ای لطف خوشت صیقل آیینهٔ شاهی
روشن دل تو آینهٔ لطف الهی
عالم متغیر، صفتت نامتغیر
دنیا متناهی، هنرت نامتناهی
پروردهٔ آن گوهر پاکی که ز اضداد
بر پایهٔ جاهش نرسد دست تباهی
بر روی مه و مهر کلفهاست ولی نیست
بر صفحهٔ ادراک تو یک نقطه سیاهی
شمشیر کجت واسطهٔ راستشعاری
اخلاقِ خوشت قاعدهٔ مُلکپناهی
ای خسرو شیرین که بود پاک و منزه
لوح دلت از نقش ملاذی و مناهی
زین وصلت فرخنده که فرمود شهنشاه
شد هلهله و غلغله تا ماه ز ماهی
شد یوسفِ ما را ملکِ مصر خریدار
نک بانوی مصر است بر این گفته گواهی
نقد دل ابنای وطن خواستهٔ توست
بردار ازین خواسته هر قدر که خواهی
خواندم خط بخت از رخت آن روز که بودی
چون غنچهٔ نوخاسته بر گلبن شاهی
فالی زدم آن روز به دیدار تو و امروز
هستم به عیان گشتن آن فال مباهی
هرچند که از خدمت درگاه تو دورم
هستم ز دل و جان به ره عشق تو راهی
بگشا به تفقد در معمورهٔ دلها
کاین ملک نگیرند به نیروی سپاهی
شو خواستهٔ خلق و دل از خواسته بردار
خواهنده فزاید چو تو از خواسته کاهی
چون خاطرت آیینهٔ غیبی است یقین است
ز احوال (بهار) آگهی ای شاه کماهی
هرکس به ازل قسمت خود دید و پذیرفت
گل افسر یاقوتی و ما چهرهٔ کاهی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیباییها و لطفهای الهی و تاثیر آنها بر زندگی انسانها است. شاعر به ستایش شخصیت والا و دلسوزی یک پادشاه میپردازد که دلش پر از صفات نیکوست و درخشنده همچون آینهای که نور الهی را منعکس میکند. او به متغیر بودن دنیا و نامتغیر بودن هنر و اخلاق اشاره میکند و بر این نکته تأکید دارد که خلوص و پاکی در ذات انسانهاست و نمیتواند به فساد آلوده شود. شاعر همچنین از عشق و علاقهاش به پادشاه سخن میگوید و بر این باور است که هر فرد باید از زندگیاش بهترین را انتخاب کند و در جستوجوی خواستههای واقعیاش باشد. در نهایت، او به تقدیر الهی و سرنوشت انسان اشاره میکند و میگوید که هر کسی در ازل قسمتی برای خود دارد که باید بپذیرد.
هوش مصنوعی: ای مهربانی تو مانند صیقل دادن به آینه است که زیبایی را نمایان میکند. دل روشن تو نیز همچون آینهای از لطف الهی است که محبت و رحمت خداوند را انعکاس میدهد.
هوش مصنوعی: دنیا هر لحظه تغییر میکند، اما صفت تو همیشه ثابت است. این دنیا محدود و تمامشدنی است، اما هنر تو بینهایت و نامحدود است.
هوش مصنوعی: این جمله به معنای این است که شخصی تحت تربیت و پرورش قرار گرفته است که دارای ارزش و خلوص خاصی است و هیچ نیروی منفی یا آسیبزننده نمیتواند به آن آسیب برساند. در واقع، این گوهر نایاب و باارزش از آسیبها و خطرات در امان است و بر اساس ویژگیهای خاص خود، به نوعی از حفاظت برخوردار است.
هوش مصنوعی: بر روی ماه و خورشید کلف، نشانههایی وجود دارد، اما بر روی سطح درک تو حتی یک نقطه سیاهی هم دیده نمیشود.
هوش مصنوعی: شمشیر کج تو، نشانهای از راستگویی و صداقت اخلاقیات است و اصل و پایهای برای حمایت از جامعه و کشور فراهم میکند.
هوش مصنوعی: ای پادشاه شیرینسخن، دلت خالص و بیآلایش است و از خطاها و موانع پاک است.
هوش مصنوعی: به خاطر این پیوند خجسته که پادشاه فرمان داده است، شادی و سر و صدا به راه افتاده و تا ماه از ماهی خبر میدهد.
هوش مصنوعی: یوسف ما را بهعنوان گنجی ارزشمند در سرزمین مصر خریدند و شاهدی بر این موضوع، خود آن بانوی مصری است که به او علاقهمند شده است.
هوش مصنوعی: خواسته تو، بررسی احساسات و افکار مردم سرزمین خودت است؛ هر چقدر که میخواهی میتوانی از این خواسته دست برداری.
هوش مصنوعی: روزهایی را به یاد دارم که مانند یک غنچهٔ تازه در باغی زیبا و پر گل، چهرهات را دیدم و از آن لحظه، سرنوشت خود را در نگاه تو خواندم.
هوش مصنوعی: یک روز به شوق دیدن تو پیشبینیای کردم و حالا به وضوح شاهد تحقق آن پیشبینی هستم.
هوش مصنوعی: هرچند که از خدمت تو دور هستم، اما با دل و جانم راه عشق تو را دنبال میکنم.
هوش مصنوعی: دلها را با محبت و توجه باز کن، زیرا این سرزمین را نمیتوان با نیروی نظامی به دست آورد.
هوش مصنوعی: به خواستههای مردم توجه کن و از خواستههای خودت کم کن، زیرا وقتی که تو از خواستهها کم میکنی، خواستههای دیگران بیشتر میشود.
هوش مصنوعی: زمانی که ذهنت چون آینهای به دنیای غیب روشن باشد، به یقین از احوال بهار آگاه هستی ای پادشاه، همانطور که ماه به نور خود میتابد.
هوش مصنوعی: هر کسی در ابتدای زندگیاش، سهم خود را میبیند و آن را قبول میکند. برخی ممکن است زندگیاشان با زیبایی و جواهرات همراه باشد، در حالی که دیگران با ظاهری ساده و معمولی زندگی کنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای آینه قدرت بیچون الهی
نور رخت از طرّه شب برده سیاهی
خط بر رخ زیبای تو کفرست بر اسلام
رخسار و سر زلف تو شرعست و مناهی
آن جسم نه جسمست که روحیست مجسّم
[...]
قرآن چه بود مخزن اسرار الهی
گنج حکم و حکمت آن نامتناهی
در صورت الفاظ معانیش کنوزست
وین حرف طلسمیست بر آن گنج الهی
لفظش بقراآت بخوانی و ندانی
[...]
ای از خط تو زنگ بر آئینه شاهی
تو شاهی و پیش تو بتان جمله سپاهی
آن لب نه زلال است که خمریست بهشتی
آن نقطه نه خال است که سریست آلهی
رویت به غلامی دلم خط به در آورد
[...]
ماهیست نشسته به سر مسند شاهی
می نازد و پیداست از او فرّ الهی
از ملک جهان کام دلت جمله روا باد
در دامن مقصود تو باد آنچه تو خواهی
پشتم به تو گرمست و دلم با غم تو خوش
[...]
تو شاه جهانی و ندانم که چه شاهی؟
حیران تماشای تو از ماه بماهی
گر ملک و ملک وصف کمالات تو گویند
اسرار کمال تو ندانند کماهی
ای عشق، چه چیزی و ندانم که چه چیزی؟
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.