گنجور

 
بیدل دهلوی

آتش شوق طلب آنجا که روشن می‌شود

گر همه مژگان به هم آریم دامن می‌شود

داغ را آیینهٔ تسلیم باید ساختن

ورنه ما را ناله هم رگهای گردن می شود

مدت موهوم عمرآخرنفس طی می‌کند

رشته چون ره‌ کوته از رفتار سوزن می‌شود

در سواد فقر دارد جوهر تحقیق نور

چون جهان تاریک گردد شمع روشن می‌شود

شیشه و سنگ آتش و آبند دور از کوهسار

عالمی با هم جدا از اصل دشمن می‌شود

از لب خندان به چشم جام می می‌گردد آب

عشرت سرشار هم سامان شیون می‌شود

پر میفشان بر دل ما دامن زلف رسا

زین اداها سبحه زنار برهمن می‌شود

ختم‌کار جستجو بر خاک عجز افتادنست

اشک چون ماند از دویدنها چکیدن می‌شود

گر تو هم از خود برون آیی جهان دیگری

دانه خود را می‌دهد بر باد و خرمن می‌شود

بیقراران جنون را منع وحشت مشکل است

ناله را زنجیر هم سامان رفتن می‌شود

نقش من‌گرد فنا، گل کردن من نیستی

چرخ هم خاک است اگر آیینهٔ من می‌شود

بیدل‌ امشب بسمل تیغ تمنای کی‌ام

بال من برگ گل از فیض تپیدن می‌شود

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
صائب تبریزی

روح چون تن‌پرور افتد عاقبت تن می‌شود

آب در آهن چو لنگر کرد آهن می‌شود

عشق چون خورشید بر ذرات باشد مهربان

عید پروانه است هر شمعی که روشن می‌شود

میوهٔ شیرین اگر پیدا شود در سرو و بید

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
سلیم تهرانی

هرکه دلتنگ است کی در عشق چون من می‌شود

کز دلم تا بگذرد پیکان چو سوزن می‌شود

بسته راه روشنی بر کلبهٔ تاریک ما

گر سراسر چون کبوترخانه، روزن می‌شود

در شکستم مصلحت‌ها هست، ورنه در جهان

[...]

واعظ قزوینی

ای که پرچین جبهه‌ات، از حرف مردن می‌شود

خانه از مرگ تو فردا، پر ز شیون می‌شود

ای که با نام کفن، خود را نسازی آشنا

این قبا آخر تو را پیراهن تن می‌شود

طالع فیروز خواهی، مهربانی کن بخلق

[...]

سیدای نسفی

سینه ام چون لاله داغ از سیر گلشن می شود

گل اگر بر سر زنم گلمیخ آهن می شود

سنبل از نظاره من دود گلخن می شود

تیره بختم کانچنان از طالع من می شود

جویای تبریزی

حسن صوتی آتش افروز دل من می شود

این چراغ از شعلهٔ آواز روشن می شود

می توان در رفتن از خود بیشتر برداشت فیض

مرغ را زان دست در پرواز دامن می شود

با حریف تندخو دایم خموشی پیشه ام

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه