هر چند درین مرحله بی تاب و توانم
چون آبله سر در قدم راهروانم
بر قمری و بلبل ز نشاطم مسرایید
من بوی گلم نالهٔ رنگین فغانم
دیدار طلب زهرهٔ گفتار ندارد
در جوهر آیینه شکستهست زبانم
بار سر دوشم نه جوانیست نه پیری
خمگشتهٔ فکر خودم از بس که گرانم
جرأت ز خیالم به چه امید بنازد
فرصت شمر تیر نشستهست کمانم
چون موج گهرصرفه نبردم ز تأمل
زبن عرصه برون برد همین ضبط عنانم
بر شهرت عنقا نتوان بست خموشی
گردی که ندارم به چه آبش بنشانم
جز وهم تمیز من و موهوم که دارد
بردهست ضعیفی چو میانت ز میانم
از کوشش بیحاصل عشاق مپرسید
مرکز به بغل چون خط پرگار دوانم
مکتوب شکست از پر رنگم مگشایید
شاید که پیامی به شنیدن برسانم
چون صبح چه نازم به متاع رم فرصت
از دامن برچیده بلند است دکانم
بی دامن و جیب است لباس من مجنون
بیدل ز تکلف چه درم یا چه فشانم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از حال و هوای خود صحبت میکند و به احساساتی چون بیتابی، سنگینی بار زندگی و دلتنگیهایش اشاره میکند. او خود را در مقایسه با بلبل و قمری میبیند که به خاطر شادابی و نشاط آنها، ناامید و ناخرسند است. شاعر به بیاثر بودن تلاشهایش و حسرتهایش میپردازد و در مورد نبود فرصت و امید سخن میگوید. او همچنین تأکید میکند که در این جهان پر از درد و رنج، گاهی نمیتواند از گریه و زاری خود فارغ شود و به نوعی احساس کرده که زندگیاش به بیمعنایی نزدیک شده است. در نهایت، او نسبت به عشق و جنونش نیز ابراز ناامیدی میکند و از ناتوانی در بیان احساساتش شکایت دارد.
هوش مصنوعی: هر چند که در این مرحله دلم آرام نیست و توان ندارم، اما مانند آبلهای که در مسیر راهروان قرار دارد، در مسیر خود ادامه میدهم.
هوش مصنوعی: من از شادی و نشاط به قدری سرزندهام که قناری و بلبل هم به من حسادت میکنند. بوی گل من را مجذوب کرده و نالههای رنگارنگ من مانند فریاد و فغان است.
هوش مصنوعی: دیدن زیبایی و ظرافت در سخن، همانند تماشای زهره در آسمان، امکانپذیر نیست؛ زیرا زبان من مثل آیینهای شکسته است و نمیتواند آن حس را منتقل کند.
هوش مصنوعی: بار سنگینی بر دوش دارم که نه به خاطر جوانیام است و نه به خاطر پیریام؛ بلکه از افکار و نگرانیهایی که دارم خم شدهام و همین موضوع برایم سخت و دشوار شده است.
هوش مصنوعی: به روزگار خیال و امید، جرأت من به چه دلیل باید به خود ببالد؟ چرا که فرصتی فراهم شده و تیر کمانم در حال آمادهباش است.
هوش مصنوعی: هنگامی که مانند موج به کناری نرفتم و از فکر و تأمل بیرون نیامدم، همین بود که کنترل خود را از دست دادم.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر میگوید که نمیتوان به شهرت و نام و آوازهای که به مانند مرغی افسانهای و نادر است، سکوت کرد و به آن بیتوجهی نشان داد. او همچنین بیان میکند که نمیداند چگونه باید این احساسات و افکار را بیان کند یا در کجا بروز دهد. در واقع، او از دشواری ابراز وجود و ناامیدی از یافتن راهی برای بیان احساساتش سخن میگوید.
هوش مصنوعی: تنها خیال من و آنچه واقعی به نظر میرسد، در حالتی ضعیف و نازک مانند یک آشفتگی میان من وجود دارد.
هوش مصنوعی: از تلاش بیثمر عاشقان نپرسید، زیرا مانند مرکز دایرهای که خط پرگار را به دور خود میچرخاند، من نیز در نظر شما محوری برای عشق هستم.
هوش مصنوعی: لطفاً نامهام را از شدت قطع نکنید، شاید بتوانم پیامی را برای شما منتقل کنم.
هوش مصنوعی: من به زیبایی صبح و خوشی آن افتخار میکنم، زیرا زمان فرصت به سرعت در حال گذر است و من دیگر نمیتوانم بر وقایع گذشته تکیه کنم.
هوش مصنوعی: لباس من بدون دامن و جیب است، من مجنون بیدل هستم. از اینکه چه مقدار داشته باشم یا چه چیزی بپوشم، احساس تکلف نمیکنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر گه که به تو در نگرم خیره بمانم
من روی ترا ای بت مانند ندانم
هر گه که برآیی به سر کو به تماشا
خواهم که دل و دیده و جان بر تو فشانم
هجرانت دمار از من بیچاره برآورد
[...]
جانا ز غم عشق تو امروز چنانم
کاندر خم زلف تو توان کرد نهانم
بر چهره عیان گشت به یکبار ضمیرم
وز دیده نهان کرد به یکبار نشانم
زین بیش ممان در غم خویشم که از این پس
[...]
چون آینه رازنما باشد جانم
تانم که نگویم نتوانم که ندانم
از جسم گریزان شدم از روح بپرهیز
سوگند ندانم نه از اینم نه از آنم
ای طالب بو بردن شرط است به مردن
[...]
ماهی رود و من همه شب خواب ندانم
وه این چه حیات است که من می گذرانم
گفتی که «چسانی، ز غمم باز نگویی؟»
من با تو چه گویم، چو ندانم که چسانم؟
یک شب ز رخ خویش چراغیم کرم کن
[...]
درهجر تو درمان دل خسته ندانم
زان پیش که روزی به غمت میگذرانم
گفتی که: به وصلم برسی زود، مخور غم
آری، برسم، گر ز غمت زنده بمانم
بر من ز دلست این همه، کو قوت پایی؟
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.