چون شرر اقبال هستی بسکه فرصتکاه بود
هر کجا گل کرد روز ما همان بیگاه بود
بر خیال پوچ خلقی تردماغ ناز سوخت
شعله هم مغرور گل از پرده های کاه بود
فهم ناقص رمز قرآن محبت درنیافت
ورنه یک سر نالهٔ دل مد بسمالله بود
فقر با ان جز بینقش غنا صورت نبست
تاگداگفتیم نامش در نگین شاه بود
در غرور آباد نقش هستی امکان چه یافت
هر کجا عرض کتان دادند نور ماه بود
هیچ کافر مبتلای ناقبولیها مباد
یاد ایامیکه ما را در دل کس راه بود
دل به جیب محرمی آخر نفس را ره نداد
پیچ و تاب ریسمان از خشکی این چاه بود
گرد دامانی نیفشاندیم و فرصتها گذشت
دست فقر از آستین هم یک دو چین کوتاه بود
جیب خجلت میدرد ناقدردانیهای درد
چون سحر ما خنده دانستیم و در دل آه بود
تا کجا هنگامهٔ طبع فضول آراستن
عمر مستعجل ز ننگ وضع ما آگاه بود
میتند بیدل جهانی بر تک و تاز امل
نه فلک یک گردش ما سورهٔ جولاه بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی احساسات و تجربیات انسانی میپردازد و به نوعی ابراز اندوه و نارضایتی از اوضاع جاری زندگی است. شاعر به دوگانگی میان خوشی و غم، و همچنین بیثباتی و زودگذر بودن فرصتها اشاره میکند. او به تلخیهای فقر و ناتوانی در درک عمیق مفاهیم مهم زندگی (مانند محبت) اشاره کرده و lament میکند که چگونه بشر در غفلت از ارزشهای واقعی به سر میبرد. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که زمان و عمر محدود هستند و باید آنها را با دقت بیشتری مدیریت کرد. با استفاده از تشبیهات و نمادها، او به تحلیلی از زندگی و چالشهای آن میپردازد.
هوش مصنوعی: وقتی که شانس و خوشبختی مانند آتش سوزانندهای باشد، هر جا که گل و زیبایی ظاهر شود، روز ما به همان اندازه کمفروغ و بیثمر خواهد بود.
هوش مصنوعی: من بر خیال بیاهمیت برخی افراد که به راحتی دچار سرخوردگی میشوند، تأکید میکنم که حتی یک شعله کوچک هم میتواند مانند گل، از چیزهای بیارزش و ناچیز آسیب ببیند.
هوش مصنوعی: کسی که درک کاملی از مفاهیم عمیق قرآن ندارد، محبت واقعی را درنمییابد. در حقیقت، اگر انسان به درستی این معنا را درک کند، تمام وجود او به ناله و فریاد عشق و محبت در آغاز نام خدا تبدیل خواهد شد.
هوش مصنوعی: فقر هرگز به خودی خود به چیزی شکل نمیدهد، مگر زمانی که ما به آن نام یا هویتی بدهیم. به عبارت دیگر، آنچه که به فقر مفهوم میبخشد، نام و نشانی است که به آن نسبت میدهیم.
هوش مصنوعی: در دنیای فریبنده وجود، نمیتوان به صورت کامل به هر چیزی دست پیدا کرد. هر جا که محدودیتها و تنگناها وجود داشته، روشنایی و زیبایی حقیقی نیز دیده نشده است.
هوش مصنوعی: هیچ انسان کافر و بیاعتقاد نباید دچار مشکلات و دشواریها شود، زیرا به یاد میآوریم روزهایی را که در دل دیگران جای داشتیم و مورد محبت و پذیرش بودیم.
هوش مصنوعی: دل به کمک و یاری کسی که محرمانه بود، آخرین نفس را نتوانست رها کند. پیچ و تاب ریسمان به خاطر خشکی و تنگی این چاه بود.
هوش مصنوعی: ما در زندگی مقداری از فرصتها را از دست دادیم و با اینکه سختی و فقر در زندگیمان وجود داشته، اما نمیخواستیم به خاطر آن کمکاری کنیم.
هوش مصنوعی: نمیتوانم از ناامیدی و بیرحمی دیگران رنجدیده شوم، زیرا مثل سحر، با وجود لبخندهایی که بر لب داریم، در درون دلمان غم و آه وجود دارد.
هوش مصنوعی: تا چه زمانی باید به تنشهای غیرضروری و زاید دامن بزنیم، در حالی که عمر ما کوتاه است و از ننگ وضعیت خود آگاه هستیم؟
هوش مصنوعی: در این دنیا، بیدل در حال جنگ و تلاش است؛ نه اینکه آسمان تنها با یک چرخش، زندگی ما را تحت تأثیر قرار دهد. زندگی ما مانند روزگار یک بافنده است که دائم در حال تغییر و تحولی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خواجه ای کش معنی فقر از ازل همراه بود
ناصرالدین نصرة الدنیا عبیدالله بود
بود آن وقتی که دشنام تو خاطر خواه بود
بنده بودیم و زبان ماجرا کوتاه بود
حق یاریهای سابق گر نبستی راه نطق
درجواب این که گفتی نکتهای در راه بود
پیش ازینم جان فزودی لذت دشنام او
[...]
خیر بادی کعبه را گفتم که سنگ راه بود
پی به دل بردم که راهش سوی آن درگاه بود
صبح صادق از طلوع معنیام آگاه بود
بر مبارکباد طبعم مهر جای ماه بود
نظم شیرینم اگر کلک عطارد مینوشت
دست ناهید از ترنم یک قلم کوتاه بود
مریم فکرم مسیح از عین معنی زاده است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.