رمضان موکب رفتن زره دور آراست
علم عید پدید آمد و غلغل برخاست
مرد میخوار نماینده بدستی مه نو
دست دیگر سوی ساقی که : می کهنه کجاست ؟
مطرب کاسد بی بیم بشادی همه شب (؟)
در سراییدن چنگست و در الحان نواست
نی و می هر دو بدور وی همی فخر کنند
بسرایی که دو فخرند کجا هر دو سزاست
نی همی گوید سلطان من امروز قویست
می همی گوید بازار من امروز رواست
در هوا جلوۀ کافور ریاحیست ز بس
طبع کافور ریاحی و دگر طبع زداست (؟)
در هوا برف چو از باد بر آشفته شود
گویی از ذرۀ سیمین بهوا در غوغاست
آتشی باید کافاق چنان افروزد
که تو پنداری خورشید کنون در جوزاست
لعل کانی و عقیقست چو آید بنشیب
مشک سارا و عبیرست چو اندر بالاست
پارة لعل کجا از سبکی پنداری
بدل آب زلال و دگر باد صباست
آنکه او جان نشاطست و هلاک حزنست
و آنکه معیار نژاد آمد و اکسیر سخاست
آنکه گر روبه ازو صد یک قطره بچشد
ظنش افتد که مرا بر جگر شیر چراست
راست خواهی بجهان فتنۀ این باده منم
گر جزین باید گفتن چه توان گفتن راست
عالمی فتنۀ این باده شد ستند کزو
صامت کسوت گردد بمروت کم و کاست ؟
خوردن باده خطا دانم ، لیکن بخورم
دور باد از من و از باده که گویند خطاست
هر زمان جامه و دستار بباید بخشید
هر زمان مجلس و خوان باز بباید آراست
سره آرند ازو رور بتان اند همی (؟)
ز انکه او سخت گران قدر بود بیش بهاست
باده را باید برنای نشاطی که بدو (؟)
گوید او را همۀ خلق که زیبا بوفاست
بوی نگرفته هنوز ، از تن و از جامۀ او
او بر آن طیع بود کین که زمن خواهد خواست ؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به توصیف حال و هوای جشن و شادی در ایام رمضان پرداخته است. شاعر به رویدادهایی همچون آمدن عید، خوشحالی و شادمانی مردان میخوار، و حضور مطرب و ساز و آواز در شبهای شاد اشاره میکند. دو عنصر نی و می به طور نمادین نمایانگر شادی و نشئگی هستند. در این جو، کافور و بوی خوش به فضایی دلانگیز اشاره دارند و شاعر به زیباییهای این لحظات میپردازد. همچنین، به لذتی که از نوشیدن باده بهدست میآید و همچنین به مشکلات اجتماعی و ناپسند دانستن نوشیدن اشاره میشود. در نهایت، شاعر بر لزوم شادی و تزیین مجالس تأکید میکند و به ارزشها و اهمیت باده در زندگی و جشنها میپردازد.
هوش مصنوعی: در ماه رمضان، زمان آماده شدن برای عید فرا رسیده است و نشانههای خوشحالی و شادابی در جامعه به وضوح دیده میشود.
هوش مصنوعی: مردی که مشغول نوشیدن است، به درستی که ماه جدید بالا آمده، دستش را به سمت ساقی دراز کرده و میپرسد که می کهنه کجاست؟
هوش مصنوعی: در شب، نوازنده بیخیال و خوشحال به نواختن و خواندن مشغول است و صدای ساز او در فضا میپیچد.
هوش مصنوعی: نی و شراب هر دو به دور او میبالند؛ در خانهای که هر دو مورد احتراماند و جایی دارند.
هوش مصنوعی: امروز سلطان نی، قوی و توانمند به نظر میرسد و همچنین بازار، حالا فرصت خوبی برای خرید و فروش دارد.
هوش مصنوعی: در هوا عطر خوش کافور به خوبی احساس میشود و این به خاطر خاصیت ویژه کافور است که تأثیر خاصی بر فضای اطرافش میگذارد.
هوش مصنوعی: وقتی برف در هوا توسط باد پراکنده میشود، به نظر میرسد که گویا از جواهرات نقرهای در آسمان مشغول به درخشش و هیجان هستند.
هوش مصنوعی: آتشی باید روشن شود که به قدری درخشان باشد که گویی خورشید در اوج خود به درخشانترین حالتش رسیده است.
هوش مصنوعی: لعل و عقیق زیبا هستند، وقتی مشک سارا میآید، عطرش مانند عبیر است که در آسمان پخش میشود.
هوش مصنوعی: قطعهای از لعل را به یاد بیاور، آیا آن را به خاطر سبکیاش با آب زلال یا نسیم صبا اشتباه میگیری؟
هوش مصنوعی: آنکه مایه زندگی و شادی است و موجب از بین رفتن غمهاست، همان کسی است که اصل و نژاد او برتری دارد و سخاوتش مانند یک اکسیر ارزشمند است.
هوش مصنوعی: اگر کسی یک قطره از آنچه من دارم بچشد، به گمانش میرسد که من بر دلیری و شجاعت شیر طعنه میزنم.
هوش مصنوعی: اگر به دنبال حقیقت هستی، من همان آشفتگی و فتنۀ این باده هستم. اگر غیر از این میخواهی بگویی، چه چیزی میتوان گفت؟
هوش مصنوعی: سخن از این است که کسی در پی بادهای است که باعث فتنه و شور و شوق میشود. این باده به گونهای است که انسانها را در حالتی خاموش و بیخبر از خود قرار میدهد. آیا در چنین حالتی، از فضیلت و نیکوکاری آنها کاسته میشود یا نه؟
هوش مصنوعی: میدانم که نوشیدن شراب نادرست است، اما با این حال، میخواهم آن را بنوشم. دور باد از من و از شراب، چرا که مردم میگویند این کار اشتباه است.
هوش مصنوعی: در هر زمانی باید به دیگری پوشاک و کلاه داد و همچنین در هر زمانی باید مجلس و سفره را زیبا و آراسته کرد.
هوش مصنوعی: بازیگران و زیباییها به خاطر او سر به راه میشوند، زیرا او ارزشمند و گرانبهاست.
هوش مصنوعی: نوشیدنی را باید به خاطر شادیای که میآورد بنوشید، زیرا همه مردم او را زیبا و دلانگیز میشمارند.
هوش مصنوعی: او هنوز بوی خود را از تن و لباسش نگرفته است و بر آن است که اگر چیزی از من بخواهد، چه خواهد خواست؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هیچ نپذیری چون ز آل نبی باشد مرد
زود بخروشی و گویی «نه صواب است، خطاست»
بی گمان، گفتن تو باز نماید که تو را
به دل اندر غضب و دشمنی آل عباست
ترک من بر دل من کامروا گشت و رواست
ازهمه ترکان چون ترک من امروز کجاست
مشک با زلف سیاهش نه سیاهست و نه خوش
سرو با قد بلندش نه بلندست و نه راست
همه نازیدن آن ماه بدیدار منست
[...]
بر تو این خوردن و این رفتن و این خفتن و خاست
نیک بنگر که، که افگند، وز این کار چه خواست
گر به ناکام تو بود این همه تقدیر، چرا
به همه عمر چنین خواب و خورت کام و هواست؟
چون شدی فتنهٔ ناخواستهٔ خویش؟ بگوی،
[...]
گر سخن گوید، باشد سخن او ره راست
زو دلارام و دلانگیز سخن باید خواست
زان سخنها که بدو طبع ترا میل و هواست
گوش مالش تو به انگشت بدانسان که سزاست
هر چه اقبال بیندیشید آمد همه راست
جان بدخواهان از هیبت و از هول بکاست
موکب طاهری آواز برآورد بلند
هر سویی از ظفر و نصرت لبیک بخاست
بدهید انصاف امروز به شمشیر و قلم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.