ملکالشعرا بهار
»
قطعات
»
شمارهٔ ۱۳۵ - تسلیت به سردار معزز حکمران بجنورد هنگامی که مادر او و مهرالسلطنه همسرش در یک زمان بدرود حیات گفتند
مگِری سردار، زان که گریه و زاری
سود ندارد در این زمانهٔ ریمن
رفته، به زاری وگریه باز نگردد
جز که بخوشد دو چشم و خسته شود تن
مادر پرهیزگارت ار ز میان رفت
عز تو پاینده باد و بخت تو روشن
ور ز میان رفت مهر سلطنت تو
زنده به مانند ایلخانی و بهمن
ما همه ماندیم و آن عزیزان رفتند
درکنف رحمت خدای میهن
یکسره بایست راند تا سر منزل
هرکه ز من زودتر رسید به ازمن
ور غم هجران دل تو را بشکافد
مرهمی از صبر بر جریحه برافکن
گر به دل از صبر مرهمی ننهادی
کی ز بن چه برآمدی تن بیژن
جامه ی نیلی برآور از تن و درپوش
بر تنت از صبر و بردباری، جوشن
کسوت مردان مرد پوش و قوی باش
پیش بلیات این جهان کم از زن
گوش ندارد فلک به گریه و زاری
هیچ نیرزد جهان به ناله و شیون
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به ضرورت صبر و استقامت در برابر مصیبتها و دشواریهای زندگی اشاره میکند. او به سردار میگوید که گریه و زاری فایدهای در این عصر ندارد و هیچ چیز تغییر نمیکند. اگر عزیزان از دست بروند، باید به یاد آنها برای خود قوت قلبی پیدا کرد و زندگی را ادامه داد. شاعر تأکید میکند که باید با صبر و استقامت به سوی هدف حرکت کرد و از خود قوی و شجاع نشان دهد، چرا که دنیا به ناله و شیون گوش نمیدهد و هیچ چیز ارزش گریه و زاری را ندارد. در نهایت، او بیان میکند که باید با لباس شایسته و دل قوی در برابر بلایای زندگی ایستاد.
هوش مصنوعی: سرانجام، در این دنیا که پر از مشکلات و مسائل است، گریه و زاری هیچ فایدهای ندارد؛ بنابراین، باید از ملامت و سرزنش پرهیز کرد و به فکر چارهای واقعی بود.
هوش مصنوعی: رفت و در حزن و اندوه باز نخواهد گشت، مگر آنکه دو چشمش شاد شود و تنش آرام گیرد.
هوش مصنوعی: اگر مادر پرهیزگارت از دنیا برود، عزت تو پایدار باشد و بختت روشن بماند.
هوش مصنوعی: اگر تو از میان بروی و مهر و محبت سلطنت تو از بین برود، مانند ایلخان و بهمن، هیچ چیز از تو باقی نخواهد ماند.
هوش مصنوعی: ما همه در اینجا هنوز هستیم و عزیزانمان رفتهاند و در آغوش رحمت خدای میهن قرار دارند.
هوش مصنوعی: باید به طور مداوم و بدون توقف تلاش کنیم تا به هدف نهایی برسیم. کسی که زودتر از من به این هدف برسد، بهتر است.
هوش مصنوعی: اگر غم دوری و بیمهری تو دل مرا بشکند، باید با صبوری مرهمی بر زخمهای ناشی از آن بگذارم.
هوش مصنوعی: اگر در دل خود صبری نداشتهای و از این رو تسلی نیافتی، چگونه میتوانی از ریشه و بنیان مشکل خود رهایی یابی؟
هوش مصنوعی: لباس نیلی را از تن بیرون بیاور و بر روی بدنت زرهای از صبر و استقامت بپوش.
هوش مصنوعی: به عنوان یک مرد، باید با استقامت و قدرت در برابر سختیهای زندگی ایستادگی کنی و از زنان نیز چیزی کمتر نباشی.
هوش مصنوعی: آسمان نسبت به گریه و زاری توجهی ندارد و هیچ ارزشی برای دنیا ندارد که بخواهد بر اساس ناله و شیون انسانها سنجیده شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
خود غم دندان به که توانم گفتن؟
زرین گشتم برون سیمین دندان
سوسن داری شکفته برمه روشن
بر مه روشن شکفته داری سوسن
ماهی گر ماه درقه دارد و شمشیر
سروی گر سرو درع پوشد و جوشن
سوزن سیمین شده ست و سوزن زرین
[...]
دیر بماندم در این سرای کهن من
تا کهنم کرد صحبت دی و بهمن
خسته ازانم که شست سال فزون است
تا به شبانروزها همی بروم من
ای به شبان خفته ظن مبر که بیاسود
[...]
سرو قبا پوش من قباش بگردان
ای شده اسرار غیب پیش تو روشن
باز ز سیصد بگیر شست و نگه دار
تا شودت نام آن نگار معین
از تو کجا چاک نیست سینه به ناخن
تا بنویسم بحشر شرح تغابن
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.