سطری اگر ز وضع جهان وانوشتهایم
گرداندهایم رنگ و چلیپا نوشتهایم
در مکتب طلب چقدر مشق لغزش است
کاین جادهها به صفحهٔ صحرا نوشتهایم
هر جا خطی ز نسخهٔ امکان دمیده است
عبرت غبار دیدهٔ بینا نوشتهایم
از زخم حسرتیکه لب جام میکشد
خون بر بیاض گردن مینا نوشتهایم
رمز ازل که صد عدم آن سوی فطرت است
پنهان نخوانده اینهمه پیدا نوشتهایم
معنی سواد نسخهٔ اشک چکیده کیست
غمنامهها به خون تمنا نوشتهایم
زبن آبرو که پیکر ما خاک راه اوست
خط غبار خود به ثریا نوشتهایم
از نقش ما حقیقت آفاق خواندنیست
چون موج کارنامهٔ دریا نوشتهایم
قاصد چو رنگ باز نگردید سوی ما
معلوم شد که نامه به عنقا نوشتهایم
در مکتب نیاز چه حرف و کدام سطر
چون خامه سجدهایست که صد جا نوشتهایم
دستی اگر بلند کند نامهبر بس است
تا روشنت شود که دعاها نوشتهایم
اسرار خط جام که پرگار بیخودیست
بیدل بهکلک موجهٔ صهبا نوشتهایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی وضعیت جهان و انسانها از منظر عرفانی و فلسفی پرداخته است. شاعر به نشان دادن ناپایداریهای زندگی و غم و حسرتهای ناشی از آن میپردازد. او از "مکتب طلب" و درسهای سخت زندگی صحبت میکند و اینکه ما در این راه، تجربهها و زخمهای خود را ثبت کردهایم. به وجود خطاها و لغزشها در زندگیمان اشاره میکند و به نوعی غم و اشک ناشی از نرسیدن به آرزوها را توصیف میکند. شاعر در ادامه به "رمز ازل" و سوالات عمیقتر درباره معنای وجود و سرنوشت اشاره میکند و با نگاهی به مخلوقات و روابط انسانی، تأکید میکند که زندگی نقش و داستانهای پیچیدهای دارد که در حقیقت نشاندهندهی نوعی وحدت و حقیقت عمیق است. در نهایت، او به دعا و نیاز بشری اشاره میکند و این نکته را مطرح میسازد که اگر درخواستی از心 برآید، ممکن است راهی به شناخت بهتر و حقیقت زندگی باشد.
هوش مصنوعی: اگر جملهای از حال و هوای جهان نوشتهایم، به آن رنگ و زیبایی خاصی بخشیدهایم و آن را به شکل خاصی درآوردهایم.
هوش مصنوعی: در مسیر آموزش و یادگیری، چقدر خطا و اشتباه وجود دارد که ما این راهها را به خاطر بیتدبیری خود به صفحات زندگیامان مینویسیم.
هوش مصنوعی: در هر جایی که نشانهای از واقعیت و امکان وجود داشته، تجربهها و آموزههای فراوان را در دل داریم که میتواند عبرت آموز باشد.
هوش مصنوعی: از درد و حسرتی که نوشیدنی روی لبم است، لکههای خون بر سفیدی گردن پرنده زیبایی را به تصویر کشیدهام.
هوش مصنوعی: راز آغاز که فراتر از ذات انسانی و وجود خارجی است، به گونهای پنهان مانده که ما در نوشتههایمان به وضوح به آن اشاره کردهایم.
هوش مصنوعی: سواد نسخهٔ اشک به معنای محتوای عمیق و دلنشینی است که از دل غم و اندوه بر میخیزد. غمنامهها، که داستانهایی از درد و رنج هستند، با آرزو و خواستههای ما شکل گرفتهاند و این نوشتهها به نوعی بیانگر احساسات عمیق ما هستند.
هوش مصنوعی: ما برای حفظ آبرو و شخصیت خود، به قدری تلاش کردهایم که نشانهای از خود بر آسمانها به جا گذاشتهایم. بدن ما به مانند خاکی است که در مسیر عشق و احترام به او قرار دارد.
هوش مصنوعی: حقیقت دنیا از نمایان شدن ویژگیهای ما قابل درک است، مانند اینکه ما تجربیات و نتایج زندگیامان را بهگونهای ثبت کردهایم که شبیه خطهای موج دریا به نظر میرسند.
هوش مصنوعی: وقتی که پیامرسان رنگش عوض شد و دیگر به سمت ما نیامد، فهمیدیم که نامهمان به موجود نادرستی ارسال شده است.
هوش مصنوعی: در مکانی که نیاز و خواستهها مطرح میشود، چه چیزی برای گفتن وجود دارد؟ مثل این است که قلم ما به نشانه درخواست و عشق، بارها و بارها به زمین افتاده و سجده کرده است.
هوش مصنوعی: اگر کسی دستش را بلند کند و نامهای به تو نشان بدهد، کافی است تا متوجه شوی که دعاهایی برایت نوشتهایم.
هوش مصنوعی: خطی که مانند یک پرگار در دنیای بیخودی میچرخد، به زیبایی و ظرافتی شگفتآور نوشته شده است. ما در کلام خود از نشانههایی استفاده کردهایم که حاکی از حالتی ویژه و عشقی خالص است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آنجا که وصف آن قد و بالا نوشتهایم
قرار عجز خویش همانجا نوشتهایم
حاصل، دمی زیاد تو غافل نبودهایم
یا گفتهایم حرف غمت یا نوشتهایم
از سوز اشتیاق نیارم که دم زنم
[...]
ما حال خویش بیسر و بیپا نوشتهایم
روز فراق را شب یلدا نوشتهایم
قاصد به هوش باش، که بر یک جواب تلخ
عرض هزار گونه تمنا نوشتهایم
شیرینتر از حکایت ما، نیست قصهای
[...]
این سطرهای آه که هرجا نوشتهایم
از روی آن دو زلف چلیپا نوشتهایم
بر زخم جوی شیر نمکها فشانده است
سطری که ما به صفحه خارا نوشتهایم
گاهی که حرف زلف و خط و خال گفتهایم
[...]
بر سینه داغهای تمنا نوشتهایم
یک لالهزار نسخهٔ سودا نوشتهایم
هرجا درین بساط خس ما به پردهایست
مضمون رنگ عجز خود آنجا نوشتهایم
منشور باج اگر به سر گل نهادهاند
[...]
تا فصلی از حقیقت اشیا نوشتهایم
آفاق را مرادف عنقا نوشتهایم
ایمان به غیب تفرقهها رفت از ضمیر
ز اسما گذشتهایم و مسما نوشتهایم
عنوان رازنامه اندوه ساده بود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.