بعد از آن بنمایدت پیش نظر
معرفت را وادیی بی پا و سر
هیچ کس نبود که او این جایگاه
مختلف گردد ز بسیاری راه
هیچ ره دروی نه هم آن دیگرست
سالک تن، سالک جان، دیگرست
باز جان و تن ز نقصان و کمال
هست دایم در ترقی و زوال
لاجرم بس ره که پیش آمد پدید
هر یکی بر حد خویش آمد پدید
کی تواند شد درین راه خلیل
عنکبوت مبتلا هم سیر پیل
سیر هر کس تا کمال وی بود
قرب هر کس حسب حال وی بود
گر بپرد پشه چندانی که هست
کی کمال صرصرش آید بدست
لاجرم چون مختلف افتاد سیر
هم روش هرگز نیفتد هیچ طیر
معرفت زینجا تفاوت یافتست
این یکی محراب و آن بت یافتست
چون بتابد آفتاب معرفت
از سپهر این ره عالی صفت
هر یکی بینا شود بر قدر خویش
بازیابد در حقیقت صدر خویش
سر ذراتش همه روشن شود
گلخن دنیا برو گلشن شود
مغز بیند از درون نه پوست او
خود نبیند ذرهای جز دوست او
هرچ بیند روی او بیند مدام
ذره ذره کوی او بیند مدام
صد هزار اسرار از زیر نقاب
روز میبنمایدت چون آفتاب
صد هزاران مرد گم گردد مدام
تا یکی اسرار بین گردد تمام
کاملی باید درو جانی شگرف
تا کند غواصی این بحر ژرف
گر ز اسرارت شود ذوقی پدید
هر زمانت نو شود شوقی پدید
تشنگی بر کمال اینجا بود
صد هزاران خون حلال اینجا بود
گر بیاری دست تا عرش مجید
دم مزن یک ساعت از هل من یزید
خویش را در بحر عرفان غرق کن
ورنه باری خاک ره بر فرق کن
گرنهای ای خفته اهل تهنیت
پس چرا خود را نداری تعزیت
گر نداری شادیی از وصل یار
خیز باری ماتم هجران بدار
گر نمی بینی جمال یار تو
خیز منشین، میطلب اسرار تو
گر نمیدانی طلب کن شرم دار
چون خری تا چند باشی بیفسار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، شاعر به مفهوم معرفت و سیر و سلوک معنوی میپردازد. او میگوید که مسیر معرفت برای هر فردی متفاوت است و هر کس بر اساس کمال و نقص خود در این راه پیش میرود. سالک واقعی باید به شأن و مقام خود واقف باشد و در جستجوی حقیقت باشد.
شاعر اشاره میکند که در این راه، افراد مختلفی با اهداف و مقاصد مختلف وجود دارند و هرکسی طبق حال خود به کمال میرسد. او به تشنگی روحی و نیاز به وصل به حقیقت اشاره میکند و تاکید میکند که اگر کسی در کسب معرفت و سرای حقیقت تلاش نکند، باید به فکر خود باشد و خود را از غفلت رها کند. در نهایت، او به اهمیت درک زیبایی و معانی عمیق اشاره میکند و میگوید که این جستجو میتواند انسان را به خلسهای عمیق ببرد.
هوش مصنوعی: پس از آن، معرفت را به تو نشان میدهد؛ دنیایی بدون پا و سر، جهانی که فقط درک و شناخت را در بر دارد.
هوش مصنوعی: هیچ کس نبود که از آنجا به جای دیگری برود و به خاطر راههای زیاد، به مرتبهی متفاوتی برسد.
هوش مصنوعی: هیچ یک از راهها برای درویش و مسافر یکی نیست؛ سفر جسم و سفر روح هر کدام متفاوت است.
هوش مصنوعی: روح و جسم همیشه در حال تغییر و تحول هستند؛ همواره در مسیر رشد و پیشرفت و همچنین در معرض کاهش و نقصان قرار دارند.
هوش مصنوعی: به ناچار، راههایی که در پیش آمد، هر یک خود را در حد و ظرفیتش نشان داد.
هوش مصنوعی: چه کسی میتواند در این مسیر همچون ابراهیم با خطرات و چالشها روبهرو شود، در حالی که حتی عنکبوت هم در اینجا گرفتار است و در عین حال، فیل نیز در حال حرکت است؟
هوش مصنوعی: سیر و پیشرفت هر فرد به اندازه کمال اوست و نزدیکی هر کس به دیگران بسته به حال و وضعیت او میباشد.
هوش مصنوعی: اگر پشهای به پرواز درآید، هر چند که تعداد زیادی باشد، آیا میتواند به قدرت و شدت طوفانی بزرگ دست یابد؟
هوش مصنوعی: پس به ناچار، وقتی که چرخها به گونهای متفاوت در گردش هستند، دیگر هیچ پرندهای هرگز از پرواز باز نخواهد ایستاد.
هوش مصنوعی: اینجا معرفت به دو شکل مختلف وجود دارد؛ یکی در محراب و دیگری در بت. به این معنا که درک و شناخت متفاوتی از حقیقت وجود دارد.
هوش مصنوعی: زمانی که نور دانش و آگاهی همچون آفتاب از آسمان میتابد، این مسیر، به ویژه مسیرهایی که ویژگیهای عالی دارند، روشن و نمایان میشود.
هوش مصنوعی: هر کس به اندازه خود و تواناییهایش آگاه میشود و در واقعیت، مقام و ارزش واقعی خود را مییابد.
هوش مصنوعی: به زودی تمام ذرات این دنیا روشن میشوند و دنیای پر از غم و درد به یک باغ زیبا و سرسبز تبدیل خواهد شد.
هوش مصنوعی: انسان تنها وقتی به عمق وجود خود پی میبرد که از بیرون به ظواهر زندگی نگاه نکند و فقط از درون به احساسات و ارتباطات واقعی با دیگران توجه کند. در این صورت، او نمیتواند چیزی جز محبت و دوستی را ببیند.
هوش مصنوعی: هرچه کسی را میبیند، همواره در دلش تصویر او باقی میماند و هر جزئی از مسیر آن شخص را هم به یاد میآورد.
هوش مصنوعی: زندگی پر از رازها و ناشناختههاست که در طول روز، همچون خورشید، خود را نشان میدهند و آشکار میشوند.
هوش مصنوعی: بسیاری از مردان به طور مداوم گم میشوند، اما تنها یک نفر میتواند به درکی کامل از اسرار برسد.
هوش مصنوعی: برای درک عمیق و کاوش در این دریای وسیع و پرعمق، باید فردی با روح و جان بزرگی وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: اگر از رازهای تو لذتی به وجود آید، هر زمان شوقی تازه در دلت پدیدار میشود.
هوش مصنوعی: تشنگی و نیاز به آب در این مکان به نهایت رسیده بود و در اینجا، زندگی و جانهای زیادی قربانی شده بودند.
هوش مصنوعی: اگر که دستی به سمت عرش بگشایی، یک لحظه هم دم از این نزن که کسی یاری میطلبد.
هوش مصنوعی: خودت را در دریای عرفان غرق کن، وگرنه برایت بهتر است که به گرد و غبار راه افکنده شوی.
هوش مصنوعی: ای خوابرفته، اهل شادی و سرور، چرا خودت را تسلیت نمیگویی؟
هوش مصنوعی: اگر از رسیدن به یار و خوشیهای آن خبری نداری، پس بهتر است که به خاطر غم جدایی، عزا بگیری.
هوش مصنوعی: اگر زیبایی معشوق را نمیبینی، برخیز و بیکار ننشین، بلکه در جستجوی رازهای او باش.
هوش مصنوعی: اگر نمیدانی، سعی کن یاد بگیری و شرمنده باش، چرا که مانند حیوانی احمق، تا کی میخواهی بدون شناخت و دانش بمانی؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.