بر شعله تا چند نازیدنکاه
در دولت تیز مرگیست ناگاه
صد نقص دارد ساز کمالت
چندین هلال است پیش و پس ماه
در فکر خویشیم آزادگی کو
ما را گریبان افکنده در چاه
یارب چه سحر است افسون هستی
از هیچ بودنکس نیست آگاه
بر غفلت خلق خفت مچینید
منظور نازست آیینهٔ شاه
دل صید عشق است محکوم کس نیست
الحکم لله و الملک (لله)للاه
عمری تپیدیم تا خاک گشتیم
فرسنگها داشت این یک قدم راه
از صبح این باغ شبنم چه دارد
جز محمل اشک بر ناقهٔ آه
بر طبع آزاد ظلمست الفت
تا عمر باقیست عذر از نفس خواه
ای ناله خاموش در خانهکس نیست
یک حرف گفتیم افسانه کوتاه
بیدل چه گویم از یأس پیری
چون شمعم از صبح روز است بیگاه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به دنبال تأملاتی عمیق درباره زندگی و وجود انسان است. شاعر به ناپایداری و گذرا بودن زندگی اشاره کرده و یادآور میشود که در میان زیباییها و ظواهر، حقیقتی عمیقتر نهفته است. او به فریبندگیهای دنیای مادی و غفلت انسانها از حقیقت هستی میپردازد و از عشق به عنوان مقصد نهایی یاد میکند.
شاعر با تصاویری از مرگ و زندگی، به ناکامیهای انسانی اشاره میکند و نیز به آزادگی و جستجوی معنا در زندگی. در نهایت، از یاس و ناامیدی در پیری میگوید و یادآور میشود که در مسیر زندگی، انسانها به دلتنگی و محقق نشدن آرزوها دچار میشوند. هشداری درباره گذر زمان و ضرورت توجه به حقیقت وجود در این دنیای فانی.
هوش مصنوعی: تا کی به شعلهها ناز کنیم؟ در حالی که مرگ ناگهانی در این زندگی پر از خوشیهای زودگذر lurking کرده است.
هوش مصنوعی: ساز کمال تو دارای ایرادهای زیادی است، همانطور که چندین هلال در جلو و عقب ماه وجود دارد.
هوش مصنوعی: ما در افکار خود غرق شدهایم و آزادی حقیقی را نمیشناسیم؛ زیرا موانع و مشکلات ما را در تنگنا قرار داده و به دردسر انداختهاند.
هوش مصنوعی: ای خدا، این چه جادویی است که وجود دارد؟ هیچکس از راز این وجود آگاه نیست که چگونه از نیستی بیرون آمده است.
هوش مصنوعی: به دیگران به خواب و غفلت نروید، چرا که منظور و زیبایی در ناز و لطافت است، که مانند آینهای جلوهگری میکند.
هوش مصنوعی: دل مانند شکارگاهی است که عشق آن را تسخیر کرده و هیچ کس نمیتواند بر آن تسلط داشته باشد، زیرا حکم و سلطنت تنها متعلق به خداوند است.
هوش مصنوعی: ما سالها تلاش کردیم و زحمت کشیدیم تا به خاک تبدیل شدیم، اما این مسیر خیلی دور بود و مانند یک قدم ساده به نظر میرسید.
هوش مصنوعی: از صبح این باغ، شبنم چه چیزی دارد جز اینکه همچون بارانی از اشک بر دوش آهوان بیفتد؟
هوش مصنوعی: دوستی و محبت در این دنیا باید بهصورت آزاد و بدون قید و شرط باشد. تا زمانی که زندگی ادامه دارد، باید از خودخواهی و نفسپرستی پرهیز کرد.
هوش مصنوعی: در جایی که هیچکس نیست، صدای نالهای خاموش وجود دارد؛ ما تنها یک جمله گفتیم و داستان به سرعت به پایان رسید.
هوش مصنوعی: در مورد ناامیدی پیر شدن چه بگویم، مانند شمعی هستم که صبح روز روشن، هنوز روشنایی ندارد و بیفایده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عیشم مدام است از لعل دلخواه
کارم به کام است الحمدلله
ای بخت سرکش تنگش به بر کش
گه جام زر کش گه لعل دلخواه
ما را به رندی افسانه کردند
[...]
گر حکم قتلم فرمود دلخواه
جان مژده دادم الحمدلله
ای شیخ جاهل در دیر و اهل
ما را که نبود سوی حرم راه
ساقی مستم می ده به دستم
[...]
امر خلافت، گر نیست دلخواه
گردن نهادیم، الحکم لله
خلقی به تضلیل، از راه بردند
پیران جاهل، شیخان گمراه!
ما پیر و جاهل، کمتر شناسیم!
[...]
از پرتو مهر، شد آخر آن ماه
محفل فرزندم، الحمدالله
دامان خرگاه، تا برزد آن ماه
شد ماه پنهان، در زیر خرگاه
ما را بکویش خیزد چه از آه
[...]
آرد شبیخون چون هجرت ای ماه
گیرد بلندی شبهای کوتاه
مجنون محزون گریان به وادی
لیلای سرخوش خندان به خرگاه
از میوه تو ای نخل سرکش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.