بییأس دل از هرچه ندارد گله دارد
ناسودن دست تو هزار آبله دارد
محملکش مجنونروشان بی سر و پاییست
این قافلهٔ اشک عجب راحله دارد
از عالم نیرنگ املِ هیچِ مپرسید
آفاق، شرر فرصت و زاهد چله دارد
از خار کند شکوه گل آبلهٔ من
آیینه گر از شوخی جوهر گله دارد
یک نچه به صد رنگگلافشان خیال ست
یکتایی او اینقدرم ده دله دارد
نگذشته ز سر راه به جایی نتوان برد
هشدار که پای تو همین آبله دارد
دل محوگداز است چه در هجر چه در وصل
این آینه در آب شدن حوصله دارد
دور شکم اهل دول بین و دهل زن
کاین طایفه را تخم امل حامله دارد
هرجا روی از برق فنا جان نتوان برد
عمریستکه آتش پی این قافله دارد
دنیا الم غفلت و عقبا غم اعمال
آسودگی از ما دو جهان فاصله دارد
بیدل من و آن نظم که هر مصرع شوخش
چون سرو ز آزادی غمها صله دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به ابراز ناامیدی و دردهای درونی خود میپردازد. او از درد و رنجی صحبت میکند که در زندگی با آن مواجه است و به تأثیرات منفی دنیا اشاره میکند. همچنین، شکوه و غم ناشی از جدایی و وصال را توصیف میکند و اشارهای به نمیتوانی فرار از واقعیتهای زندگی دارد. شاعر به زیباییها و تلخیهای زندگی مینگرد و از دردی که ناشی از دنیا و وابستگیهای آن است، سخن میگوید. در نهایت، او بیدلی خود را در کنار نظم و زیبایی شعرش بیان میکند.
هوش مصنوعی: دل از ناامیدی خالی است و از هیچ چیز شکایت ندارد، اما به یاد تو، هزار درد و زخم دارد.
هوش مصنوعی: این کاروان اشک، که به سمت مجنونروها میرود، بدون سر و پا است و این امر عجیب است.
هوش مصنوعی: از دنیای فریب و تظاهر چیزی نپرسید، زیرا زندگی پر از فرصتها و تجارب است که باید از آنها بهره برد. زاهد تنها در انتظار کمال است و ممکن است که در این انتظار خود را محدود کند.
هوش مصنوعی: اگر از درد و رنج من مانند خار، درد و زیبایی وجود دارد، پس باید به آن به عنوان یک شوخی نگاه کرد و آن را در آینهای ببینی که نشاندهندهی زخمها و زیباییها است.
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به زیبایی و تنوع خیالها اشاره دارد و میگوید که این خیالها به اندازهای زیبا و دلربا هستند که میتوانند دلها را به خود جذب کنند. همچنین، ایمان به یکتایی و خاص بودن این زیباییها را نیز بیان میکند.
هوش مصنوعی: اگر از مسیر اصلی و درست دور شوی، نمیتوانی به جایی برسی. مراقب باش، چون خودت هم با مشکلاتی مواجه هستی.
هوش مصنوعی: دل همیشه در حال سوختن است، چه در زمان جدایی و چه در زمان دیدار. این آینه (دل) توانایی آب شدن و تغییر حالت را دارد.
هوش مصنوعی: به اطراف خود نگاهی بینداز و ببین که چگونه سیاستمداران و اهل قدرت در حال تظاهر به خوشی و سرزندگی هستند، در حالی که در حقیقت، دغدغهها و مشکلات بسیاری دارند. این افراد در ظاهر خوشحال به نظر میرسند، اما در باطن، نگران نهادینه شدن وضعیت نامساعد هستند.
هوش مصنوعی: هر جایی که به سمت زوال و فنا بروی، جانت را نمیتوانی نجات دهی، زیرا عمری که میگذرانیم همچون آتشی است که پی این سفر ادامه دارد.
هوش مصنوعی: دنیا پر از دردهای نادانی است و عواقب کارها باعث غم و اندوه میشود؛ آرامش حقیقی از ما و دو جهان دیگر فاصله دارد.
هوش مصنوعی: من و آن شعر که هر یک از مصرعهایش مانند سرو از آزادی و بیقیدی نسبت به غمها برخوردار است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
قاصد دلی آزرده تر از آبله دارد
می آید از آن کوی و ز رفتن گله دارد
کس خیمه نیفراخت به سرچشمه حیوان
گاهی گذری خضر برین مرحله دارد
شاید که شود جلوه گر از غیب جمالی
[...]
از گردش افلاک کجا دل گله دارد
این خانه ویران چه غم زلزله دارد
هر چند شکستن پر و بالی است گهر را
یوسف ز دل آزاری اخوان گله دارد
از شکوه همین موج سراپای زبان نیست
[...]
دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد
از حسرت لعلت دل جام آبله دارد
تنها به دلی چشم تو راضی نشد از من
دزدی است که سر در پی این قافله دارد
آنجاکه خیالت ز تمناگله دارد
اندیشه اگر خون نشود حوصله دارد
چشمم ز هماغوشی مژگان گله دارد
این ساغر حیرت صفت آبله دارد
شمشادقدان را به گلستان خرامت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.