اقبال و جاه
هست دولت را اساس و هست ملت را پناه
حضرت خوارزمشاه و خدمت خوارزمشاه
خسرو عادل ، علاء دولت ، آن کز عدل اوست
هم خلایق را امان و هم شرایع را پناه
مسند خوارزمشاهی تا مسلم شود بدو
[...]
آنکه روی چرخ را زینت بانجم داد و ماه
داد ملک شرق را زینت بخیل شاه و شاه
شهریار شیردل خوارزمشاه آتسز که هست
در سر شمشیر او پیروزی دین الله
دولتی شاهی که بی کوشش سپهر از بهر او
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.