شد پارس یکی حلقهٔ گزین
شیراز بر آن حلقه چون نگین
بر حلقهٔ انگشترین پارس
شیراز بود گوهری ثمین
از سبزهٔ شاداب و سرخ گل
گه یاقوتین، گه زمردین
هرگز به یک انگشتری که دید
یاقوت و زمرد به هم قرین
از چین و شکنج گلشن به باغ
چون برگذرد باد فرودین
صد چین و شکنج افکند نسیم
از رشک، برابر وی مشک چین
زی بقعت کوهی یکی برای
کان بقعه بهبشی بود برین
بر ساحت بردی ببر سلام
کآن برد و سلامیست دلنشین
وز چشمهٔ زنگیش نوش کن
تا شکر نوشی و انگبین
بگذر سحری زی سه آسیا
زآنجا به کُه خور بر آببین
کز عکس گل و لاله و سمن
شرمنده برآید خور از زمین
بر مسجد ویران عمرولیث
رخسای که پیریست بافرین
رخ سای بر آن فرخ آستان
بزدای ازو گرد باستین
قرآنکدهاش را درون صحن
با دیدهٔ قرآنشناس بین
بر مرقد سعدی بسای چهر
بر تربت خواجو بنه جبین
کن یاد سرکوی شاه شیخ
از بهر دل حافظ غمین
شو تربت خونینش را بجوی
وآن خاروخس از تربتش بچین
آن دولت مستعجلش نگر
بر تربت وبرانهاش نشین
جو تربت منصور شاه را
مقتول سمرقندی لعین
گر تربت او یافتی، بروب
خاک رهش از زلف حور عین
بر مدفن شه شیخ برنویس
کاین مدفن شاهیست راستین
بر تربت منصور بر نگار
کاین تربت شیریست خشمگین
زانجا به سوی حافظیه شو
زان خطه کفی خاک برگزین
و آن خاک به سر کن که ای دریغ
کو حافظ و آن طبع دلنشین
زی تربت خواجو برای هان
بر مدفن اهلی بنال هین
بر مرقد بسحاق کن گذر
ربزهٔ هنر از خاک او بچین
بر خواجهٔ «داهدار» ده درود
همت طلب از خاک آن زمین
در مسجد بردی ز مکتبی
بنیوش سخنهای نازنین
جو توشهٔ راه از شه چراغ
کانجا دو جهان بنگری دفین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی زیبایی و ارزشهای فرهنگی شهر شیراز و نقشی که شاعران بزرگ همچون سعدی و حافظ در آن داشتهاند، سخن میگوید. شاعر شیراز را به عنوان نگینی در حلقهی پارس توصیف میکند و به زیباییهای طبیعی و روحانی آن اشاره دارد. او از باغها، گلها و چشمههای این دیار یاد میکند و به عظمت مساجد و مقبرههای شاعران اشاره میکند. همچنین به تربت شاعران بزرگ چون سعدی و حافظ ادای احترام میکند و به اهمیت آثار و افکار آنها در تاریخ فرهنگ ایرانی تأکید میکند. شاعر ضمن دعوت به یادگیری از آموزههای این بزرگان، بر ارزشهای انسانی و زیباییهای زندگی تأکید دارد.
هوش مصنوعی: پارس به یک حلقهٔ انتخاب تبدیل شد و شیراز مانند نگینی بر آن حلقه نشست.
هوش مصنوعی: در حلقهٔ انگشتر پارس شیراز، گوهر ارزشمندی وجود داشت.
هوش مصنوعی: از چمنزار سبز و گلهای سرخ چون یاقوت و گاهی سبز مانند زمرد.
هوش مصنوعی: هرگز به یک انگشتری که در آن یاقوت و زمرد کنار هم قرار دارند، اعتماد نکن.
هوش مصنوعی: وقتی که باد بهار از میان گلهای زیبا و پرپیچ و خم باغ عبور میکند، به لطافت و زیبایی آنجا جان میبخشد.
هوش مصنوعی: نسیم به خاطر حسادتش به زیبایی و لطافتش، هزاران چین و چروک بر روی چهرهاش میافکند که به او جلوهای خاص میدهد.
هوش مصنوعی: از زمین تو کوهی وجود دارد که آن بقعه، مکانی خوشایند و زیبا برای زندگی است.
هوش مصنوعی: به سرزمین محبوب برو و سلامی بفرست، زیرا آن سلام و حضور تو برای دل بسیار خوشایند و دلنشین است.
هوش مصنوعی: از چشمهٔ زنگی بنوش تا شیرینی و عسل را چشیده باشی.
هوش مصنوعی: از سحری بگذری و به سمت آسیابها بروی، آنجا به کوهخور نگاه کن که بر روی آب میرقصد.
هوش مصنوعی: خورشید از زمین سر برمیآورد و به خاطر زیبایی گلها، لالهها و سمنها شرمنده میشود.
هوش مصنوعی: در این بیت به زیبایی کسی اشاره شده که در زمان پیری هنوز جوانمردی و شکوه خود را حفظ کرده است. او در حقیقت قدرت و تأثیر خود را در جایی به نمایش میگذارد که حتی یک مسجد ویران نیز تحت تأثیر وجود او قرار میگیرد. این تصویر به ما یادآوری میکند که شخصیت و منش انسان میتواند در هر شرایطی بر محیط اطرافش تأثیر بگذارد.
هوش مصنوعی: چهرهات را بر آن درگاه خوشبخت بیفکن و غبار آن را پاک کن.
هوش مصنوعی: به دقت و با چشم تیزبین به قرآنخانهاش در وسط صحن نگاه کن.
هوش مصنوعی: بر روی مزار سعدی صورت خود را بگذار و بر قبر خواجو پیشانی را بر زمین بگذار.
هوش مصنوعی: به یاد کوچههای سرشار از زیبایی و خاطرات شاه شیخ برو و به خاطر دل غمگین حافظ، این یاد را گرامی بدار.
هوش مصنوعی: به دنبال جایگاه او برو و از خاکش خار و خس را بکن.
هوش مصنوعی: به آن شادی و خوشبختی زودگذرش نگاه کن، بر آرامگاه و محل استراحتش بنشین.
هوش مصنوعی: بر سر مزار منصور شاه، مردی از سمرقند به قتل رسیده است.
هوش مصنوعی: اگر به خاک او رسیدی، با خاک راهش را با زلف حوری عین بمال.
هوش مصنوعی: بر روی قبر عالم بزرگ بنویسید که اینجا محل دفن یک پادشاه واقعی است.
هوش مصنوعی: بر روی خاک آرامگاه منصور، به تصویر میآید که این خاک مانند شیری خشمگین است.
هوش مصنوعی: از آنجا به سمت حافظیه برو و از آن خطه، مقداری خاک را بردار.
هوش مصنوعی: به یاد کسی که دیگر در میان ما نیست و کاش میتوانستیم دوباره او را ببینیم و شیرینی کلمات و طبع دلنوازش را احساس کنیم.
هوش مصنوعی: از خاک خواجو برای اهلی ناله کن و بگو که چه عظمتی در آنجا نهفته است.
هوش مصنوعی: بر روی مزار سحاق قدم بزن و گلهای هنری که از خاک او روییدهاند، بچین.
هوش مصنوعی: بر استاد بزرگ «داهدار» سلامی فرست و درخواستی از او داشته باش که در آن خاک، تلاش و کوشش خود را طلب کند.
هوش مصنوعی: در مسجد، از معلمی شنیدم صحبتهای زیبا و دلنشین.
هوش مصنوعی: بر سر راه زندگی، از حکمت پادشاه بهره بگیر، زیرا در این مکان میتوانی اسرار دو جهان را مشاهده کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چند کنی جای چنین به گزین؟
چون نروی سوی سرائی جز این؟
چند نشینی تو؟ که رفتند پاک
همره و یارانت، هلا برنشین
چند کنی صحبت دنیا طلب؟
[...]
بس که شنیدی صفت روم و چین
خیز و بیا ملک سنایی ببین
تا همه دل بینی بی حرص و بخل
تا همه جان بینی بی کبر و کین
زر نه و کان ملکی زیر دست
[...]
منت او راست هزار آستین
بر کمر کوه و کلاه زمین
حیف بود سفتن لعلی چنین
جز بستایشگری رکن دین
آمدهای بیگه خامش مشین
یک قدح مردفکن برگزین
آب روان داد ز چشمه حیات
تا بدمد سبزه ز آب و ز طین
آن می گلگون سوی گلشن کشان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.