چه بلاست اینکه پیری ز فنا خبر ندارد
سر ما نگون شد اما ته پا نظر ندارد
خط ما غبار هم نیست که به کس رسد پیامش
قلم شکستهٔ رنگ، غم نامهبر ندارد
دو سه روز صید وهمم که غبار دشت تسلیم
قفس دگر ندارد به جز اینکه پر ندارد
زخیال پوچ هستی به عدم مبند تهمت
که میان نازک یار خبر ازکمر ندارد
ز حباب یک تأمل به صد آبرو کفاف است
صدف محیط فرصتگهر دگر ندارد
غم انتظار سایل به مزاج فصل بار است
لب احتیاج مگشاکهکریم در ندارد
به حلاوت قناعت نرسید طبع منعم
نی بوربای درونش همه جا شکر ندارد
ز غم قیامت شمع ته خاک هم امان نیست
تو که سوختی طرب کن شب ما سحر ندارد
ز عیان چه بهره بردمکه خیال هم توان پخت
سر بیدماغ تحقیق سر زیر پر ندارد
که رسد به حال زارم که شود به غم دچارم
که بهکوی بیکسیها همهکسگذر ندارد
زتلاش همت شمع دلم آبگشت بدل
که به ذوق رفتن از خویش همه پاست سر ندارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات و تفکرات شاعر درباره پیری، ناپایداری زندگی و غمهای عمیق انسانی میپردازد. شاعر از عدم توجه انسان به فنا و زوال زندگی سخن میگوید و به بیفایده بودن تلاشها و آرزوهای انسان اشاره میکند. او به این مسأله میپردازد که چگونه پیامهای دلشکسته و غمانگیز او به گوش کسی نمیرسد و احساس تنهایی و ناتوانی را با زبانی زیبا توصیف میکند. به طور کلی، شاعر در این شعر به تأمل در زندگی و ناامیدی ناشی از فقدان قناعت و شادی میپردازد، و بر این واقعیت تأکید میکند که بسیاری از آرزوها در وجودش برآورده نمیشوند.
هوش مصنوعی: اینکه پیری به فنا و زوال خود آگاه نیست، واقعاً بر من دردناک است. سرنوشتمان به سختی به سوی اضمحلال میرود، اما او هنوز به عواقب کارهایش توجهی ندارد.
هوش مصنوعی: خط ما به قدری نامشخص و کمرمق است که هیچ کس نمیتواند پیام آن را درک کند. این نوشته که با قلم شکسته و رنگ بافته شده، حامل هیچ خبر و احساسی نیست.
هوش مصنوعی: چند روزی است که در پی شکار افکار و آرزوهایم هستم، اما دیگر دشت و فضای آزاد نمیتواند مرا در قفس محدود کند. به جز این که دیگر نمیتوانم پرواز کنم و پر ندارم.
هوش مصنوعی: به خاطر اوهام و خیالات بیاساس، خود را به واقعیات نچسبان. چرا که بین عشق و زیبایی، اخبار و اتفاقات زیادی وجود دارد که نمیتوان به سادگی از آنها عبور کرد.
هوش مصنوعی: از یک حباب آب اگر بخواهیم تفکری کنیم، به اندازه صد آبرو ارزش دارد. صدف دریا دیگر فرصتی برای تولید گوهر جدید ندارد.
هوش مصنوعی: غم و اندوه ناشی از انتظار، برای روح و ذهن مثل بارانی است که به فصل خودش مینشیند. زمانی که دل محتاج است، نباید به یاد کسی باشد که در شرایط سختی به او نیازی نداریم.
هوش مصنوعی: طبع من که در نعمت است، نتوانسته به شیرینی قناعت برسد. حتی اگر درونش شکر باشد، باز هم در همه جا به آن شیرینی و لذت دست پیدا نمیکند.
هوش مصنوعی: از شدت غم قیامت، حتی شمعی که در دل خاک است، جان ندارد و تو که در آتش عشق سوختهای، بیگمان شاد باش، چرا که شب ما دیگر سحر و نجاتی ندارد.
هوش مصنوعی: از مشاهدهی مستقیم چه فایدهای بردهام، که حتی خیال هم نمیتواند بدون دقت و بررسی عمیق، چیزی را بهدرستی بپروراند.
هوش مصنوعی: به حال نزار و غمانگیز من کسی اهمیت نمیدهد و در این خیابانهایی که هیچکس در آن رفتوآمد ندارد، احساس تنهایی و دلسردی میکنم.
هوش مصنوعی: از تلاش و همت، آتش شمع دلم ذوب شده و دل از خود بیخود گشته است، زیرا در خوشی و شوق از خود رفتن، هیچ چیزی را نمییابد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دگر آن شبست امشب که ز پی سحر ندارد
من و باز آن دعاها که یکی اثر ندارد
من و زخم تیز دستی که زد آنچنان به تیغم
که سرم فتاده برخاک و تنم خبر ندارد
همه زهر خورده پیکان خورم و رطب شمارم
[...]
دل من بیاد جانان ز جهان خبر ندارد
سر من بغیر مستی هنری دیگر ندارد
هنر دگر نباشد بر ما بغیر مستی
نبود هنر جز آنرا که ز خود خبر ندارد
کند آنکه عیب مستان نچشیده ذوق مستی
[...]
سر کوی اوست جایی که صبا گذر ندارد
چه عجب که مردم از غم من و او خبر ندارد
چه کسی که هر که گردد به تو چون هدف مقابل
اگرش به تیر دوزی ز تو چشم بر ندارد
شب هجر ناله من که ز سنگ خون گشاید
[...]
تو که خفتهای به راحت دل تو خبر ندارد
که شب دراز هجران ز قفا سحر ندارد
به رهی چو پادشاهان گذر آن پسر ندارد
که ز عاشقان سپاهی سر رهگذر ندارد
سر ما و خاک راهش ز سر نیازمندی
اگر او ز ناز دارد سر ما و گر ندارد
دل سنگ رخنه سازم به فغان دل چه سازم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.