همایون جشن عید و ماه آذر
خجسته باد بر شاه مظفر
امیر انشاه بن قاورد جغری
جمال دین و دین را پشت و یاور
خداوندی ، کجا کوته نماید
بپیش خطی او خط محور
اگر خورشید بودی دست رادش
شدی جرم زمین یاقوت احمر
زمین باران جودش گر بیابد
بجای سبزه روید از زمین زر
بدربند بجستان آنچه او کرد
مثالی کرده بد حیدر بخیبر
حنا و کوهۀ زین داشت شش ماه
بجای خوابگه بالین و بستر
درین شش مه زمانی برنیاسود
ز دار و گیر پیلان معسکر
بگرد اندر همی شد مهر پنهان
بخون اندر همی زد چرخ چنبر
ز بانگ کوس غران چشم کودک
همی احوال شد اندر رحم مادر
زبیم جان همی تن کرد پنهان
چو دراج از پس صید غضنفر
زمین دریای موج افکن شد از خون
درو کشتی سوار و کشته لنگر
اجل بازو زنان هرسو همی شد
بخون اندر ، چو مرد آشناور
جهانی دیده بر خسرو نهاده
بتیر و نیزه از دیوار و از در
ز شه برجی قضا را چرخ داری
ملک را یافت در میدان برابر
ز خون شمشیر هندی در کفش لعل
ز خوی خفتان رومی بر تنش تر
چو آتش چرخ را بر کرد و بشتافت
کز آتش بیند آن پاداش و کیفر
بزد بر بازوی برگستواندار
خدنگی راست رو، برگستوان در
ز زخم تیر تا پای خداوند
بدستی مانده بد ، یا نیز کمتر
بدیگر سو از آن سان تیز بگذشت
که از تیزی نیالودش بخون پر
ملک چون سرو و گل نازان و خندان
نشاطی باد پایی خواست دیگر
ملایک بر هوا آواز دادند
ز شادی وز شگفت : الله اکبر
ز فر ایزد و آثار دولت
نشانی باشد این واضح ، نه مضمر
دو پیکر بود : اسب و مرد جنگی
بسوزانی و تیزی برق و صرصر
بزخم اندر چه داند تیر بی جان
تفاوت کردن از پیکر بپیکر؟
در افسر در مکنون کی شناسد
که افسر چیست یا دارای افسر ؟
بگیتی ز آب و آتش تیزتر نیست
دو جان او بار سلطان ستمگر
سیاوش را و خسرو را نیازرد
چو فر ایزدی بود آب و آذر
تهور گر نه بد بودی ز شاهان
نه جوشن داردی در کین ، نه مغفر
چه باید مغقر از آهن مر او را
که یزدان داده باشد مغفر از فر ؟
ایا شاهی ، که شخصت را بیار است
بعقل و حلم یزدان گرو گر
فزون شد دولتت ، تا باز گشتی
ز جنگ سکزیان دیو منظر
تو ان بردن هنوز از جای جنگت
دریده زهرۀ سکزی بزنبر
از اکنون تا پسین روزی ز گیتی
بر آن خاک ار فرود آید کبوتر
ز بس آغار خون ، گردانه چیند
تبر خون رویدش در حلق و ژاغر
چنان کردی که در ایوان شاهان
بجای جنگهای رستم زر
ازین پس مرترا برزین نگارند
تن تنها دریده قلب لشکر
بعون زال و رخش و پر سیمرغ
ز یک تن کرد رستم پاک کشور
تو تنها با سپاهی گر بکوشی
چو قوم عاد بر بالی اشقر
چنانشان باز گردانی ، که از بیم
بردار سبق جوید از برادر
ترا سیمرغ و تیر گز نباید
نه رخش جادو و زال فسونگر
زمردی و جگر نگذاشت باقی
مصور بر تو ، ای زیبا مصور
شجاعت هدیه ای باشد خدایی
یلان را ، در دماغ و دل مستر
کسی رادرجهان ضامن نگیرد
بشخص فربه و بالای سنگر
بپیش شیر لاغر پیل فربه
چنان باشد که کوهی پیش یک ذر
ولیکن گاه کوشش بردارند
دوال از پیل فربه شیر لاغر
الا ای نامور شاهی ، که هستی
ز شاهان در هر انواعی مخیر
ز سهم افزای کاری باز گشتی
که آن نادیده ، کس را نیست باور
ز حرص کین برون نا کرده خفتان
ز خون دشمنان ناشسته خنجر
ز خون خوردن دلت ناسیر ، لیکن
ز خون در خنجرت سیراب گوهر
ز خفتان معصفر بند بگشای
ز ساقی باده ای بستان ، معصفر
بجای جوشن اندر پوش قاقم
بجای نیزه بر کف گیر ساغر
قدح بر کف نه و عبهر بینبوی
بر افروز آتشی چون چشم عبهر
اگر بستان آزاری بیفسرد
ز آذر بوستانی کن در آذر
درختان رز اکنون ، تانه بس دیر
یکایک زرد کرده سبز چادر
برین گردون دریا چهر از میغ
بپیوندد سماریهای عنبر
سماریهای عنبر چون گران شد
فرو بارد ز عنبر عقد گوهر
وزان باریدن گوهر بنیسان
بخندد باغ و بر بالا صنوبر
ایا شاهی ، که از نظم مدیحت
نگردد سیر طبع نظم گستر
مرا از نظم در خاطر عروسیست
که ازنام تو خواهد نقش وزیور
بقای ذکر مردم نظم عالیست
که دارد پای با ارکان و اختر
بسا کاشعار من در مدحت تو
بخواهد گشتن از دفتر بدفتر
الا تا هر درختی نیست طوبی
الا تا هر غدیری نیست کوثر
چو کوثر عمر وعیشت باد شیرین
چو طوبی شاخ بختت باد پر بر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به مناسبت جشن عید و ماه آذر نوشته شده و به تمجید و ستایش از شاه مظفر میپردازد. شاعر با استفاده از تشبیهات زیبا و قاطی از اسطورهها، صفات نیکو و ویژگیهای برجسته شاه را توصیف میکند. او همچنین به جنگها و دلاوریهای شاه در میدان نبرد اشاره میکند و از پیروزیها و فضایل او میگوید.
در شعر، به قدرت و راستی شاه اشاره شده و تأکید میشود که او دارای ویژگیهای خدایی است. شاعر به شجاعت و دقت شاه در جنگها و پیروزیهای او بر دشمنان پرداخته و از جمله در وصف جنگ با سکزیها و دستاوردهای شاه در این نبردها مطالبی میگوید.
در نهایت، شاعر آرزو میکند که شیوه زندگی و حکمرانی شاه همچنان پر برکت و شاداب باشد و تلاش میکند تا فضائل او را در قالب شعر جاودانه کند.
هوش مصنوعی: جشن عید و ماه آذر، که نمادی از روزهای خوش و شادابی است، برای شاه مظفر گرامی و پر خیرو برکت باشد.
هوش مصنوعی: امیر انشاه بن قاورد جغری، شخصیتی با جمال و دین است که به دیگران پشت و پناه میدهد و در حمایت از دین و ارزشهای آن همواره آماده است.
هوش مصنوعی: خداوندی که هیچ چیزی نمیتواند او را محدود کند و در مقابل او هیچ خطی نمیتواند نشان دهندهی مرز یا محدودهای باشد.
هوش مصنوعی: اگر خورشید بودی، مانند آن میشدی که در دستانت باشد و زمین به زیبایی یاقوت سرخ برایت نمایان شود.
هوش مصنوعی: اگر زمین به الطاف فراوان ببارد، به جای روییدن گیاهان سبز، طلا از دل خاک بیرون میآید.
هوش مصنوعی: در جایی به نام بجستان، آنچه او انجام داد، به نوعی مشابه و شبیه کار حیدر در خيبر است.
هوش مصنوعی: شش ماه روی حنا و کوه زین میخوابید و جایش تخت و بالین نبود.
هوش مصنوعی: در این شش ماه، هیچ گونه آرامشی نداشتم و به خاطر سختیهای زندگی مانند یک فیل در تله، گرفتار و پریشان بودم.
هوش مصنوعی: ماه پنهان در حال گردش است و چرخ زمان به دور خود میچرخد و در این حرکت، اثراتش را بر ما میگذارد.
هوش مصنوعی: با صدای طبل رعدآسا، چشم کودک در رحم مادر به دنیای بیرون آگاه میشود.
هوش مصنوعی: مثل دراج که به خاطر شکار از دید شکارچی پنهان میشود، جان من نیز از بدن خود مخفی شده است.
هوش مصنوعی: زمین به علت جاری شدن خون بسیار، به مانند دریایی پر از موج و هیجان تبدیل شده است که در آن کشتیها غرق شده و سواران آنها جان خود را از دست دادهاند.
هوش مصنوعی: مرگ با قدرت و شدت به هر سو در حال پیشروی است و چون مردی آشنا و با تجربه عمل میکند.
هوش مصنوعی: دنیا همه نگران و بیتاب است و در برابر خسرو، با تیر و نیزه به حالت دفاعی ایستاده است، نه تنها از دیوار بلکه از در نیز آماده برخورد هستند.
هوش مصنوعی: از پادشاهی، دژ قضا و سرنوشت را نگه میداری، و در عرصهی نبرد، ملک و حکومت را به دست میآوری.
هوش مصنوعی: در این بیت به زیبایی و جذابیت لباس و ظاهری اشاره شده که ترکیبی از ویژگیهای فرهنگی و جغرافیایی مختلف است. خون شمشیر هندی نماد قدرت و شجاعت است و لعل نشاندهنده زیبایی و ارزشمندی. بر تن داشتن لباس خفتان رومی نیز به اعتبار و تجملاتی که از فرهنگ رومی آمده اشاره دارد. در واقع این تصویر نمادی از توانمندی، زیبایی و تاثیرات متنوع فرهنگی است.
هوش مصنوعی: وقتی که آتشِ زمان برافروخته و به تندی در حرکت است، انسان از طریق این آتش، پاداش و کیفر خود را میبیند.
هوش مصنوعی: سلاحی تیز و مستقیم به بازوی کسی که دارای قد بلند و استوار است، پرتاب شد.
هوش مصنوعی: ز درد و زخم ناشی از تیرهایی که به سوی خداوند پرتاب شده، تا چه حد میتوانیم آسیب ببینیم یا همچنان درگیر این آسیب باشیم.
هوش مصنوعی: او به سرعت و تیزی از آن سو گذشت که حتی خون را به خود آلود.
هوش مصنوعی: این جمله به توصیف حالت سرزنده و شاداب یک پادشاه میپردازد که همچون سروست و با زیبایی و خندهاش فضایی سرشار از نشاط را به وجود میآورد. همچنین، نشان میدهد که او رغبتی به ادامه این خوشی و نشاط دارد.
هوش مصنوعی: فرشتگان به خاطر شادی و تعجب، آواز بلندی سر دادند و گفتند: خدا بزرگ است.
هوش مصنوعی: این نکته روشن و مشخص است که نشانههایی از قدرت و پادشاهی خداوند در این جا وجود دارد و این موضوع پنهان نیست.
هوش مصنوعی: دو شکل وجود داشت: یک اسب و یک مرد جنگی. تو میتوانی با شعله آتش آنها را بسوزانی و تیزی و حرکت تند باد را احساس کنی.
هوش مصنوعی: تیر بیجان نمیداند که زخم به چه معنایی است و نمیتواند تفاوتی میان بدنها قائل شود و آسیب را درک کند.
هوش مصنوعی: در درون افسر، کسی نمیتواند بشناسد که افسر چیست یا چه ویژگیهایی دارد.
هوش مصنوعی: در دنیا هیچ چیزی سریعتر از آب و آتش نیست، اما جان او تحت سلطهی ستمگری قرار دارد.
هوش مصنوعی: سیاوش و خسرو را دل آزرده نکرد، زیرا که وجود آنها مانند نیروی آتش و آب است.
هوش مصنوعی: اگر جرات نبود، تو هم از شاهان نمیشدی. در جنگ نه زرهی برای محافظت داشتی، نه کلاهخودی برای حفظ سر.
هوش مصنوعی: چه نیازی به کلاه آهنی برای کسی است که خداوند بر او شکوه و عظمت بخشیده است؟
هوش مصنوعی: آی شاه، آیا کسی هست که شخصیت و بزرگیات را با عقل و بردباری خداوند بسنجی؟
هوش مصنوعی: حکومت و سلطنت تو افزایش یافت، تا زمانی که از جنگ با دیوان سکزی بازگشتی.
هوش مصنوعی: تو هنوز هم در جنگت پیروز نمیشوی، مانند زهرۀ سکزی که نتوانسته به هدفش برسد.
هوش مصنوعی: از این لحظه تا روزی که کبوتر بر آن خاک فرود آید، زندگی و دنیا همچنان در جریان خواهد بود.
هوش مصنوعی: به خاطر شدت جنگ و نبرد، سپر و زره خونین شده و در درون حلق و حنجره او خون میجوشد.
هوش مصنوعی: تو چنان کردی که در کاخهای شاهان، به جای جنگهای رستم که قهرمان بزرگی بود، تسلی و آرامش برقرار شود.
هوش مصنوعی: از این به بعد، جز تو هیچ کس را در قلبم نمیخوابانم و تمام احساساتم را فقط به تو اختصاص میدهم.
هوش مصنوعی: با کمک زال و اسبش رخش و با پر سیمرغ، رستم قهرمان پاک و بینظیر، از یک فرد توانسته کشور را حفظ کند.
هوش مصنوعی: اگر به تنهایی تلاش کنی، میتوانی مانند قوم عاد، که از قدرت و ثروت زیادی برخوردار بودند، به بالاترین قلهها برسید.
هوش مصنوعی: به گونهای بازگرداندی که به خاطر ترس، خواهان برتری بر برادرش شود.
هوش مصنوعی: تو نیاز به جادو و سحر نداری و همچنین وقت آن نیست که منتظر معجزات باشی. قدرت و تواناییهای درونی خودت را بشناس و به آن تکیه کن.
هوش مصنوعی: تو آنچنان زیبا هستی که حتی جواهرات و سنگهای گرانبها در کنار تو محو و بیاهمیت به نظر میرسند.
هوش مصنوعی: شجاعت هدیهای از سوی خداوند به دلیران است که در ذهن و قلب آنها جای دارد.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند در دنیا به شخص چاق و قوی اعتماد کند و او را برای دفاع از خود برگزینید.
هوش مصنوعی: وقتی شیر لاغر در برابر فیل چاق ایستاده است، به همان اندازه است که یک کوه در برابر یک دانهریز میباشد.
هوش مصنوعی: اما گاهی پیش میآید که تلاش میکنند دو شیر لاغر را از روی یک فیل چاق بردارند.
هوش مصنوعی: درود بر تو ای پادشاه معروف، که در میان شاهان در هر زمینهای مختاری و انتخاب داری.
هوش مصنوعی: از بخشی که توانستهای به آن دست یابی، بازگشتی نداشتهای. چرا که آنچه از آن غافلی، برای هیچکس قابل قبول نیست.
هوش مصنوعی: به خاطر حرص و کینه، خواب چشم را ترک کرده و خنجر را از خون دشمنان نشسته است.
هوش مصنوعی: دل تو از خون دیگران پریشان است، اما تو باید از خون خودت برای پر کردن خنجر خود بهرهمند شوی.
هوش مصنوعی: از خواب ناز بیدار شو و از ساقی بخواه که برایت جام باده ای بیاورد، چون زندگی نیاز به شور و نشاط دارد.
هوش مصنوعی: به جای جوشن (زره) بر تن کلاهی از قاقم بگذار و به جای نیزه، یک جام را در دست بگیر.
هوش مصنوعی: جامی را در دست بگیر و آتش را با بوی خوشی درخشان کن، آتشی همچون چشمهای زیبا به وجود بیاور.
هوش مصنوعی: اگر در باغ آسیب یا آتشسوزی پیش بیاید، بهتر است که در فصل آذر (زمستان) مجدداً باغی بسازی.
هوش مصنوعی: درختان گل رز اکنون که مدت زیادی است، یکی یکی زرد شدهاند و چادر سبز خود را از دست دادهاند.
هوش مصنوعی: در آسمان، دریا بر اثر ابرها به هم میپیوندد و بوی خوشی مانند بوی عنبر را انتقال میدهد.
هوش مصنوعی: وقتی عطر و بوی خوش، به شدت افزایش پیدا کند، در نتیجه، گرانبها و ارزشمند خواهد شد و مانند گوهرهایی که گرد هم میآیند، درخشانتر و باارزشتر به نظر خواهد رسید.
هوش مصنوعی: از باریدن دُرَر بهاری، باغ شاداب میشود و درختان صنوبر سر به آسمان میسایند.
هوش مصنوعی: آیا شاهی وجود دارد که از ستایش نظم تو، دلش سیر نشود و از زیبایی آن خسته نگردد؟
هوش مصنوعی: من در ذهن خود میتوانم تصاویری از عروسی بسازم که نام تو را با جلوههایی زیبا و دلفریب همراه میکند.
هوش مصنوعی: یاد و ذکر مردم، یک نظم و ترتیب بسیار بالا و ارزشمند است که بر پایهی اصول محکم و ثابت استوار است و به مانند ستارهها در آسمان به درستی و زیبایی میدرخشد.
هوش مصنوعی: بسیاری از اشعار من درباره ستایش تو هستند و به همین دلیل میخواهم از یک دفتر شعری به دفتر دیگری بروم.
هوش مصنوعی: به معنای این است که تا زمانی که هر درختی وجود دارد، درخت طوبی هم هست و تا وقتی که هر حوضی وجود دارد، حوض کوثر نیز وجود دارد. این بیان نشان میدهد که همواره در طبیعت و زندگی، چیزهای خوب و باارزش وجود دارند که به نوعی نشانههایی از زیبایی و نعمت هستند.
هوش مصنوعی: زندگیت مانند کوثر، طولانی و سرشار از خوشی باشد و همچون درخت طوبا، شاخ بختت پرثمر و پربرکت باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پریچهره بتی عیار و دلبر
نگاری سرو قدّ و ماه منظر
سیه چشمی که تا رویش بدیدم
سرشکم خون شدست و بر مشجر
اگر نه دل همیخواهی سپردن
[...]
غنودستند بر ماه منور
خط و زلفین آن بت روی دلبر
یکی را سنبل نو رسته بالین
یکی را لالۀ خود روی بستر
ز مشکین جعد زنجیرست گویی
[...]
مرا، دی عاشقی گفت ای سخنور
میان عاشق و معشوق بنگر
نگه کن تا چه باید هر دوانرا
وزین دو کز تو پرسیدم بمگذر
چه خواهد دلبر از دلجوی بیدل ؟
[...]
یکی گفتی که شه را ویس بدتر
به خان اندر ز صد خاقان و قیصر
بحق سیصد و سی و سه منبر
صبا هست از برش بوی سمنبر
بروی و رای او پیوسته دارد
نهاده مهر و کین هفت کشور
مرا دارد هوا بشتافته دل
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.