پروانه شوم یا پر طاووس گشایم
از عالم عنقا چه خیالست برآیم
آب و گلم از جوهر نظاره سرشتند
در چشم خیالست به چشم همه جایم
سعی طلبم بیش شد از هر چه نه بنشست
زین بعد مگر شوق برد رو به قفایم
در دامن دشتی که نه راه است نه منزل
عمریست که محملکش آواز درایم
جوشیدهام از انجمن عبرت معشوق
مشکل که در آیینهٔ کس جلوه نمایم
ذرات جهان چشمک اسرار وصال است
آغوش من اینست که چشمی بگشایم
سازم ادب آهنگ خیال نگه کیست
در انجمن سرمه نشستهست صدایم
با موج گهر باختهام دست و گریبان
از دامن خود نیست برون لغزش پایم
بیپردگی معنی از آیینهٔ لفظ است
فریاد که در ساز نگنجید نوایم
امید اجابت چقدر منفعلم کرد
امشب عرق آینهٔ دست دعایم
تا غرهٔ افسون سعادت نتوان زیست
بر سایهٔ خود بال فشانده است همایم
ساقی قدحی چند مشو مانع تکلیف
شاید روم از یاد خود و باز نیایم
بیدل مکن آرام تمنا که در ایجاد
بر باد نهادند چو پرواز بنایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به جستجوی آزادی و زیبایی میپردازد و به بیان احساسات عمیق خود درباره عشق و هوس میپردازد. او از حالتهای مختلف زندگی و دنیای اطرافش سخن میگوید و به تحولات درونی خود اشاره میکند. شاعر به تضادها و دشواریهای رسیدن به وصال محبوب اشاره دارد و از امید و ناامیدی در زندگی سخن میگوید. او همچنین حس خاصی از بیپناهی و کمبود را در موجودیت خود احساس میکند و در نهایت به لذتهای زودگذر زندگی اشاره میکند و از دوستدار میخواهد که مانع رهاییاش نشود. این شعر نشاندهنده جنگی بین تمایلات روحی و محدودیتهای دنیای مادی است.
هوش مصنوعی: میخواهم مثل پروانه شوم یا پرهای زیبای طاووس را بگشایم. نمیدانم آیا از دنیای ناشناختهای میتوانم بیرون بیایم یا نه.
هوش مصنوعی: آب و گل از ذات و ماهیت نگریستن به وجود آمدهاند، در دل خیال من جایی دارند که برای همه روشن است.
هوش مصنوعی: تلاش و کوشش من برای رسیدن به هدفهایم هر روز بیشتر میشود و هیچ چیز نمیتواند مرا متوقف کند، مگر اینکه اشتیاقی قوی به دنبالم بیفتد.
هوش مصنوعی: در دشت وسیعی که نه راهی وجود دارد و نه مکانی برای ماندن، عمری را میگذرانیم و با صدای خود به زندگی ادامه میدهیم.
هوش مصنوعی: از جمع دوستان و آشنایان، به وجود آمدهام، به خاطر عشق و دلبستگی به کسی که نشان دادن خودم در آینه، برایم دشوار است.
هوش مصنوعی: در این دنیا، تمام جلوهها و نشانهها به نوعی عشق و پیوند هستند. من فقط منتظرم تا با گشودن چشمی، به این ارتباط نزدیکتر شوم.
هوش مصنوعی: من آهنگی از ادب مینوازم و در دلم افکاری میگذرد. میپرسم که نگ
هوش مصنوعی: من درگیر طوفانی از گنجهای گم شدهام و از دامن خود نمیتوانم خارج شوم؛ پایم در این مسیر لغزنده است.
هوش مصنوعی: بیپرده بودن معنی، به خاطر ویژگیهای زبان و واژههاست. فریاد من نمیتواند در نغمهای که برای ساز تعریف شده، جا بگیرد.
هوش مصنوعی: امشب امید برآورده شدن درخواستهایم، چقدر مرا تحت تأثیر قرار داد و باعث شد عرق بر پیشانی آینه بماند.
هوش مصنوعی: برای زندگی در خوشبختی و افسون آن، نمیتوان به سایهٔ خود اکتفا کرد، زیرا همای من با بالهای گشوده در آسمان پرواز میکند.
هوش مصنوعی: ای ساقی، چندین بار قدح را پر نکن و مانع از کار و وظیفهام نشو، شاید بتوانم از یاد خودم بیرون رفته و دیگر بازنگردم.
هوش مصنوعی: آرزوهایت را به خواب و آرامش نینداز، چرا که دیگران آن را به راحتی از بین میبرند، مانند پرواز یک پرنده که بر افراشته میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
من نیز مکافات شما باز نمایم
اندام شما یک به یک از هم بگشایم
از باغ به زندان برم و دیر بیایم
چون آمدمی نزد شما دیر نپایم
آوردهام از بحر برون در گهر بار
تا بر سر بازار دکانى بگشایم
فدم شده خم بر سر بازار تکبر
تا گوى ز میدان سعادت بربایم
ترسم که شود مشتریم کم نشناسد
[...]
من کیستم آن بادیهپیمای فنایم
کاواره کند قافله را بانگ درایم
چون باغ غم افسرده شود دیده ابرم
چون داغ جگر غنچه شود باد صبایم
در پیکر ماتم نفس بازپسینم
[...]
از بخت سیه پست نگردید نوایم
از سرمه شب بیش شد آواز درایم
خون از جگر آهن و فولاد گشاید
چون ریزه الماس، خراشیده صدایم
هر سبزه خوابیده که در باغ جهان بود
[...]
مگذار ز دستم که گل باغ وفایم
بر دست تو شایسته تر از رنگ حنایم
از بس به ره عشق درو خار خلیده ست
همچون دم ماهی شده هر پنجه ی پایم
از فیض سبکروحی خود اوج گرفتم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.