ما حال خویش بیسر و بیپا نوشتهایم
روز فراق را شب یلدا نوشتهایم
قاصد به هوش باش، که بر یک جواب تلخ
عرض هزار گونه تمنا نوشتهایم
شیرینتر از حکایت ما، نیست قصهای
تاریخ روزگار، سراپا نوشتهایم
روی نکو معالجه عمر کوته است
این نسخه از علاج مسیحا نوشتهایم
تحقیق حال ما ز نگه میتوان نمود
حرفی ز حال خویش به سیما نوشتهایم
بر ما مسلم است که منشور راستی
بس واژگونتر از خط ترسا نوشتهایم
ما از خط پیاله و معشوق، نگذریم
درس صلاح تا به همین جا نوشتهایم
هرسو که کردهایم روان کشتی امید
طوفان به باد و شور به دریا نوشتهایم
هر جادویی که کلک «نظیری» نموده است
خود کردهایم باطل و خود وانوشتهایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات و تجربیات عاطفی شاعر در زمینه فراق و امید میپردازد. شاعر میگوید که حال خود را با بیپناهی و دلتنگی وصف کرده و از روز جدایی به عنوان شب یلدا یاد میکند. او به قاصد هشدار میدهد که انتظار پاسخ تلخی را دارد و در عین حال، داستانش را شیرینتر از دیگران میداند. شاعر اشاره میکند که عمر کوتاه است و این را با روشی انتقادی به تصویر میکشد. او تأکید میکند که حال خود را میتوان از نگاه دیگران فهمید و راستگویی را زیر سوال برده و در نهایت، به این نتیجه میرسد که امید و تلاشهای او به خود او بستگی دارد و هر نوع جادویی که به وجود آمده نتیجهی کوشش خود اوست.
هوش مصنوعی: ما احساسات و وضعیت خود را به گونهای نوشتهایم که نشاندهنده حال ناامیدی و سردرگمیمان است. روزی که از هم جدا شدیم را به عنوان طولانیترین و تاریکترین شب، یعنی شب یلدا، توصیف کردهایم.
هوش مصنوعی: پیامرسان، هوشیار باش؛ چراکه ما برای یک پاسخ ناگوار، خواستههای مختلفی را نوشتهایم.
هوش مصنوعی: هیچ داستانی در تاریخ به شیرینی داستان ما نیست؛ ما همهچیز را با دقت نوشتهایم.
هوش مصنوعی: با زیبایی و خوشی زندگی را بهبود ببخشید، زیرا این راهکار برای درمان زندگی کوتاه، مشابه افکار مسیحا، نوشته شده است.
هوش مصنوعی: اگر به نگاه ما دقت کنی، میتوانی حال ما را بفهمی. ما درباره خودمان حرفی نوشتهایم که در چهرهمان نمایان است.
هوش مصنوعی: برای ما مسلم و واضح است که حقیقت و واقعیت به گونهای پیچیدهتر و عمیقتر از آنچه در ظاهر دیده میشود، وجود دارد.
هوش مصنوعی: ما در زیباییها و عشق معشوق خود غرق شدهایم و هیچگاه از آنها دل نمیکَنیم. تا اینجا هم فقط درسی از خوبیها نوشتهایم.
هوش مصنوعی: هر کجا که رفتهایم، آرزویمان این بوده که کشتی امیدمان در طوفان و با شوق به دریا انداخته شود.
هوش مصنوعی: هر نوع جادویی که «نظیر» آن را به صحنه آورده است، ما خود آن را باطل کردهایم و خود نیز آن را نوشتهایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آنجا که وصف آن قد و بالا نوشتهایم
قرار عجز خویش همانجا نوشتهایم
حاصل، دمی زیاد تو غافل نبودهایم
یا گفتهایم حرف غمت یا نوشتهایم
از سوز اشتیاق نیارم که دم زنم
[...]
این سطرهای آه که هرجا نوشتهایم
از روی آن دو زلف چلیپا نوشتهایم
بر زخم جوی شیر نمکها فشانده است
سطری که ما به صفحه خارا نوشتهایم
گاهی که حرف زلف و خط و خال گفتهایم
[...]
بر سینه داغهای تمنا نوشتهایم
یک لالهزار نسخهٔ سودا نوشتهایم
هرجا درین بساط خس ما به پردهایست
مضمون رنگ عجز خود آنجا نوشتهایم
منشور باج اگر به سر گل نهادهاند
[...]
تا فصلی از حقیقت اشیا نوشتهایم
آفاق را مرادف عنقا نوشتهایم
ایمان به غیب تفرقهها رفت از ضمیر
ز اسما گذشتهایم و مسما نوشتهایم
عنوان رازنامه اندوه ساده بود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.