زین گلستان که گلش رنگ ندامت دارد
شبنمی نیست که بیدیدهٔ تر میگذرد
از نفس چند پی قافلهٔ دلگیریم
سنگ عمریستکه بردوش شرر میگذرد
دام دل نیست به جز دیده که مینای شراب
از سر جام به صد خون جگر میگذرد
رغبت جاه چه و نفرت اسباب کدام
زین هوسها بگذر یا مگذر میگذرد
انجمن در قدمی، هرزه به هر سو مخرام
هرکجا پا فشرد شمع ز سر میگذرد
عشق شد منفعل از طینت بیحاصل ما
برق از این مزرعهٔ سوختهتر میگذرد
خودنمایی چقدر زحمت دل خواهد داد
آخر این جلوهات از آینه درمیگذرد
همچو تصویر به آغوش ادب ساختهایم
عمر پرواز ضعیفان ته پر میگذرد
بیدل ما به وداع تو چرا خون نشود
عرق از روی تو با دیدهٔ تر میگذرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات ناشی از پشیمانی، ناامیدی و گذران زندگی میپردازد. شاعر به بیان خوبیهای گذرا و زودگذر زندگی اشاره میکند و از دردهای قلبی و ناتوانیهای خود مینالد. او با تصاویری از عشق، بدبختی و زوال، به نوعی متناقضگویی درباره آرزوها و واقعیتهای زندگی میپردازد. در نهایت، شاعر در حسرت وداع با عشق خود است و احساساتی عمیق و غمگین را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: در این باغ که گلهایش بوی ندامت و پشیمانی میدهند، هیچ کسی بدون اشک و حسرت نمیتواند بگذرد.
هوش مصنوعی: ما از نفس خودمان چقدر به قافلهٔ دلمان نزدیک هستیم، در حالی که آتش زندگیمان سالهاست که بر روی دوشمان سنگینی میکند و در حال گذر است.
هوش مصنوعی: دل مانند دام نیست که چیزی را به راحتی در خود حبس کند، بلکه تنها راه ارتباط با آن احساسات و دیدگاههاست. شراب از جامی که در آن ریخته شده، بهسختی به درون میرود و این مسیر حسرت و غم را به همراه دارد.
هوش مصنوعی: میل به مقام و جاه چه سودی دارد و از کینه و تنفر چه چیزهایی به دست میآید؟ از این خواستهها یا عبور کن یا خیلی جدی به آنها نپرداز، زیرا آنها گذرا و فانی هستند.
هوش مصنوعی: انجمن در یک قدمی است و هرکس به سمتهای مختلف میرود. هر کجا که قدم بگذارد، شمع از سرش عبور میکند.
هوش مصنوعی: عشق به خاطر ذات بیفایده ما به حالت انفعال درآمده است، مانند برقی که از زمینی سوخته و بیثمر عبور میکند.
هوش مصنوعی: به خودت توجه کردن و خود را به نمایش گذاشتن چقدر میتواند برای دل زحمت ایجاد کند، چرا که زیباییات تنها از آینه عبور میکند و ماندگار نیست.
هوش مصنوعی: ما مانند تصاویری که با دقت و ادب ساخته شدهاند، عمر خود را با شیوهای زیبا و با نزاکت میگذرانیم، در حالی که زندگی ضعیفان به سرعت میگذرد.
هوش مصنوعی: دل ما به خاطر خداحافظی تو چرا باید دچار خونریزی شود؟ اشکهایی که از چشمانم میریزد، با چهرهٔ تو آمیخته میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دم عیسی است که با باد سحر میگذرد
وآب خضر است که بر روی خضر میگذرد
عمر اگرچه گذران است عجب میدارم
با چنان باد و چنین آب اگر میگذرد
میندانم که ز فردوس صبا بهر چه کار
[...]
کیست آن سرو که بر راه گذر میگذرد
نور چشم است که بر اهل نظر میگذرد
درد دل بین که طبیب از سر حسرت ما را
خسته، افتاده همیبیند و در میگذرد
غرق دریای سرشکم عجب این کز غم تو
[...]
پای بر چرخ نهد هرکه ز سر میگذرد
رشته چون بیگره افتد ز گهر میگذرد
جگر شیر نداری سفر عشق مکن
سبزه تیغ درین ره ز کمر میگذرد
در بیابان فنا قافلهٔ شوق من است
[...]
عرقآلوده جمالی ز نظر میگذرد
کزحیا چون عرقم آب ز سر میگذرد
کیست از شوخی رنگ تو نبازد طاقت
آب یاقوت هم اینجا ز جگر میگذرد
خط مسطر نشود مانع جولان قلم
[...]
گر از این واقعه اشکت ز بصر می گذرد
قدر این قطره ز دریای گهر می گذرد
می دهد آهت از این غم به شبستان لحد
نور شمعی که زخورشید و قمر می گذرد
آه از آن شب که حسین گفت به یاران فردا
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.