دهر، توفان دارد از طبع جنون پیمای من
قلقلی دزدیده است این بحر از مینای من
نیست خالی یک کف خاک از غبار وحشتم
چون نفس میجوشد از هر دل تپیدنهای من
غنچه را جز شوخی رنگ آفتی دربار نیست
خودنمایی میدهد آخر به باد اجزای من
هر نفس کز دل کشیدم خامشی افشاند بال
میزند موج از زبان ماهیان دریای من
بسکه افشردم قدم در خاک راه نیستی
همچو شمع آخرسر منگشت نقش پای من
صافی دل در غبار عرض استعداد رفت
موج می شد جوهر آیینهٔ مینای من
راه از خود رفتنم از شمع هم روشنتر است
جاده پرداز است برق ناله در صحرای من
حسن هرجا جلوهگر شد عشق میآید برون
عرض مجنون میدهد آیینهٔ لیلای من
تا قیامت بایدم سرگشتهٔ پرواز بود
دام دارد بر هوا صیاد بیپروای من
همچو برق آغوش از وحشت مهیا کردهام
طول صد عقبا امل صرفست بر پهنای من
پردهٔ تحقیق بیدل تا کجا خواهی شکافت
عالمی دارد نهان کیفیت پیدای من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف احوالات درونی و جنونآمیز خود میپردازد. او از طوفانی در دل و ذهنش حرف میزند که ناشی از عشق و شوریدگی است. شاعر احساس میکند که این توفان مانع از آرامش او شده و مانند دریا، ویرانی و غبار بهدست وحشتش به وجود آورده است. او بر این باور است که عشق و زیبایی در هر جا جلوهگری میکند و این احساسات عمیق و پیچیده، او را سرگردان و بیقرار کرده است. در نهایت، شاعر به ابعاد پنهان وجود خود اشاره میکند و میگوید که پیوسته در جستجوی حقیقتی است که خود را از آن بیخبر میداند.
هوش مصنوعی: دنیا مانند طوفانی است که به خاطر جنون و دیوانگی من به راه افتاده است و این دریا به نوعی از روح و وجود من دزدیده شده و گرفته است.
هوش مصنوعی: هیچ نقطهای از زمین نیست که از اثرات ترس و وحشت من خالی باشد، چون هر بار که دلم میتپد، نفس زندگی در آن جریان پیدا میکند.
هوش مصنوعی: غنچهها تنها به خاطر شوخی و حرفهای بیخود رنگ زیبایی ندارند، بلکه در نهایت، زیبایی آنها به مرور زمان مانند اجزای من به دست باد میرسد و از بین میرود.
هوش مصنوعی: هر بار که از عمق قلبم نفس میکشم، سکوتی را به وجود میآورم؛ گویی امواجی از زبان ماهیانی که در دریا وجود دارند، پرواز میکنند.
هوش مصنوعی: به اندازهای در مسیر عدم و نیستی گام برداشتم که مانند شمعی در پایان عمرم، تنها رد پای خود را بر جای گذاشتم.
هوش مصنوعی: دل پاک و بیغبارم در برابر ظهور تواناییام همچون جوهر یک آینهٔ شفاف و زیبا به تلاطم در میآید.
هوش مصنوعی: راهی که من در پیش دارم، از نور شمع هم روشنتر است؛ زیرا در این مسیر، نالههای من مانند برق، در دل صحرا میتابد و جادهای را میسازد.
هوش مصنوعی: هر جایی که زیبایی و حسن نمایان شود، عشق نیز خود را نشان میدهد و مجنون (عاشق) را به یاد لیلایش میاندازد.
هوش مصنوعی: تا ابد باید در حالت جستجو و پرواز باشم، زیرا شکارچی بیپروا و بیخیال من، در هوا دام پهن کرده است.
هوش مصنوعی: من چون برقی هستم که با ترس آمادهام، و سالهاست که ناامیدانه در پی آرزوهایم بر این زمین گام میزنم.
هوش مصنوعی: بیدل میگوید تا چه اندازه میخواهی به عمق حقیقت من پی ببری؟ من دنیایی پنهان دارم که کیفیت و حالتم در آن نهفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آب و سنگم داد بر باد آتش سودای من
از پری روئی مسلسل شد دل شیدای من
نیستم یارا که یارا گویم و یارب کنم
کآسمان ترسم به درد یارب و یارای من
دود آهم دوش بابل را حبش کرده است از آنک
[...]
پرده بردار ای حیات جان و جان افزای من
غمگسار و همنشین و مونس شبهای من
ای شنیده وقت و بیوقت از وجودم نالهها
ای فکنده آتشی در جمله اجزای من
در صدای کوه افتد بانگ من چون بشنوی
[...]
آن شهنشاهم که از نطق «هی العلیا»ی من
ما سوی الله نقطه ای آمد به زیر پای من
آفتاب وحدتم من زان که در صبح طلوع
کثرت ذرات شد پیدا ز نور رای من
اتحاد عین و غین عالم سر حروف
[...]
ماه من چون آگهی از ناله شبهای من
رحمتی کن بر دل بیچاره شیدای من
زآتش سودایت ای شمع جهان افروز دل
سوختم پروانه وار و نیستت پروای من
گر ز روی لطف خاکپای خود خوانی مرا
[...]
با وجود وصل شد زندان حرمان جای من
برکنار آب حیوان تشنهٔ مردم وای من
باغبان کاندر درون بر دست گلچین گل نزد
دست منعش در برون صد تیشه زد بر پای من
سایه بر هر کس فکند الا من دوزخ نصیب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.