گنجور

 
بیدل دهلوی

مجو از ناله‌ام تاب نفس در سینه دزدیدن

که این طومار حسرت بر ندارد ننگ پیچیدن

شهادتگاه عشق است این مکن فکر تن آسانی.

میسر نیست اینجا جز به زیرتیغ خوابیدن

درین دریا که عریانی‌ست یکسر ساز امواجش

حباب ما به پیراهن رسید از چشم پوشیدن

به اقبال محبت همعنان شوخی نازم

ز من جوش غبار آه و از دلبر خرامیدن

به سعی بیقراری می‌گدازم پیکر خود را

مگر تا پای آن سروم رساند آب گردیدن

ز خودداری تبرا کن اگر آرام می‌خواهی

که چون اشک است اینجا عافیت در رهن لغزیدن

دمی آشفته باش ای غنچه‌، گو هستی به غارت رو

به وهم عافیت تا کی نفس در خویش دزدیدن

نفس پیمایی صبح است‌ گرد محفل امکان

ندارد این ترازوی هوس جز باد سنجیدن

ز قمری سرو این‌گلشن به منظر می‌کشد قامت

به خاکستر توان برد از خط سیراب پاشیدن

به روی نکهت‌ گل غنچه هرگز در نمی‌بندد

ز حسن خلق ممکن نیست در دلها نگنجیدن

تو بر خود جلوه‌ کن من هم‌ کمین حیرتی دارم

ندارد عکس راه خانهٔ آیینه پرسیدن

درآن محفل‌ که لعل او تبسم می‌کند بیدل

اگر پاس ادب داری نخواهی خاک بوسیدن

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
همام تبریزی

ملامت می‌کند دشمن مرا در عشق ورزیدن

به چشم عاشقان باید جمال شاهدان دیدن

نگردانند بدگویان مرا دور از نکورویان

به آواز سگان نتوان ز کوی دوست گردیدن

میان خلق می‌باید که عاشق راز نگشاید

[...]

امیرخسرو دهلوی

ندارم روزی از رویت به جز حیرت گه دیدن

چه سود از دیدن بستان، چه نتوان میوه ای چیدن؟

اگر دزدیدن جان می نخواهی، چیست از شوخی

به هنگام خرامش خویش را صد جای دزدیدن؟

دلی کو عاشق شمعی بود سوزد چو پروانه

[...]

کمال خجندی

نخواهم بیش از این از خلق راز خویش پوشیدن

نمی آید ز من کاری بغیر از باده نوشیدن

اگرچه دیدن خوبان همه عین بلا باشد

به هر صورت که می بینیم دیدن به ز نادیدن

دل و دین را ز درویشی ببخشیدم به درویشی

[...]

صائب تبریزی

میسر نیست بی ابر تنک خورشید را دیدن

ازان رخسار در ایام خط گل می توان چیدن

گشودم بی تأمل دیده بر دنیا، ندانستم

که دیدن های رسمی دارد از دنبال وادیدن

جواهر سرمه بینش بود ارباب دولت را

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
واعظ قزوینی

در دل میگشاید، چشم از اغیار پوشیدن

کلید قفل دل باشد، نگه بر خویش دزدیدن

برای آفتاب حشر، از بیم تهیدستی

تواند سایه بید تو شد بر خویش لرزیدن

بجنگ خویشتن برخیز، تا با دوست بنشینی

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه