بیخلل نگذاشت گل را صنعت اجزای خویش
بهر مینا سنگها زد کوه بر مینای خویش
هرزه باید تاخت عمری در تلاش عافیت
تا توان از سیر زانو تیشه زد بر پای خویش
هر نفس آوارهٔ فکر کنار دیگریم
قطرهٔ ما را هوس نگذاشت در دربای خویش
عالم انس از فراموشان وحشت مشربیست
گردباد این گل به سر زد آخر از صحرای خویش
بار نومیدی به دوشم همچو شمع افتاده است
باید ای یاران سر افکندن ز گردنهای خویش
تا بر آید از فشار تنگی این انجمن
هرکه هست از خویش خالی مینماید جای خویش
دل هزار آیینه روشن کرد اما پینبرد
فطرت بینور ما بر معنی پیدای خویش
رفتهایم از خویش و حسرتها فراهم کردهایم
عالم طول امل جمع است در شبهای خویش
هر کجا خواهی رسید امروز در پیش و پس است
وای بر تو گر نباشی محرم فردای خویش
رنگ و بو چون غنچهات آخرگریبان میدرد
این قباها تنگ نتوان دوخت بر بالای خویش
صد قیامت گر بر آید بر نخواهد آمدن
عاشق از ذوق طلب، معشوق از استغنای خویش
بیدل از افسانهات عمریست گوشم پر شدهست
یک نفس تن زن که ازخود بشنوم غوغای خویش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی عمیق تلاش انسانی برای یافتن هویت و معنا میپردازد. شاعر به چالشهای زندگی و دشواریهایی که در مسیر رسیدن به آرامش و فهم خود وجود دارد، اشاره میکند. او بیان میکند که ما همیشه در آرزوی چیزهایی از آن خود هستیم و این درگیری با خود و دیگران باعث دوری از حقیقت و شفافیت وجود ما میشود. شاعر از حسرتها و ناکامیها سخن میگوید و بر اهمیت آگاهی از لحظه حال و اثرات آن در آینده تأکید میکند. در نهایت، او به این نکته میرسد که عشق و تلاش برای دستیابی به معشوق واقعی از جایگاه خود را بسیار مهمتر از آرزوهای پوچ میداند.
هوش مصنوعی: گل را هیچ اختلالی در زیباییاش ایجاد نکرده و هنر طبیعیاش باعث شده که سنگها مانند مینا در زیبایی کوهها به نظر برسند.
هوش مصنوعی: باید مدت زیادی را در حال دویدن و تلاش برای به دست آوردن آرامش گذراند، تا زمانی که توان داریم بر مشکلات خود فائق بیاییم و بر پای خود ایستاده شویم.
هوش مصنوعی: ما در هر لحظه درگیر افکار یکدیگر هستیم و آرزوی رسیدن به همدیگر در دلهای ما جایی ندارد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که دنیای انسانها پر از فراموشی و غفلت است. در این بیابان وجود، طوفان گلها به سر میکشد و نشاندهنده درد و ناامیدی ناشی از جدایی از مکان اصلی خود است. در واقع، انسانها در دنیایی پر از آشفتگی و بیهدفی زندگی میکنند و خود را گم کردهاند.
هوش مصنوعی: بار سنگین ناامیدی بر دوشم قرار گرفته است، همچون شمعی که خاموش شده. من باید یعنی دوستانم، سرهایتان را از شرم پایین بیاورید.
هوش مصنوعی: هر کس که در این جمعیت تحت فشار قرار میگیرد، برای رهایی از این فشار سعی میکند که خود را از آنچه هست خالی کرده و به نوعی جای خود را تغییر دهد.
هوش مصنوعی: دل هزاران آینه را روشن کرد، اما با این حال ما که ذاتاً بینور هستیم، نتوانستیم به حقیقت واقعی خود پی ببریم.
هوش مصنوعی: ما از خودمان دور شدهایم و تنها حسرتهای زیادی بر جای گذاشتهایم. در واقع، تمام آرزوهای ناپسند و درازمدت ما در شبهایی که گذراندهایم، جمع شدهاند.
هوش مصنوعی: هر جایی که بخواهی به آن برسی، هم اکنون در دسترس توست. مراقب باش که اگر نتوانی خود را آماده فردا کنی، به مشکل خواهی خورد.
هوش مصنوعی: رنگ و بوی تو مثل غنچهای است که به زودی شکفته میشود و این لباسها به قدری تنگ هستند که نمیتوانند بر شانههای من به خوبی جا بگیرند.
هوش مصنوعی: اگر هزار قیامت برپا شود، عشق هیچگاه از شوق و طلب خود دست نخواهد کشید، و معشوق هم به خاطر بینیازیاش از عشق دور نخواهد شد.
هوش مصنوعی: مدتهاست که داستان تو در گوشم پُر شده است، میخواهم تنها یک بار صدای خودم را بشنوم، صدایی که از درونم برخاست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ما به فریاد آمدیم از ناله شبهای خویش
پرسشی میکنز رنجوران شب پیمای خویش
با همه خندان لبی بر من بگرید شمع جمع
گر برو پیدا کنم این سوز ناپیدای خویش
من که بیقیمت نرم پیش کسان از خاک راه
[...]
کوهکن چون بر نیامد با دل خود رای خویش
عاقبت از عشق شیرین تیشه زد بر پای خویش
کاش من بودم بجای کوهکن در بیستون
تا به آهی برگرفتم کوه را از جای خویش
گر تو ای بت آتشم در جان زنی چون برهمن
[...]
کاکل او درهم است از شورش سودای خویش
از پریشانی ندارد زلف او پروای خویش
نشأه مستی ز عمر جاودانی خوشترست
خضر و آب زندگانی، ما و ته مینای خویش
در میان هر دو موزون آشنایی معنوی است
[...]
بید مجنونم سر خود دیده ام در پای خویش
گر زنند آتش نمی جنبم چو شمع از جای خویش
کاسه گردابم و ابر طمع جو نیستم
می دهد چشمم به مردم آب از دریای خویش
می زنم بر استان اهل دولت پشت پا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.