گنجور

 
 
 
جمال‌الدین عبدالرزاق

سوز دل من ز بهر بار غم تست

اشگ چشمم بهر نثار غم تست

این جان که زدست او بجان آمده ام

زان میدارم که یادگار غم تست

مجد همگر

تا بر دل بردبار بار غم تست

جان از سر اختیار یار غم تست

گفتی که تو رفتی و غمم بیکار است

نی نی که هنوز کار کار غم تست

حکیم نزاری

آسوده دلی که زیر بار غم تست

خوش خفته سری که بر کنار غم تست

گر هست سری که بر کرانست از غم

آنست که در میان کار غم تست

میرداماد

این منطقه فلک مدار غم تست

وین رشته چرخ پود و تار غم تست

هر روز و شب از دود دلم جزیه گرفت

تا دور معدل النهار غم تست

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه